دیدگاه شما نفس‌های آخر جمهوریت

نفس‌های آخر جمهوریت

نفس‌های آخر جمهوریت

قسمت یازدهم – چهار روز تا سقوط کابل

یازدهم اگست

با سقوط ۹ شهر در شش روز، روند خروج خارجی‌ها و شهروندانی از افغانستان که همکار آنان بودند و برخی دیگر از هموطنان که در معرض خطر بودند، شدت گرفت. سفارت کانادا در کابل از دولت افغانستان خواست تا به شهروندان افغانستان که کانادا می‌‎خواست آنها را انتقال بدهد، مجوز استفاده از میدان هوایی کابل را بدون پاسپورت صادر کند. کشورهای دیگر غربی هم این کار را آغاز کردند. سفارت امریکا بخشِ بزرگی از سفارت خود را به فردوگاه کابل انتقال داده بود، اما تا روز یازدهم آگست هیچ سفارت غربی به ویژه سفارت ۵ هزار نفری ایالات متحده امریکا در کابل مسدود نشده بود.

در دفتر ما که صدها نفر کار می‌کردند، تلاش‌های فردی و گروهی برای بیرون شدن از کشور آغاز شده بود. ساعت ۱۰ صبح یک تاجر امریکایی که در سال‌های گذشته با موبی گروپ در برگزاری لیگ فوتبال همکاری می‌کرد به محوطه موبی گروپ آمده بود. در تلفن به من گفته بود که برای انتقال همکاران ما طرح دارد. من در اتاق جلسه به دیدن او رفتم و متوجه شدم که او اکثر مدیران موبی گروپ را به صورت جداگانه به جلسه در دفتر موبی گروپ دعوت کرده است. این کارش برایم جالب بود. پس از احوال پرسی کاغذ دو صفحه‌ای را روی میز گذاشت که در آن نوشته بود که می‌تواند هزاران ویزه اوزبیکستان را در برابر پول برای شهروندان افغانستان بگیرد. هر ویزه ۱۴۰۰ دالر و کرایه گرفتن خانه در اوزبیکستان ۵۲۵ الی ۷۲۵ دالر هزینه داشت. او ظاهرا برای تجارت آمده بود که زیاد متعحب نشدم. اما تعجب بیشتر من این بود که در چند روز محدود شروع سقوط ولایات، چطور این تجارت تازه به سرعت شروع شده است! من با درک اینکه حد میانگین معاشات در طلوع نیوز حداقل ۴۰۰ دالر بود؛ می‌دانستم پرداخت ۱۴۰۰ دالر برای هر ویزه برای همکارانم عملی نیست.

مالکان موبی گروپ که از ماه‌ها بدین سو برای انتقال بخش عظیم کارمندانش به اوزبیکستان کار می‌کردند، خبری از پیشرفت در این کار برای کارمندان نداشتند. ظاهرا دولت اوزبیکستان به درخواست حدود ۷۰۰ ویزه برای کارمندان موبی گروپ و اعضای خانواده‌هایشان موافقت نهایی نکرده بود و مسئله به کابینه دولت اوزبیکستان ارجاع شده بود. نماینده خاص رییس جمهور اوزبیکستان برای افغانستان که فرد مرتبط در این مورد بود، پایش شکسته بود و برای درمان به آلمان رفته بود. ما همچنان از دولت هند خواسته بودیم که در صورت جنگ در کابل زمینه انتقال یک بخش از همکاران ما را به هند مهیا بسازد که آن هم به جایی نرسید.

من پس از این جلسه‌ی مأیوس کننده روانه مقر فرماندهی نیروهای امریکایی و ناتو واقع شش درک شدم. سفیر ملکی ناتو جمعی از خبرنگاران را برای جلسه غیررسمی و نان چاشت دعوت کرده بود. مقر فرماندهی ناتو که نظامیان ۴۰ کشور جهان مستقر در افغانستان برای ۲۰ سال از آنجا فرماندهی می‌شد به پایگاه نیمه خالی تبدیل شده بود. سفیر ناتو که ماه گذشته به من گفته بود که پس از صلح و آمدن طالبان مسئولیت امنیت میدان هوایی را ناتو به عهده می‌گیرد و تعداد کارمندان بخش ملکی ناتو بیشتر می‌شود در جلسه آن روز چاشت در واقع با ما خداحافظی کرد.

وضعیت افغانستان به بم ساعتی می‌ماند. در شمال افغانستان تنها مزارشریف و میمنه در کنترل دولت بود. نیروهای دولتی هم شب گذشته شهر فیض آباد را به طالبان واگذار کرده بودند.

جنرال علی زی که خبر تقرر او را به عنوان رییس ارتش دیروز از رییس جمهور شنیدم کار خود را آغاز کرد. بسم‌الله محمدی ستاره سوم جنرالی را نیز به سینه‌اش نصب کرد و او مسئولیت کار ناممکن را به عهده گرفت. جنرال سادات که فرمانده قول اردوی عملیات‌های خاص تعیین شده بود تا این لحظه از لشکرگاه بازنگشته بود. با این تقرری‌های تازه در کابل اشرف غنی دستور داده بود که مقامات ارشد حکومتی و افسران متوسط و ارشد نظامی حق خروج از کشور را ندارند.

رییس جمهور غنی صبح آن روز روانه مزارشریف شد. در آنجا با نظامی‌هایی به پیمانه عمر جنرال علی زی و سادات که تجربه نظامی، سیاسی و جهادی دارند وارد جلسه محرم شد. این جلسه با شرکت مارشال دوستم، سترجنرال عطا محمد نور، محمد محقق و جمعه خان همدرد برگزار شد. رییس جمهور جمعه خان همدرد را به چه هدفی از کابل با خود برده بود و دوباره با او برگشت، معلوم نشد. برخی‌ها از نیت وی برای تعیین همدرد به عنوان والی ولایت بلخ در این دقیقه نود صحبت می‌کردند، اما به هر حال این کار نشد. غنی با سپردن پول و توافق بر سر انجام عملیات نظامی و چریکی در برابر طالبان به رهبری مارشال دوستم موافقت کرد و به کابل بازگشت. مارشال دوستم هم که شام قبلش به مزارشریف رسیده بود به طالبان هشدار داد که به سرنوشت ملا فاضل روبرو می‌شوند. ملا فاضل در دور اول جنگ شمال اسیر دوستم شد و ماه گذشته در نشست مسکو زمانی که مارشال دوستم می‌خواست با او هم صحبت شود، وی را دشنام داده بود. دوستم انگیزه کافی برای جنگ داشت، اما وقت خیلی خیلی اندک.

طالبان آخرین نقطه کندز را که فرماندهی قول اردوی ۲۱۷ پامیر بود در تصرف خود درآورد. این اولین قول اردوی هفت‌گانه بود که با تمام امکانات به شمول یک بال هلیکوپتر جنگی از کار افتاده به دست طالبان افتاد. با وجود اینکه قول اردوی کندز تشکیل کمتر از یک لواه را داشت، اما پرسش همه این بود که هزاران نظامی مسلح چرا باید در برابر طالبان که سالها جنگیده‌اند، نجنگد!؟

در واشنگتن نیز نگرانی‌ها از سقوط دولت افغانستان در ۳۰ روز آینده مطرح شده بود. اما ظاهرا رییس جمهور جو بایدن توانایی تمدید حضور نظامیان امریکایی در افغانستان را فراتر از ۳۱ اگست نداشت و حتی آماده بحث در این مورد نبود. طالبان در یازدهم آگست عملا دو سوم خاک کشور را در کنترل خود داشتند و سقوط اکثر بخش‌های شمالی کشور نگرانی همسایه‌های افغانستان در آن طرف دریای آمو را نیز به همراه داشت.

نشست ترویکا پلس که مشمول ایالات متحده امریکا، روسیه، چین، پاکستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه بود با شرکت برخی از نمایندگان دیگر غربی و منطقه در دوحه آغاز شده بود. داکتر عبدالله رییس شورای عالی مصالحه ملی از جمهوریت و عبدالسلام حنفی معاون دفتر سیاسی طالبان در دوحه از طالبان در این نشست نمایندگی می‌کردند. داکتر عبدالله در این نشست به جهانیان هشدار داد که طالبان در نخست می‌خواهد نیروهای خارجی از افغانستان بیرون شود و پس از آن افغانستان را از راه نظامی در اداره خود درآورد. بنابر این محاسبه و در بدترین حالت، سقوط کابل در هفته‌های پس از ۳۱ اگست پیش بینی شده بود. سقوط کابل و فرار رییس جمهور در کمتر از ۱۰۰ ساعت دیگر دور از تصور به نظر می رسید.

طالبان در بعدازظهر روز چهارشنبه حملات خود را پس از سه هفته وقفه بر شهر استراتژیک کندهار آغاز کردند. حملات همزمان بر شهر ترینکوت ارزگان نیز آغاز شد. در نخستین ساعات حمله بر شهر کندهار زندان این شهر از کنترل دولت بیرون شد و هزاران زندانی به شمول جنگجویان طالبان از زندان رها شدند. نزدیک به ۱۰۰ زندانی بلند رتبه طالبان ماه قبل از کندهار به کابل و بگرام منتقل شده بودند.

اینجا بخوانید:

نفس‌های آخر جمهوریت- قسمت اول

نفس‌های آخر جمهوریت- قسمت دوم

نفس‌های آخر جمهوریت- قسمت سوم

نفس‌های آخر جمهوریت- قسمت چهارم

نفس‌های آخر جمهوریت- قسمت پنجم

نفس‌های آخر جمهوریت – قسمت ششم

نفس‌های آخر جمهوریت – قسمت هفتم

نفس‌های آخر جمهوریت- قسمت هشتم

نفس‌های آخر جمهوریت – قسمت نهم

نفس‌های آخر جمهوریت – قسمت دهم

*مجموعه روایت‌های «نفس‌های آخر جمهوریت» به قلم «لطف‌الله نجفی‌زاده» در ۱۵ قسمت و تا ۱۵ آگست هر روز یک قسمت در وب سایت آمو منتشر خواهد شد.