موسیقی، هنری باستانی با ریشهای یونانی است که در فرهنگهای مختلف جهان جایگاه دارد. از دوران باستان، موسیقی با مفاهیم روحی، مذهبی و فلسفی گره خورده و دانشمندانی چون فیثاغورس، ابوعلی سینا، ناصرخسرو و فارابی به آن جنبه علمی و نظری بخشیدهاند. در تمدنهای ایرانی، هندی و بودایی، موسیقی نقش مهمی در زندگی درباری، مذهبی و مردمی داشته و بهتدریج به قالبهای مختلف تقسیم شده است.
در منطقه افغانستان، موسیقی از گذشتههای دور در قالب سرود، نغمه، سازهای کوبهای و محلی حضور داشته و با فرهنگ و زندگی مردم پیوند عمیق دارد. ورود اسلام سبب محدودیتهایی شد، اما در دوران غزنویان، برمکیان و بعدتر با گسترش رادیو، موسیقی دوباره احیا شد. از دهه ۱۳۰۰ خورشیدی، شکلگیری استودیوهای ضبط، رادیو افغانستان و مکتب موزیک نقش کلیدی در حرفهایسازی موسیقی داشت. موسیقی سنتی با ورود نسل جوان و نگاه آماتور، دگرگون شد و گروههایی چون “ستارهها” و “چهار برادر” به صحنه آمدند. احمد ظاهر بهعنوان چهرهای پیشگام، موسیقی نوین افغانستان را نمایندگی کرد.
موسیقی آماتور، با الهام از غرب، بهتدریج به جریان غالب تبدیل شد و با ایجاد نهادهایی چون فاکولته موسیقی در دانشگاه کابل، بُعد آکادمیک یافت. گسترش رسانهها، مهاجرت هنرمندان و تعاملات فرهنگی باعث جهانی شدن موسیقی افغان شد.
در نهایت، موسیقی در افغانستان از ابزاری برای نیایش و جشن تا رسانهای برای هویتیابی و بیان فرهنگی، مسیری پرفرازونشیب طی کرده و هنوز هم در حال تحول است.
احمد ظاهر
احمد ظاهر، صدای آشنا و اصیل افغانستان، در ۲۴ جوزای ۱۳۲۵ خورشیدی در شهر کابل چشم به جهان گشود. پدرش، داکتر عبدالظاهر، از شخصیتهای برجسته سیاسی افغانستان بود که سمتهایی چون ریاست شورای ملی، وزارت صحت عامه و مقام صدرات را عهدهدار بود. احمد ظاهر سومین فرزند خانواده بود و دو خواهر به نامهای ظاهره و بلقیس و یک برادر به نام آصف داشت.
احمد ظاهر تحصیلات ابتدایی را در مکتب مسعود سعد در سرک دهم قلعه فتحالله آغاز کرد و تا صنف نهم در همان مکتب به تحصیل پرداخت. سپس به لیسه عالی حبیبیه رفت و از آنجا فارغالتحصیل شد. احمد ظاهر پس از ختم دوره لیسه، در دارالمعلمین کابل در رشته زبان و ادبیات فارسیدری ادامه تحصیل داد و برای آموزشهای عالیتر به بمبئی، هند رفت و سند ماستری (کارشناسی ارشد) دریافت کرد.
کارمند نشریه کابل تایمز، ریاست افغان فلم، وزارت اطلاعات و کلتور، عضو و آمر شعبه گروه آماتوران در وزارت اطلاعات و کلتور بوده است.
سیر آشنایی احمد ظاهر با موسیقی از سن دوازدهسالگی آغاز شد. نخستین ساز او ماندولین بود که بهخوبی نواختن آن را فرا گرفت. خانوادهاش نقش مؤثری در تشویق و رشد علاقهمندی وی به موسیقی داشتند. نخستین اجرای عمومیاش آهنگ «بلبل شوریده» بود که در صحنه لیسه حبیبیه اجرا شد و لقب «بلبل حبیبیه» را از استادان دریافت کرد.
رشد استعداد هنری احمد ظاهر سبب شد تا از سوی گروه آماتوران دعوت به همکاری شود، اما مخالفت پدرش مانعی بر سر راهش بود. با میانجیگری ظاهر هویدا، رئیس گروه، این مخالفت رفع شد و نخستین آهنگ رسمی او با نام «گر کنی نظاره میزیبد» در رادیو افغانستان ثبت و پخش شد.
اهداف کنسرتهای احمد ظاهر با ترویج آموزش، کمک به یتیمان و نیازمندان، بهبود شرایط زندانیان و حمایت از صلیب سرخ برگزار میشد. او در زندان زنانه کابل، هوتلها و سایر مکانها کنسرتهایی ترتیب میداد.
سبک موسیقی احمد ظاهر
از نخستین کسانی بود که موسیقی غربی (آماتور) را وارد فضای موسیقی سنتی افغانستان کرد و موجب تحولی در ذوق شنیداری جامعه شد. او توانست مخاطبان موسیقی کلاسیک را نیز به موسیقی شاد و نوگرایانه جذب کند. آواز او در ایران، تاجیکستان و هند نیز شناخته شد.
احمد ظاهر به شهرهای مختلف افغانستان چون مزار شریف، هرات، پلخمری و کندهار سفر کرد. از مهمترین سفرهای خارجی او میتوان به ایران (به دعوت رسمی شاه)، هند (با همکاری لتا منگیشکر) و تاجیکستان (با دیدارهای فرهنگی گسترده) اشاره کرد.
او با علم عروض و قافیه آشنایی کامل داشت و آثار بزرگانی چون مولوی، سعدی، فروغ فرخزاد، لاهوتی، مهرداد اوستا، خاقانی، سیمین بهبهانی و بسیاری دیگر را در آهنگهایش استفاده میکرد. در مواردی نیز از سرودههای شخصی خود بهره میبرد. انتخاب شعر برای آهنگها با دقت بسیار صورت میگرفت.
در نتیجه ماجرایی خانوادگی، احمد ظاهر به اتهام نادرست در قتل همسر دومش، خالده (دختر سید داوود ترون)، به زندان پلچرخی محکوم شد. این اتهام بعدها رفع و با تلاش زلمی امین، وی آزاد شد. در دوران زندان، آهنگهای عاطفی مانند «در تنگنای تاریکی محبس» و «بنازم قلب پاکت مادر من» را ساخت.
او سهبار ازدواج کرد:
با ناجیه، مادر پسرش احمد رشاد، که این ازدواج دوام چندانی نداشت.
با خالده، که رابطهای رسمی اما بیثمر بود و پایان تلخی داشت.
با فخریه، که ثمره آن دختری به نام شبنم بود.
در ۲۴ جوزای ۱۳۵۸، احمد ظاهر در مسیر دره سالنگ به طرز مشکوکی به قتل رسید. شواهدی از طراحی قبلی و همکاری دستگاه حکومتی وقت با عاملان قتل وجود دارد. او در منطقه چپراق مورد حمله قرار گرفت و پس از ضرب و جرح، هدف شلیک گلوله قرار گرفت. پیکرش به شفاخانه چاریکار منتقل شد و با اعلام خبر مرگ، موجی از اندوه در میان فارسیزبانان منطقه پدید آمد. راز مرگ او همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است.
معرفی دریای گوهر
هرچند در گذشتهها آثار متفاوتی از سوی نویسندهگان مطرح کشور در مورد احمد ظاهر تدوین شده بود، ولی بر از اینکه سرودهای کمبود احساس میگردد، بناءً بر این دلیل شادمحمد سهاک اثر «دریای گوهر» را که در حجم ۳۷۰ صفحه وزیری تهیه شده، تدوین کرده است؛ اثری که در آن با نهایت تلاش و کوششهای ادبی، ترتیب سرودهای احمد ظاهر براساس ردیف حروف الفبا تنظیم است و این اثر به سه بخش عمده متشکل شده است که:
بخش نخست آن سرودهای احمد ظاهر است که متشکل از سرودهای فارسی، پشتو، هندی، انگلیسی و اعلانات تجارتی میباشد.
بخش دوم شامل مصاحبه و گفتوگوی احمد ظاهر با مجله ژوندون، پشتون غژ، افغانستان تایمز و دو مصاحبه با رادیو و تلویزیون افغانستان است.
بخش سوم شامل دیدگاه هنرمندان و هنرپروان حوزه جغرافیایی افغانستان، تاجکستان و ایران متشکل میسازد.
برعلاوه، این اثر تمام سرودهای احمد ظاهر را در یک دیسک دیویدی با ضمیمه کتاب ارائه میکند تا برای خوانندهگان این اثر سهولت فراهم گردد.
قابل تذکر است که این اثر نه بر اساس جنبه مذهبی، قومی، نژادی، سیاسی و کدام عوامل دیگری نگاشته نشده است، بلکه برای زنده نگهداشتن یاد صدای بیبدیل افغانستان بوده است و در اخیر، روح این هنرمند بزرگ را شاد و گرامی میداریم.
شادمحمد سهاک، فارغالتحصیل دانشکده ادبیات و علوم بشری دانشگاه بغلان است. او آثار شماری از نویسندگانی چون استاد بیتاب، واصف باختری و محمدکریم نزیهی را گردآوری و تدوین کرده است.
مسئولیت محتوای مقالههایی که در بخش دیدگاه وبسایت آمو منتشر میشوند به دوش نویسندگان آن است.