با ادامه حملههای اسرائیل به زیرساختهای نظامی و امنیتی ایران، نگرانیها درباره گسترش بیثباتی در منطقه افزایش یافته است. این بحران، افزون بر پیامدهای داخلی برای ایران، در کشورهای همسایه نیز بازتاب یافته است. در افغانستان، بهویژه در ولایتهای غربی مانند هرات که از نظر فرهنگی و اقتصادی به ایران نزدیکاند، این تحولات با دقت دنبال میشوند.
برخی ناظران کشور معتقدند تضعیف جمهوری اسلامی ایران میتواند بر مناسبات داخلی افغانستان و موقعیت طالبان نیز تأثیر بگذارد. اما آیا چنین برداشتی با واقعیتهای منطقه همخوانی دارد؟
سابقهای چهار دههای از حضور ایران در تحولات افغانستان
از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹)، ایران نقش فعالی در سیاست افغانستان ایفا کرده است. در دوران اشغال افغانستان توسط شوروی، تهران از گروههای مجاهدین حمایت کرد، بهویژه از گروههای شیعهای که در میان جامعه هزاره افغانستان نفوذ داشتند. این حمایت بعدها به شکلگیری ائتلافهایی چون “تهران هشت” و سپس حزب وحدت اسلامی انجامید.
در دهه ۱۹۹۰، با قدرتگیری طالبان، روابط ایران و افغانستان به شدت تیره شد. طالبان با رویکرد مذهبی سختگیرانه، جامعه شیعه افغانستان را سرکوب کردند. حادثه قتل ۱۱ دیپلمات ایرانی در قنسولگری مزارشریف در سال ۱۹۹۸ از نقاط اوج تنش میان دو کشور بود.
سیاست دوگانه تهران پس از ۲۰۰۱
پس از حمله امریکا به افغانستان و تشکیل دولت جدید در کابل، ایران در بازسازی افغانستان مشارکت کرد. اما همزمان، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر ارتباطات پنهانی تهران با طالبان.
برخی مقامهای امریکایی از جمله جنرال استنلی مککریستال، ایران را به فراهمکردن کمکهای لجستیکی و پناهگاه برای اعضای طالبان متهم کردند. ایران در پاسخ، این ادعاها را رد کرده و گفته است روابطش با همه طرفهای افغانستان مبتنی بر منافع ملی و ثبات منطقه بوده است.
مناسبات تازه با طالبان پس از ۲۰۲۱
پس از خروج نیروهای بینالمللی از افغانستان در سال ۲۰۲۱ و بازگشت طالبان به قدرت، تهران تعاملات رسمی خود با این گروه را افزایش داد. در سال ۲۰۲۲، دولت ایران سفارت افغانستان در تهران را به نمایندگان طالبان سپرد. از آن زمان تاکنون، چندین دیدار رسمی میان مقامهای دو طرف انجام شده است.
هرچند در برخی موارد، از جمله درگیری مرزی و اختلاف بر سر حقآبه رود هیرمند، تنشهایی میان دو کشور به وجود آمده، ایران همچنان یکی از معدود مسیرهای ارتباطی طالبان با جهان بیرون باقی مانده است.
دیدگاههای متنوع در افغانستان
در افغانستان، بهویژه در مناطق غربی، شماری از مردم تحولات اخیر در ایران را با نگاه متفاوتی ارزیابی میکنند. برخی بر این باورند که اگر حکومت مذهبی ایران تضعیف شود، یکی از منابع الهام و حمایت طالبان نیز کاهش خواهد یافت.
این برداشت بر پایه تجربه چند دههای تعامل میان دو کشور و نقش ایران در سیاست داخلی افغانستان شکل گرفته است. با این حال، تحلیلگران هشدار میدهند که نباید تأثیر احتمالی تضعیف ایران را بر طالبان بیش از حد برآورد کرد؛ زیرا ط۶ اکنون شبکههای مستقل مالی، امنیتی و منطقهای خود را توسعه داده است.
نتیجهگیری
تحولات اخیر میان ایران و اسرائیل ممکن است تأثیرات غیرمستقیمی بر افغانستان داشته باشد، اما میزان و جهت این تأثیرات همچنان نامشخص است. در حالی که برخی امید دارند این وضعیت به تضعیف طالبان منجر شود، دیگران هشدار میدهند که بیثباتی در ایران ممکن است زمینهساز تقویت جریانهای افراطی در سراسر منطقه شود.
برای بسیاری از شهروندان افغانستان، آنچه در تهران میگذرد، دیگر تنها یک بحران خارجی نیست، بلکه بخشی از معادله پیچیده آینده سیاسی خودشان است.
عبدالله راستین دانشآموخته علوم سیاسی در افغانستان است که مقالات متعددی از او در نشریههای بینالمللی نشر شده است.
مسئولیت محتوای مقالههایی که در بخش دیدگاه وبسایت آمو منتشر میشوند به دوش نویسندگان آن است.