زنان

یک مدافع حقوق زنان در نیمروز: ۱۵ سال از حق زنان دفاع کردم، اکنون خودم لت‌وکوب می شوم

یک کارمند ریاست امور زنان ولایت نیمروز که یک دهه از حقوق زنان دفاع کرد، اکنون با خشونت‌های خانوادگی دست و پنجه نرم می‌کند.

این زن که می‌خواهد با نام «حماسه» شناخته شود، در گفت‌وگو با خبرنگار آمو از دشواری و محدودیت‌ها بر زنان و خانه‌نشینی سخن می‌زند.

حماسه که ۳۵ ساله است و یک دهه از عمرش را در ریاست امور زنان ولایت نیمروز برای دفاع از حقوق زنان سپری کرده‌است، می‌گوید که تسلط طالبان بر افغانستان، او را خانه‌نشین کرده و زندگی را برایش تحمل ناپذیر ساخته‌است.

حماسه با بغض می‌گوید: «پس از سقوط حکومت، زندگی برایم جهنم شده‌است. شغل، استقلال، آزادی و همه ارزش‌هایی را که سال‌ها به‌خاطر آن‌ها مبارزه کرده بودم، از دست دادم.»

او ۱۰ سال در بخش‌های گوناگون ریاست امور زنان نیمروز کار کرده‌؛ اما محدودیت‌های طالبان سبب شده‌است که امروز در بدترین وضعیت زندگی کند.

این زن می‌گوید که با تسلط دوباره‌ی طالبان، خشونت‌ها بر زنان در افغانستان ده‌ها برابر افزایش یافته‌است؛ زیرا بیشتر زنان از کار برکنار و در چهار دیواری خانه اسیر شده‌اند. آنها شغل خود را از دست داده‌اند و بیکاری و خانه‌نشینی سبب ایجاد تنش میان خانواده‌ها شده‌است.

حماسه با گریه سخن می‌زند و می‌گوید که با تسلط طالبان بر افغانستان، او خانه‌نشین شد و همسرش که کارمند حکومت پیشین بود نیز بیکار شده‌است. بیکاری و ناداری سبب شده تا همسرش به مواد مخدر معتاد شود و زندگی مشترک آنان با خشونت به همراه شود. این زن می‌گوید: «مدیریت زندگی برایم دشوار شده‌است.»

حماسه روایت‌های تلخی از خشونت‌هایی که تجربه کرده، دارد: «در طول ماه، حداقل سه یا چهار بار شوهرم مرا لت‌وکوب می‌کند. او هنگام جنگ کردن، متوجه عمل‌کرد خود نیست، هر چیزی که به دستش می‌آید، به سرم می‌کوبد؛ اما پسان پشیمان می‌شود و معذرت خواهی می‌کند، می‌دانم که بیکاری و مصرف مواد مخدر بالای او فشار وارد می‌کند و عصبی می‌شود؛ اما من به‌خاطر اطفالم تحمل می‌کنم.»

حماسه می‌گوید با آن که همسرش او را لت‌وکوب می‌کند؛ ولی چاره‌ای جز تحمل ندارد. او می‌افزاید: «رمضان بود و من روزه‌دار بودم. او مرا تا سرحد مرگ لت‌وکوب کرد. از لگد و مشت شروع تا وسایل خانه، دیگ و کاسه را بر سرم کوبید.انگشتم شکست، چشمم پندید و تمام بدنم کبود شد تا دو روز از راه رفتن مانده بودم. کاکایم را به خانه خواستم، تا سرنوشت مرا روشن کند؛ اما او به مجلس حاضر نشد. وقتی کاکایم پس رفت دوباره مرا لت‌وکوب کرد تا دو روز نان نخوردم، برادرزاده‌اش مرا پیش داکتر بُرد و بستری شدم و نشان لت‌وکوب تا یک ماه در وجودم مانده بود.»

حماسه روایت می‌کند که در نُزده ساله‌گی فعالیت‌های حقوق بشری را در افغانستان آغاز کرده‌است: «من با فعالیت‌های دفاع از حقوق زنان به پختگی رسیدم؛ اما حال و روزم پس از تسلط طالبان کاملن واژگون شده‌‌است. من برای دفاع از حقوق زنان سرزمینم ۱۵ سال بی‌وقفه تلاش کردم؛ اما امروز در حالت فجیع، خودم خشونت را تجربه می‌کنم.»

این فعال حقوق زن می‌گوید که با این حال همچنان برای دفاع از حقوق زنان تلاش می کند و برای تأمین حقوق آنان مبارزه می‌کند.

او در ادامه می‌افزاید که امسال جهان از ۲۵ نوامبر در حالی گرامی‌داشت می‌کند که میلیون‌ها زن در افغانستان زیر ظلم و شکنجه هستند و از تمام حقوق خویش محروم اند؛ اما دنیا در برابر آنان خاموشی اختیار کرده‌است.