جنوب آسیا

مرور تاریخی بر تنش‌های هند و پاکستان در کشمیر

در پی حمله‌ مرگبار در منطقه کشمیر در ۲۲ اپریل ۲۰۲۵ که به کشته شدن ۲۶ گردشگر منجر شد، ارتش هند روز چهارشنبه عملیاتی هوایی در برابر اهدافی در خاک پاکستان و بخش پاکستانی کشمیر انجام داد؛ اقدامی که تنش‌های دیرینه میان دو کشور رقیب و دارای تسلیحات هسته‌ای را بار دیگر شعله‌ور ساخت.

مقام‌های پاکستانی اعلام کردند که در این حمله‌ها دست‌کم هشت تن کشته شده‌اند. دولت این کشور نیز هشدار داد که این اقدام «در زمان و مکانی به‌انتخاب خود» پاسخ داده خواهد شد.

در حالی‌که هند این حمله را پاسخی به «شواهد روشن از دخالت عناصر هراس‌افکنی مستقر در پاکستان» توصیف کرده، اسلام‌آباد هرگونه نقش داشتن در این ماجرا را رد کرده و خواهان تحقیقات بین‌المللی شده است.

اما ریشه این بحران، بسیار فراتر از رویدادهای اخیر است. مناقشه کشمیر بیش از هفت دهه است که یکی از خطرناک‌ترین بحران‌های ارضی حل‌نشده جهان به شمار می‌رود؛ بحرانی که بارها دو کشور را تا آستانه جنگی تمام‌عیار پیش برده است.

در ادامه، مروری تاریخی و مرحله‌به‌مرحله بر این مناقشه خواهیم داشت.

۱۹۴۷: نقطه آغاز بحران – تقسیم هند و الحاق کشمیر

در سال ۱۹۴۷، امپراتوری بریتانیا هند را به دو کشور مستقل تقسیم کرد: هند با اکثریتی هندو و پاکستان با اکثریتی مسلمان. اما وضعیت ایالت شاهزاده‌نشین جامو و کشمیر، که اکثریتی مسلمان اما رهبری هندو داشت، نامشخص باقی ماند.

ماهران سینگ، مهاراجه هندوی کشمیر، در ابتدا قصد داشت ایالتش مستقل بماند. اما با یورش نیروهای قبیله‌ای تحت حمایت پاکستان، او از هند درخواست کمک نظامی کرد و در مقابل، موافقت کرد کشمیر به هند ملحق شود. این الحاق موجب آغاز نخستین جنگ هند و پاکستان شد.

۱۹۴۹: آتش‌بس و تقسیم موقت

با میانجی‌گری سازمان ملل، در جنوری ۱۹۴۹ آتش‌بس میان دو کشور برقرار شد و خط کنترل (Line of Control) به عنوان مرز موقت میان مناطق تحت کنترل هند و پاکستان ترسیم شد. حدود دو سوم از کشمیر در کنترل هند باقی ماند، از جمله دره کشمیر، جامو و لداخ، و یک سوم دیگر شامل کشمیر آزاد و گلگت-بلتستان در اختیار پاکستان قرار گرفت. بخش کوچکی از کشمیر نیز در دهه بعد به کنترل چین درآمد و به آکسای‌چین موسوم شد.

۱۹۶۵: دومین جنگ کشمیر

در تابستان ۱۹۶۵، تنش‌ها به‌شدت بالا گرفت. نیروهای پاکستانی عملیاتی پنهانی را برای تحریک شورش در کشمیر آغاز کردند. درگیری‌ها از کنترل خارج شد و به جنگی سه‌هفته‌ای تبدیل شد. در نهایت، هر دو کشور در جنوری ۱۹۶۶ با امضای «توافق تاشکند» متعهد شدند اختلافات را از طریق روش‌های مسالمت‌آمیز حل‌وفصل کنند. اما صلح پایدار حاصل نشد.

۱۹۷۲: رسمیت‌یافتن خط کنترل پس از جنگ بنگلادش

پس از جنگ ۱۹۷۱ که به استقلال بنگلادش منجر شد، هند و پاکستان در دسامبر ۱۹۷۲ «توافق شیملا» را امضا کردند. بر اساس این توافق، خط کنترل به‌طور رسمی به‌عنوان مرز نظامی میان دو کشور در کشمیر به رسمیت شناخته شد، اما مسأله حاکمیت نهایی کشمیر حل‌نشده باقی ماند. هر کشور کنترل مناطقی را که در اختیار داشت، حفظ کرد.

دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰: ظهور شورش‌های داخلی و نقش پاکستان

در سال ۱۹۸۷، انتخابات محلی در کشمیر برگزار شد که اتهام تقلب گسترده در آن به نارضایتی عمومی دامن زد. در پی آن، موجی از ناآرامی‌ها و شورش‌های مسلحانه در منطقه آغاز شد. شورشیان خواهان استقلال یا پیوستن به پاکستان بودند.

هند، پاکستان را به تجهیز، آموزش و تسلیح این نیروها متهم کرد. پاکستان این اتهامات را رد کرده و اعلام کرد تنها از مردم کشمیر «به‌صورت دیپلماتیک و اخلاقی» حمایت می‌کند. دهه ۹۰ میلادی یکی از خونین‌ترین دوره‌های تاریخ کشمیر بود؛ هزاران مورد بمب‌گذاری، آدم‌ربایی و حمله مسلحانه در منطقه گزارش شد.

۱۹۹۹: امید به صلح و جنگ کارگیل

در فبروری ۱۹۹۹، در اقدامی بی‌سابقه، نخست‌وزیر هند، اتل بیهاری واجپایی، برای مذاکرات صلح به پاکستان سفر کرد. دو طرف توافقاتی برای بهبود روابط امضا کردند. اما تنها سه ماه بعد، نیروهای پاکستانی یا شورشیان مورد حمایت آن‌ها به مواضع هندی‌ها در منطقه کارگیل نفوذ کردند.

هند با نیروی هوایی و زمینی به مقابله پرداخت. پاکستان ابتدا حضور نیروهای نظامی خود را انکار کرد، اما در نهایت با فشار بین‌المللی مجبور به عقب‌نشینی شد. چندی بعد، دولت نواز شریف در پاکستان در کودتای نظامی سرنگون شد.

۲۰۱۹: لغو خودمختاری کشمیر و تشدید کنترل نظامی

در اوایل ۲۰۱۹، حمله‌ای انتحاری در کشمیر منجر به کشته شدن دست‌کم ۴۰ سرباز هندی شد. هند در پاسخ، عملیات هوایی علیه مواضعی در خاک پاکستان انجام داد. اما اقدام تعیین‌کننده در ماه اوت همان سال رخ داد، زمانی که دولت نارندرا مودی ماده ۳۷۰ قانون اساسی را لغو کرد. این ماده، ایالت جامو و کشمیر را از خودمختاری نسبی برخوردار می‌کرد.

این منطقه به دو ناحیه تحت اداره مستقیم دولت فدرال تبدیل شد. ارتباطات اینترنتی و تلفنی برای هفته‌ها قطع شد و هزاران نفر، از جمله رهبران محلی طرفدار هند، بازداشت شدند. با وجود انتقادات جهانی، هند مدعی شد امنیت و توسعه اقتصادی را به منطقه بازگردانده است. با این حال، تحلیل‌گران این وضعیت را «ثباتی سطحی» توصیف کردند.

۲۰۲۴: انتخابات محلی پس از لغو خودمختاری

برای نخستین‌بار پس از تغییر وضعیت حقوقی کشمیر، در سال ۲۰۲۴ انتخابات محلی در منطقه برگزار شد. برخی نامزدهای پیروز خواهان بازنگری در ماده ۳۷۰ شدند. در عین حال، بسیاری از احزاب محلی این انتخابات را تحریم کرده و آن را غیرمشروع دانستند.

۲۰۲۵: حمله‌ای مرگبار و آغاز دور جدیدی از تنش‌ها

در ۲۲ اپریل ۲۰۲۵، افراد مسلح به روی کاروانی از گردشگران عمدتاً هندو در نزدیکی پهلگام آتش گشودند. در این حمله دست‌کم ۲۶ نفر کشته و ۱۷ تن دیگر زخمی شدند. این حمله یکی از مرگبارترین حملات به غیرنظامیان هندی در دهه‌های اخیر بود.

دولت هند بلافاصله از شواهدی سخن گفت که «نقش گروه‌های تروریستی مستقر در پاکستان» را نشان می‌دهد. نخست‌وزیر مودی وعده «پاسخی کوبنده» داد. در نهایت، هند روز چهارشنبه مواضعی را در خاک پاکستان و بخش پاکستانی کشمیر هدف قرار داد.

مقام‌های پاکستانی این حملات را «نقض آشکار حاکمیت ملی» دانسته و وعده پاسخ داده‌اند.

ابعاد ژئوپولیتیک، هسته‌ای و غیبت میانجی‌گر جهانی

با وجود سه جنگ رسمی میان هند و پاکستان، تهدید هسته‌ای مانعی مهم برای بروز درگیری تمام‌عیار در سال‌های اخیر بوده است. با این حال، خطر درگیری‌های محدود یا تصادفی همچنان پابرجاست.

عایشه صدیقه، تحلیل‌گر مسائل امنیتی، می‌گوید: «ترس از برخورد هسته‌ای همواره بر منطقه سایه افکنده است. این نگرانی در قلب بحران کشمیر نهفته است.»

او همچنین به کاهش نقش قدرت‌های جهانی در میانجی‌گری اشاره دارد: «در گذشته، امریکا نقش فعالی در مهار تنش‌ها ایفا می‌کرد. اما با تغییر توازن قدرت جهانی، روشن نیست که کدام کشور یا نهاد می‌تواند میانجی‌گری مؤثر انجام دهد.»

خواست مردم کشمیر: زندگی با کرامت، نه در سایه ارتش‌ها

با وجود کشمکش‌های سیاسی، نظامی و دیپلماتیک، آن‌چه اغلب در حاشیه قرار می‌گیرد، خواست مردم ساکن در کشمیر است. خواستی که به‌گفته ناظران، نه تجزیه‌طلبی و نه تمامیت‌خواهی، بلکه «زندگی با کرامت» است.

عایشه صدیقه در پایان می‌گوید: «مردم کشمیر، صرف‌نظر از مرزها، از حضور نظامی مداوم در زندگی روزمره خود خسته شده‌اند. آن‌ها می‌خواهند در آرامش، بدون ترس، و با احترام زندگی کنند — چیزی که تا امروز از آن محروم مانده‌اند.»