افغانستان

ترس از پولیس ایران، جان چهار جوان غوری را گرفت

شماری از جوانان که باشنده‌ی ولسوالی تیوره‌ی ولایت غور بودند و به دلیل ناداری و بی‌کاری به‌گونه‌ی قاچاق به ایران رفته بودند، در شهر یزد ایران هنگام فرار از نزد مرزبانان آن کشور دچار روی‌داد ترافیکی شده و در نتیجه‌ی آن چهار تن شان جان باختند و هفت تن دیگر زخمی شدند.

عبدالخلیل، یکی از نزدیکان قربانیان این روی‌داد به خبرنگار تلویزیون آمو می‌گوید: «۱۱ نفر از جوانان که از قریه‌ی ما بودند، روز چهارشنبه به شهر یزد ایران رسیدند که در همان لحظه موتر نیروهای گشت ایران هم می‌رسد و موتری که این جوانان سوار آن بودند، فرار و از اثر سرعت زیاد حادثه می‌کند. در این حادثه چهار نفر شان جان می‌دهند و هفت تن دیگر هم زخمی می‌شوند.»

وی افزود که وضعیت دو تن از زخمیان این روی‌داد وخیم است.

به گفته‌‌ی این باشنده‌ی محل، دلیل رفتن جوانان از ولسوالی تیوره‌ی غور به ایران، بی‌کاری و ناداری زیاد می‎باشد.

از سویی هم، برخی دیگر از باشندگان این ولسوالی به تلویزیون آمو گفتند که تا هنوز جان باختگان و مجروحان این روی‌داد به افغانستان انتقال داده نشده‌اند.

عبدالقدیر، یکی از باشندگان محل می‌گوید: «ناداری و بی‌کاری همه روزه جوانان ما را به کام مرگ می‌برَد. جوانان زیادی مجبور هستند که به‌خاطر پیداکردن لقمه نانی به ایران بروند؛ اما متأسفانه بسیاری به ایران نمی‌رسند و به دست پولیس ایران می‌افتند و شکنجه می‌شوند و یا هم در حوادث ترافیکی جان می‌دهند. در حادثه‌ای هم که تازه اتفاق افتاده، متأسفانه تاهنوز جنازه‌های ما را به ما نداده‌اند.»

جوانانی که به‌‎ گونه‌ی قاچاق به ایران رفته و دوباره رّد مرز شده‌اند، حکایت‌های دردناکی از مسیر رفتن به ایران دارند.

رحیم، یکی از باشندگان غور که به تازگی از ایران رّد مرز شده‌است، در صحبت با خبرنگار تلویزیون آمو می‌گوید: «من چهار ماه پیش به ایران رفتم که متأسفانه یک هفته را ما با قاچاق‌بران انسان در مسیر راه بودیم، قاچاق‌بران ۱۵ تا ۲۰ نفر را در موتری می‌اندازند که گنجایش شش نفر را هم ندارد.»

این باشنده‌ی غور هم‌چنان می‌گوید که نخستین باری است که از این مسیر به گونه‌ی قاچاق رفته‌است؛ ولی از بخت بد نتوانسته‌است که به ایران برسد.

او می‌گوید که مرزبانان ایرانی او و شش تن از هم‌سفرانش را گرفتار و در اردوگاه سفید سنگ به مدت ده روز نگه‌داری کرده و در کنار توهین و تحقیر، لت‌وکوب شان کرده و نیز بالای شان کارهای شاق را انجام می‌دادند.

وی افزود: «یک هفته به خاطر اینکه ما پول نداشتیم تا به ایرانی‌ها بدهیم، هر روز ما را دشنام می‌دادند، لت‌وکوب می‌کردند، با دنده‌های برقی می‌زدند و توسط ما لباس‌های خود را می‌شُستند، اتاق‌های شان را پاک می کردیم تا اینکه دوستان ما به افراد ایرانی پول روان کردند و ما را آزاد کردند و به خانه برگشتیم.»

این باشنده‌ی غور از جوانان این ولایت می خواهد که به گونه‌ی قاچاق به ایران سفر نکنند؛ زیرا در کنار مشکلات زیاد، حتا سبب از دست دادن جان شان نیز می‌‎شود.

با این همه، برخی از فعالان مدنی در غور می‌گویند که پس از فروپاشی نظام جمهوریت و گسترش دامنه‌ی ناداری و بی‌کاری، روزانه صدها جوان این ولایت به گونه‌ی قاچاق و با تحمل تمام دشواری‌ها، راه پُرخطر به سوی ایران را در پیش می‌گیرند.