فرهنگ و هنر

ستاره؛ دختری که دردهای زنان و دختران را نقاشی می‌کند

ستاره طالبی، دختری که اندیشه‌اش را با قلم‌های رنگین روی کاغذ نقاشی می‌کند و حرف‌های ناگفته‌ی زنان سرزمینش را با لبی خاموش؛ اما ذهنی پُر از حرف برای جهانیان بیان می‌کند.

ستاره دو سال است که دنیای خود را با مدادرنگی‌ها و نقاشی‌های رنگارنگش سپری می‌کند.

او حالا با آمدن طالبان، گاهی با کشیدن تصویرهای زیبا و گاهی هم با تصویرهای پُر از درد، در گوشه‌ی اتاقش مشغول نقاشی‌ است.

محدودیت‌های طالبان بر زنان، این دختر هنرمند را در چهاردیواری خانه حبس کرده‌است. او می‌گوید: «من دوستان زیادی نداشتم و همیشه گوشه‌ی اتاقم را ترجیح می‌دادم. کم کم کاغذ و قلم از دوستان من شدند و من نقاشی را شروع کردم.»

او از ۱۴ سالگی به نقاشی روی آورده و تا دو سال پیش در هر جایی که می‌توانست، نقاشی می‌کرد.

ستاره آرزو داشت که درهای امید برای زنان افغانستان باز شود تا زنان و دختران افغانستان بتوانند مانند دیگر زنان و دختران جهان، رویاهای شان را به واقعیت بدَل کنند.

این دختر هنرمند با بیان اینکه سرانجام این روز سیاه تمام خواهد شد و روزی فرا خواهد رسید که دوباره نقاشی هایش گُل کنند، گفت: «باید امیدوار بود و تلاش کرد؛ زیرا پشت هر تاریکی روشنی است.»

او با ابراز نگرانی از بسته شدن دروازه‌ی دانشگاه‌ها به روی دختران گفت: «می‌خواستم در آینده در دانشکده‌ی هنرهای زیبا راه پیدا کنم و در بخش نقاشی به پیروزی‌هایی دست یابم.»

ستاره که درد‌های زنان و مردم بیچاره‌ی کشور را بر روی کاغذ نقاشی می‌کند، گفت: «نقاشی‌های من بیان درد زنانی است که از سوی طالبان مورد ظلم قرار گرفته‌اند.»

این دختر هنرمند با اشاره به تأثیر مثبت دیدن آموزش نقاشی در یوتیوب برای پیش‌رفتتش در بخش این هنر، گفت: «با دیدن فلم‌های آموزشی، حالا به توان‌مندی بیش‌تری در بخش نقاشی رسیده‌ام.»

ستاره دو سال پیش یکی از نقاشان مشهور در ولایت بغلان بود که در چندین رقابت هنری مقام اول را به‌دست آورده بود؛ اما حالا خانه‌نشین شده‌است.

با آمدن طالبان، هزاران ستاره‌ی دیگر از درخشش افتادند و پشت تاریکی پنهان شدند.

در کنار وضع کردن ده‌ها محدودیت از سوی طالبان بر زنان افغانستان، این گروه استعداد دختران و زنان را سرکوب می‌کنند. زنان و دختران می‌گویند که اگر این محدودیت‌ها ادامه یابد و دختران خلاق و با استعداد دیگر نتوانند از کارهای شان رخ‌نمایی کنند، به راستی که فعالیت‌های نیمی از پیکر جامعه فلَج می‌شود.