شماری از کودکان کارگر در کابل میگویند با وجود فقر شدید و مسئولیت نانآوری خانوادههایشان، بارها به دلیل کار در کنار جاده از سوی طالبان بازداشت شدهاند. آنها میافزایند که طالبان وعده حمایت دادهاند، اما تاکنون هیچ کمکی دریافت نکردهاند.
این کودکان که بسیاریشان تنها نانآور خانواده هستند، میگویند با چالشهای سخت اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند و ناگزیرند کار کنند، اما همواره در خطر بازداشت قرار دارند.
در میان هزاران کودک کارگر، عابده، دختر نوجوانی که آرزو داشت به مکتب برود، میگوید پس از مرگ پدر و نبود نانآور، ناچار شده به جای درس، در کوچههای کابل خریطهفروشی کند. او میافزاید یک بار نیز از سوی طالبان بازداشت شده، اما چارهای جز ادامه کار برای تأمین معاش خانواده ندارد.
عابده میگوید: «خریطه میفروختم، طالبان مرا به خاطر کار بازداشت کردند. یک شب و یک روز در زندان بودم. ما میخواهیم درس بخوانیم، تعلیم بیاموزیم، اما کسی نیست که با ما کمک کند. من تنها نانآور خانواده هستم. در خانه هشت نفر استیم و مخارج زندگی را خودم تأمین میکنم.»

نوید، کودک کارگر دیگری که پدرش بیمار است، با فروش قلم مخارج خانواده را تأمین میکند. او میگوید طالبان نهتنها مانع کارش شدهاند، بلکه به بازداشت تهدیدش کردهاند.
او میگوید: «بیشتر از دو سال است که به ما میگویند کار نکنید. اما ما مجبور هستیم. از مجبوریت کار میکنم، به همین خاطر هم نمیتوانم مکتب بروم.»
مقبل، کودک دیگری که شش سال با پاککردن بوت هزینه زندگی خانوادهاش را تأمین میکرد، میگوید پس از بازداشت از سوی طالبان، ناچار شده شغلش را تغییر دهد.
او میگوید: «قبلاً بوت پاک میکردم، ولی بعد از زندان چند وقت بیکار شدم. حالا اسپند دود میکنم، چون اگر طالبان جمعآوری کنند، راحتتر میتوانم فرار کنم.»
این گفتهها در حالی بیان میشود که پس از دستور هبتالله آخندزاده برای ایجاد کمیته جمعآوری گداها و اعلام طرح جمعآوری کودکان کارگر از سوی وزارت کار و امور اجتماعی طالبان، هنوز بسیاری از این کودکان میگویند که هیچگونه حمایت مالی یا اجتماعی دریافت نکردهاند.
در حالیکه طالبان هدف از این برنامهها را حمایت از کودکان بیسرپرست و کارگر عنوان کردهاند، شماری از آگاهان اقتصادی معتقدند این اقدامات بیشتر برای جلب کمکهای بشردوستانه انجام میشود تا رسیدگی واقعی به نیازهای کودکان کارگر.