در هرات، شهری که روزگاری با نام «پایتخت فرهنگی افغانستان» شناخته میشد، امروز کتاب کمتر خرید و خوانده میشود. کتابفروشان این شهر میگویند برای تأمین هزینههای زندگی، مجبور شدهاند کتابها را کیلویی بفروشند—نه به خواننده، بلکه به کارخانهای که از آنها کارتن میسازد.
بازاری که دیگر نفس نمیکشد
در راسته کتابفروشیهای هرات در کوچه گدام، در چوک گلها در کنار کتابخانه عامه و برخی محلهای دیگر این شهر که مغازههای کتابفروشی قرار دارند، سکوتی سنگین جریان دارد.
کتابفروشیهایی که زمانی مأمن دانشجویان، نویسندگان و اهل اندیشه بود، حالا بیشتر به انبارهایی ساکت و بیمشتری شبیهاند.
حمیدالله(نام مستعار)، کتابفروشی در هرات که بیش از دو دهه به کار کتابفروشی در هرات مشغول بوده میگوید:«کتابهایی را که زمانی با افتخار میچیدم، حالا کیلویی میفروشم تا از آنها جعبه کارتن بسازند. مشتری نیست، نظارت شدید است، و هزینههای زندگی بالا.»
ممنوعیت ساختاریافته: سیاست طالبان در برابر کتاب
در کنار رکود اقتصادی، آنچه بیشتر کتابفروشان را به مرز تعطیلی رسانده، سیاست رسمی طالبان برای ممنوعسازی نشر و فروش صدها عنوان کتاب است.
براساس گزارشها، کمیسیون ارزیابی کتاب طالبان تا ماه سنبله سال گذشته فهرستی تهیه کرده است که طبق آن، دستکم ۴۰۰ عنوان کتاب ممنوعالچاپ، ممنوعالفروش و ممنوعالمطالعه شدهاند. از این میان، تنها خواندن ۱۰ عنوان «برای تحقیق» مجاز اعلام شده است.
طالبان این فهرست را نهتنها به کتابفروشیها بلکه به برخی دانشگاهها، و نهادهای آموزشی نیز فرستادهاند. با این حال، منابع نشراتی تأیید میکنند که شمار واقعی کتابهای ممنوعه از این فهرست رسمی بیشتر است.
چه کتابهایی ممنوع شدهاند؟
در نخستین ماههای سلطه، طالبان همه ناشران و کتابفروشان کابل را به نشست مشترکی در ریاست استخبارات ۴۹۵ فراخواندند. به گفته یکی از شرکتکنندگان آن نشست:«آنها شناخت روشنی از کتابها نداشتند. فقط میگفتند از نشر کتابهای مشکوک خودداری کنید؛ منظورشان بیشتر کتابهایی بود که درباره طالبان نوشته شده بود.»
با گذشت زمان، سیاست طالبان صورت رسمیتر به خود گرفت.
در ماه میزان ۱۴۰۰، طالبان در کابل و هرات دست به بازرسی کتابخانهها و ضبط آثار خاص زدند. نوشتههای روشنفکران دینی، آثار علوم اجتماعی، فلسفه غرب، داستانهای زنمحور، و برخی آثار دینی غیرمطابق با قرائت خاص طالبان، از نخستین کتابهایی بودند که ممنوع شدند.
در ماه حوت ۱۴۰۱، وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان اعلام کرد که تنها کتابهایی اجازه نشر دارند که مطابق با «ارزشهای اسلامی» و «سنت جامعه افغانی» باشند. این اعلامیه در تاریخ ۱۵ دلو سال گذشته نیز دوباره تأکید و بازنشر شد.
دیوارهای بیتصویر، قفسههای بیجان
کتابفروشیهای هرات دیگر نهفقط از نظر محتوا، بلکه از نظر ظاهر نیز دچار خاموشی شدهاند.
پیش از سلطه طالبان، کتابفروشان اغلب با پوستر نویسندگان، عکس جلد کتابهای تازهوارد، و معرفینامههای فرهنگی دیوارهای مغازههایشان را زینت میدادند. اما امروز، همهچیز باید برداشته شود.
حمیدالله میگوید:«هیچ تصویری باقی نگذاشتم. طالبان گفتند عکس حرام است، حتی اگر جلد کتاب باشد. حالا فقط قفسه داریم و سکوت.»
وقتی نان مهمتر از دانش میشود
شیرمحمد، دانشجوی دانشگاه هرات، از علاقهمندان جدی کتاب است. اما این روزها واقعیت چیز دیگریست:«پیش از این هر ماه کتاب میخریدم، حالا میان نان و کتاب باید یکی را انتخاب کنم. زندگی سخت شده، کتاب لوکس است.»
رمان بهجای مدرسه: روایت شبنم
شبنم، دختری ۱۷ ساله، که تا پیش از سلطه طالبان در صنف یازدهم مکتب درس میخواند، حالا خانهنشین است و تنها پناهش رمانهای سرگرمکنندهاند.
او میگوید:«از وقتی طالبان مکتب را بستند، انگیزهای نمانده. فقط رمان میخوانم تا کمتر یاد درس و آرزوهایم بیفتم.»
پایان کتاب؟ یا آغاز فراموشی؟
هرات، شهری که زمانی با مدارس، کتابخانهها و انجمنهای ادبیاش میدرخشید، اکنون در سکوتی تلخ فرو رفته است. کتابفروشان در حال بستهشدناند، کتابها از قفسه به بازیافت میروند، و خوانندگان یا مهاجرت کردهاند، یا امیدی به فردا ندارند.
حمیدالله در پایان جملهای میگوید که شاید خلاصه همه این روایت باشد:
«ما فقط کتاب نمیفروختیم، ما امید میفروختیم. حالا امید ممنوع است.»
و پشت سر او، روی دیواری رنگپریده که زمانی پُر از جلد کتابها بود، هنوز جملهای باقی مانده است:
«ملتی که کتاب نخواند، باید تاریخ را تکرار کند.»