افغانستان

یک فعال حق آموزش برای هزار دختر و پسر در کابل زمینه آموزش را فراهم کرده است

یک فعال حق آموزش در بخش‌های دور دست بت خاک کابل از یک‌سال بدین‌سو زمینه آموزش را برای نزدیک به یک هزار دختر و پسر فراهم کرده است.

او می‌گوید که با امکانات اندک و در فضای باز به آموزش دهی به ویژه برای دختران ادامه داده است.

به گفته او، در این مدت کوشیده است تا بزرگان روستااش را قانع بسازد تا دختران و پسران شان را به فراگیری آموزش تشویق کنند.

در همین حال دانش‌آموزان خواهان صنف‌ و مواد درسی هستند و از طالبان می‌خواهند که مانع ادامه آموزش آنان نشوند.

در دور افتاده ترین بخش‌های “بت‌خاک” ولایت کابل، بامداد دیگری برای وزیر خان، فعال حقوق آموزش و دانش‌آموزان‌اش آغاز می‌شود.

یک‌سال می‌شود که ده‌ها پسر و دختر گام به گام او می‌گذارند تا از جهل و بی‌سوادی به دور بمانند و به آینده‌های روشن دست یابند.

صنف‌های شان سقف ندارند و مواد آموزشی بسنده‌ای هم در اختیار ندارند؛ اما همین‌که کاروان آموزشی شان متوقف نیست، خوشحال اند.
شایسته یکی از دانش‌آموزان گفت: «یک سال می‌شود که به این مکتب می‌آیم، خواستم این است که ما در زیر آفتاب هستیم و برای ما مکتب ساخته شود؛ اما ما بسیار خوشحال هستیم که به مکتب می‌رویم.»

بلال، از دانش‌آموزان گفت: «کتاب نداریم و دیگر مواد درسی نداریم. ما کتاب می‌خواهیم و مکتب می‌خواهیم.»

بازی‌های کودکانه‌یی که بخش شیرین و به یاد ماندنی از یک دوره‌ی آموزشی در مکتب برای هر کسی است.

اختره، دانش‌آموز به آمو گفت: «این‌جا گرمی سوزان است و می‌خواهیم که برای ما مکتب ساخته شود که دانش‌آموزان دیگر نیز با ما یک‌جا شوند.»

سعیده درباره چالش‌های آموزشی چنین می‌گوید: «ما کودکان نه کتاب داریم و نه هم کتابچه و در این‌جا در گرمی هوا برای ما گرم و در فصل سرما؛ ما را سردی آزار می‌دهد.»

وزیر خان با بلندگواش، کوچه به کوچه‌ی روستای شان می‌رود و خانواده‌ها را برای آموزش کودکان شان تشویق می‌کند.

او به آمو گفت: «تقریبا مدت زیادی شده است که در این بخش‌های دور دست برای دختران و پسران زمینه آموزش رایگان را مساعد ساخته‌ام و شمار دانش آموزان با گذشت هر روز بیشتر می‌شود.»

وزیر خان اکنون توانسته است که بزرگان روستااش را به اهمیت آموزش قانع بسازد و اکنون بزرگان این روستا نیز با او هم‌دست هستند.

عبدالله، از بزرگان قوم در بت‌خاک دربارۀ این ابتکار وزیرخان، چنین می‌گوید: «ما بسیار خوشحال هستیم که کودکان ما هم کتاب‌های عصری و هم کتاب‌های دینی را می‌خوانند و آموزش می‌بینند.»

عبدالرحمان، باشنده این منطقه می‌گوید: «من بسیار خوشحال هستم که خودم را در میان این جمع می‌بینم و از تلاش‌های این جوان پشتیبانی می‌کنیم.»

تنها برای کودکان نه، بل وزیر خان کارزار گرد آوری کتاب‌ها را نیز در این‌روستا به راه انداخته است و زمینه مطالعه را برای جوانان نیز فراهم ساخته است.

او می‌گوید که آرزو دارد ‌که هیچ پسر و دختری در افغانستان بی‌سواد نماند – آرزویی که این روزها به بزرگ ترین رویای دختران نیز مبدل گشته است.