در حالی که با گذشت هر روز، دامنه فقر و تنگدستی در کشور پهنتر میشود؛ دبیر کل ملل متحد گفته است که نهادهای کمککننده این سازمان تا اکنون، کمتر از سه درصد بودجه مورد نیاز را دریافت کردهاند.
یک مادر هفتادوپنج ساله بادغیسی، در نبود سرپناه ناگزیر شده است که شبها و روزهایش را در یک مسجد سپری کند.
این مادر میگوید که سالهاست از بیماری رنج میبرد؛ اما توان رفتن به پزشک و پول تداویاش را ندارد.
او یک چشماش را از شدت درد و نبود زمینههای تداوی، از دست داده است. همچنان میگوید که چشم دیگرش نیز به درستی نمیتواند ببیند.
این مادر، شوهرش را پنج سال پیش از دست داد و پسری نیز ندارد. باشندگان محل خوراک شبوروزش را تامین میکنند.
خرمنی میگوید: «به خدا نفس خود را که بالا میکشم سرفه میکنم و چنان سرفه میکنم که دست از پایم میرود. اگر به جای من کسی دیگری میبود چندین بار نزد داکتر میرفت و من از بیچارگی نمیتوانم که بروم».
چین و چروکهای جُلد این مادر، سختیهایی را که او در زندگیاش تحمل کرده است، بیشتر برجسته میسازد.
او میگوید که یک چشماش را از دست داده است و چشم دیگرش نیز در حال کورشدن است.
خرمنی، باشنده ولایت بادغیس میگوید: «خیلی دیر میشود که این چشمم کور شده است. چشم دیگرم نیز نمیدید. رفتم و عمل کردم و حالا هم درست نمیتوانم که ببینم»
سازمان ملل متحد گفته است که ۲۹ میلیون شهروند افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند.
اما در همسایگی این مادر کهن سال، عبدالغنی نیز با روزگار سختی دستوپنجه نرم میکند. او میگوید که سه برادراش را از دست داده است و ناگزیر است که سرپرستی ۲۰ کودک برادرانش را نیز بر عهده بگیرد.
عبدالغنی، باشنده ولایت بادغیس میگوید: «دو برادرم یکجا وفات کردهاند. یک برادرم سه ماه میشود که وفات کرده است و برادر دیگرم معتاد است. مسئولیت خانوادههای آنان بر دوش من است و در عین حال، کاروبار هم نیست».
اینان نمونههای کوچکی از فقر و تنگدستی در کشور هستند که به تصویر کشیده شدهاند؛ اما دیده میشود که با گذشت هر روز، بر شمار این نیازمندان افزوده میشود.
تازهترین آمارهای سازمان جهانی خوراک نشان میدهند که در سال ۲۰۲۴ میلادی، بیش از ۲۴ میلیون تن در افغانستان نیاز به کمک دارند.