افغانستان

کودکِ کارگر: پدرم به تنهایی نمی‌تواند مصارفِ خانواده را برآورده کند

Exif_JPEG_420

ولی‌‌الله، کودکِ ۷ ساله‌ی بدخشانی‌ست که در کوچه و پس کوچه‌های شهر فیض آباد برای بدست آوردنِ لقمه نانی پلاستیک جمع آوری می‌کند.

این کودک به آمو می‌گوید که از صبح تا شام در کوچه‌های شهر فیض‌آباد، مشغولِ جمع‌آوری پلاستیک و کاغذ از زباله‌دانی‌ها است.

ولی‌الله که پنج برادر و چهار خواهر دارد، می‌گوید که پدرش آهنگر است و نمی‌تواند به تنهایی مصارف خانواده را برآورده کند.

فاروق برادری بزرگ‌تر ولی‌الله که در کنار او کار می‌کند می‌گوید که پدرش درآمد کافی ندارد و ناگذیر است در کنار پدر و برادرش کار کند.

فاروق گفت :« خانه ما سرد است، من و برادرم کاغذ برای گرم کردن و بوتل برای فروختن جمع می‌کنیم و با پولش نان خشک می‌خریم.»

فاروق در ادامه می‌گوید که همه روز شانس یاری نمی‌کند تا آنها بوتل‌ زیادتری جمع‌ کنند و با دست خالی به خانه باز می‌گردند.

در همین باشند‌گان بدخشان با نگرانی از آینده کودکان می‌گویند که با افزایش بیکاری در کشور، شماری زیادی از کودکان از مکتب دور مانده به کارهای شاقه روی آورده‌اند.

سید اشرف، کودکی دیگر بدخشانی است که در شهر فیض‌آباد بولانی و فلافل می‌فروشد، او می‌گوید که به تنهایی کار می‌کنند یا خواهر و برادر کوچک‌ترش به مکتب بروند.

اشرف در ادامه می‌گوید: « من تا صنف اول درس خواندم، پدرم فوت کرد، مادرم بولانی پخته می‌کرد، در باز می‌فروختم روزانه درآمد خوبی داشتم، من نتوانستم درس بخوانم صبح تا شام سخت کار می‌کنم، تا خواهر و برادرم درس بخوانند.»

میرحسن که در یکی از مکتب‌های بدخشان آموزگار است، می‌گوید که نبود کار برای بزرگ‌سالان باعث شده است تا کودکانِ خانواده دست به کارهای شاقه بزنند.

این آموزگار، کار کردن از سوی کودکان در هنگامی که باید آموزش ببیند را  دشوار دانسته و گفت: «این برای آینده کشور ضرر جبران ناپذیر می‌رساند که کودکان بجای رفتن به مکتب دست به کارهای شاقه بزنند.»

در همین حال عبدالصبور فولادی،  مسوول بخش اطفال ریاست کار و امور اجتماعی طالبان در بدخشان، به آمو می‌گوید که بر بنیاد سروی این ریاست ۱۷ هزار کودک در مرکز و ولسوالی‌های بدخشان مشغول کارهای شاقه استند.