یما رهی، یکی از روزنامهنگاران مؤفق کشور که سالهای زیادی در بخش اطلاعرسانی در کشور فعالیت داشت، پس از تحمل یک دورهی بیماری درگذشت.
خانواده و دوستان یما، مرگ او را ضایعهی بزرگ برای خانوادهی رسانهها در افغانستان میدانند .
یما نزدیک به ۲۰ سال در رسانههای گوناگون کشور پیشینهی فعالیت داشت؛ ولی پس از سقوط حکومت پیشین او بیمار شد و از کار استعفا کرد.
او کار با رسانهها را همزمان با دانشگاه آغاز کرد. اولین کار رسمی او در رادیو-تلویزیون ملی به حیث گردانندهی برنامهی کودک آغاز شد و پس از مدتی فعالیت در تلویزیون ملی افغانستان، کارش را به حیث مدیر مسؤول عمومی مجلهی «رنگین کمان» آغاز کرد.
بیشتر فعالیتهای او در بخش کودکان و زندگی آنها متمرکز بود. آخرین کار رسانهای یما رهی با بی بی سی بود که در بخش نویسندگی و پیشبُرد برنامههای متفاوت فعالیت داشت.
یما یک انسان وطندوست و مهربان بود
پلوشه عُمری، همسر یما رهی در مورد شخصیت همسرش میگوید که یما یک انسان وطندوست و مهربان بود و در زمینهی مطبوعات، کارهای زیادی کرده بود و علاقهی زیادی به کتابخوانی داشت.
بانو عمری در ادامه گفت: «تحولات اخیر یما را به شدت دچار افسردگی کرده بود و از اوضاع فعلی بسیار رنج میبُرد. او چندین بار راهی پاکستان شد و داکتران به او توصیه کرده بودند که باید روح و روانش شاد باشد.»
همسر یما دلیل نرفتن او به خارج از کشور را پس از تحولات پسین، حسِ وطندوستی و علاقهی یما به کشور و دوستانش عنوان کرد و گفت: «بزرگترین آرزوی همسرم، دسترسی اطفال و جوانان افغانستان به تعلیم و تربیه و مترقی شدن کشور و پیشرفت بود که این آرزویش به حقیقت مبدل نشد.»
یما از کودکی به کتابخوانی و خریدن کتاب علاقه داشت و کتابهای متعددی را در بخشهای متفاوت مطالعه کرده بود و به سبب علاقهمندی او به کتابخوانی، کتابخانهی کوچکی را در خانهی خود ساخته بود که بیشتر اوقات در همین کتابخوانه مصروف مطالعه بود.
کاش دوستانش از او یاد میکردند
احمد جاوید، برادر یما رهی میگوید که یما از کودکی به کتابخواندن علاقهمند بود و شبها را با کتاب خواندن صبح میکرد و تمام زندگی خود را خرج کتاب و کتابخوانی کرده بود.
او در ادامه با گلایه از دوستان برادرش گفت: «یما بیش از حد به دوستانش وابسته بود؛ اما در طول یکسالونیم گذشته، از دوستانش دور شده بود. ای کاش دوستانش در این مدت یادی از یما میکردند. درگذشت او ضایعهی بزرگ است.»
یما زادهی ولایت کابل بود و تحصیلات عالی خود را در دانشکدهی خبرنگاری دانشگاه کابل به پایان رسانده بود. از وی یک دختر و یک پسر به نام های «پارسی و مانی» برجای ماندهاست.
این روزنامه نگار و فعال فرهنگی کشور در ۶ جدی سال روان از اثر سکتهی مغزی در سن ۴۳سالگی درگذشت و در گورستان آباییاش واقع «شهدای صالحین» به خاک سپرده شد.