افغانستان

کودک کارگر: امروز کار نکردم و شب نمی‌توانم خانه بروم

نوید ۱۱ ساله یکی از کودکان کارگر در نیمروز است که همه روزه در کوچه‌های پر رفت و آمد شهر زرنج موترهای مردم را پاک می‌کند.

نوید را هنگامی که در کنار جاده خوابیده بود پیدا کردم، او گفت: «کار نکرده و پولی ندارد تا برای خانواده‌اش نان ببرد.»

 نوید می‌گوید: «پدر و دو برادرم معتاد هستند و نمی‌توانند کار کنند. مادرم مریض است و هر روز پیش روی مسجد جامع شهر گدایی می‌کند تا شکم اعضای خانواده را سیر کنند.»

نوید یازده ساله نان آور خانواده ۷ نفره خود است او با آوازی حزین و غمگین ادامه داد: «امروز کار نکرده‌ام فقط ۱۰ افغانی دارم، رفتم نانوایی گفت: «پولت کم است» هر روز ۱۰۰ افغانی کار می‌کردم، پول ۳ دانه نان را پیدا می‌کردم و شب  خانه می‌بردم. حالا می‌ترسم خانه بروم، (چون برادرانم) من را لت‌وکوب می‌کنند.»

او تا صنف دوم مکتب رفته است و پس از اینکه پدر و برادرانش معتاد به مواد مخدر شده‌اند، مسوولیت نفقه‌ی خانواده به‌دوش او افتاده و نمی‌تواند به مدرسه برود.

نوید در حالی که با پاهای برهنه از ۸ صبح تا ۱۰ شب کار می‌کند، می‌گوید که شب‌ها تا خانه پیاده می‌رود و نمی‌تواند، برای خودش کفش بخرد. زیرا پول باقی مانده از نان را برای اعتیاد برادرانش می‌دهد تا او را لت‌وکوب نکنند.

حنیفه ۴۸ ساله مادر نوید به خبرنگار آمو می‌گوید که او مجبور است گدایی کند تا در پهلوی کودک ۱۱ ساله‌اش در تامین نفقه خانواده کمک کند .

حنیفه تصویر بسیار تلخی از زندگی‌اش ارایه می‌کند، او می‌گوید: «دو پسرم برای کار کردن ایران رفتند و متاسفانه هر دو معتاد شدند و بار دوش من شدند. شوهرم نیز ۱۰ سال است مواد مخدر مصرف می‌کند. عروسم با سه کودکش بار دوش من است. زندگی جهنم است با پولی که من و نوید پیدا می‌کنیم فقط نان خشک، چای  و سوخت ما فراهم می‌شود و همسایه‌ها هم ما را کمک می‌کنند.»

او افزود: «گاهی برای کار کردن به خانه‌های مردم می‌روم؛ اما کار پیدا نمی‌شود. طالبان هم گداها را زندانی می‌کنند. آنها می‌گویند که شما گدایی می‌کنید تا حکومت ما را بد نام کنید. آنها به خانوداه‌های فقیر کمک نمی‌کنند.»

او می‌گوید که اگر گدایی نکند، خانواده او از گرسنگی می‌میرد. به گفته او موسسات خیریه و مدد رسان کوچک‌ترین کمکی به آنان نکرده است .

حنیفه و پسرش ماهانه ۱۰۰۰ افغانی کرایه خانه را از پول کار و گدایی پرداخت می‌کنند. آنها نگران سردی هوا هستند و می‌گویند که مواد سوخت برای گرم کردن خانه ندارند.

مادر نوید گفت: «در خانه ما هیچ نوع مواد خوراکی یافت نمی‌شود. یک هفته مکمل است فقط نان خشک با چای می‌خوریم دو کودک مریض است پول یک پاکت دوا را نداریم، با کفش کهنه و آشغال‌های داخل کوچه آتش روشن می‌کنیم.»

حنیفه دو دختر ۱۲ ساله و ۱۴ ساله‌ نیز دارد، آنان در کوچه‌ها زباله‌گردی می‌کنند تا چیزی برای سوختاندن بیایند تا خانه‌شان را  گرم کنند.

فقر این مادر را مجبور ساخته است تا دختر ۱۴ ساله‌اش را به صاحب خانه نکاح کند. او می‌گوید که پول کرایه را به موقع پرداخت نکرده‌اند از همین رو دخترش را به نکاح صاحب خانه درآورده است.

نورالله کودک کارگر

نورالله ۹ ساله یکی دیگر از کودکان کارگر است که در مستری خانه کار می‌کند. جنگ پدرش را از او گرفته است.

او می‌گوید که هفته‌ای ۱۰۰ افغانی دستمزد می‌گیرد و به مادرش می‌دهد. مادرش در خانه خیاطی می‌کند و  دو برادر دیگرش نیز در جاده‌ها کار می‌کنند. این خانواده هفته‌ای ۵۰۰ افغانی درآمد دارند.

اما نورالله و برادرانش از آموزش محروم هستند و مکتب را از بهر پیدا کردن نفقه خانواده ترک کرده‌اند .

طالبان هیچ برنامه‌ای برای کودکان کارگر ندارند

کریم حیدری، فعال جامعه مدنی و فعال حقوق بشر در نیمروز وضعیت کودکان کارگر را نگران کننده می‌داند و می‌گوید که پس از فروپاشی نظام اقتصادی کشور فقر افزایش یافت و بیشتر کودکان مجبور شدند به جای آموزش کار کنند تا زنده بمانند .

او افزود: «برخی از این کودکان در سنین بسیار پایین کارهای سخت و سنگین‌تر از جسم خود را انجام می‌دهند که از توان فزیکی آنان بیشتر است و برای صحت شان بسیار مضر است.»

حیدری با ابراز نگرانی از افزایش کودکان کارگر می‌گوید: «متاسفانه روز به روز به آمار کودکان کارگر افزوده می‌شود. در هر کوچه پس کوچه‌ای نیمروز کودکان میان سنین ۶ تا ۱۸ سال مصروف کارهای شاق هستند که نسبت به دوره حکومت جمهوریت تا سه برابر افزایش را نشان می‌دهند و اکثرا به دلیل نجات و گرسنگی مکتب را رها کردند کار می‌کنند.»

او با انتقاد از بی‌پروایی و بی‌توجهی طالبان در قبال کودکان کارگر می‌گوید: «طالبان هیچ برنامه‌ای برای حمایت از کودکان ندارد و حتی برخی از این کودکان کارگر بی‌سرپرست هستند و جایی برای خوابیدن ندارند. یونسیف میلیون‌ها دالر بودجه را برای کودکان در افغانستان هزینه می‌کند، ولی متاسفانه راهکار اساسی برای جمع آوری کودکان کارگر، بی سرپرست و در معرض خطر وجود ندارد.»

کودکان کارگر تنها در ولایت نیمروز افزایش نیافته است. شهرهای مختلف کشور بیش از یک سال است که پر از کودکانی است که برای تامین هزینه‌های زندگی از بام تا شام در جاده‌ها کار می‌کنند تا بتوانند یک نان خشک با خود به خانه ببرند.

پس از سقوط حکومت پیشین شمار کودکان کارگر در ولایت نیمروز تا سه برابر افزایش یافته است.

پس از فروپاشی جمهوریت وضعیت اقتصادی مردم در افغانستان به‌ ویژه ولایت نیمروز رو به وخامت گرایید و باز هم کودکان بیشترین آسیب‌ روانی و اجتماعی را متحمل شده‌اند.

بیشترکودکان به علت فقر از آموزش باز مانده‌اند و همه روزه برای پیدا کردن نان و نفقه‌ی فامیل‌شان کارهای سخت را انجام می‌دهند .