پس از آنکه طالبان در ۱۵ اگست سال گذشته میلادی قدرت را در افغانستان به دست گرفتند، دست به اقداماتی زدند که در سطح جهان بیپیشینه است. در این گزارش ۶ رکورد عجیب طالبان که در تاریخ معاصر کشورهای جهان مانند آنها دیده نشده، بررسی شده است.
اول؛ رهبرِ پنهان از نظر
افغانستان یگانه کشوری در سطح جهان است که رهبر گروه حاکم بر آن از انظار عمومی پنهان است. طالبان ادعا میکنند که رهبر آنها ملا هیبتالله آخندزاده نام دارد و فعلاً در قندهار زندگی میکند. اما تاکنون هیچ منبع مستقلی او را ندیده؛ رسانهها هیچ تصویری از او نشر نکردهاند و او ظاهراً حاضر نشده است با دیپلوماتهای خارجی ملاقات کند. در این مدت تنها یک تصویر منسوب به او منتشر شده که ظاهراً سالها پیش گرفته شده است.
طالبان در گذشته نیز رهبر و بنیانگذارشان را از انظار عمومی پنهان کرده بودند. ملا محمد عمر نیز در رسانهها ظاهر نشد و هیچ تصویری از او در دوران حاکمیتاش بر افغانستان وجود ندارد. گفته میشود که آقای آخندزاده به تقلید از ملاعمر این رویکرد را در پیش گرفته است.
این رفتار در تاریخ معاصر کشورهای جهان بیسابقه است. در مواردی گاهی رهبران سیاسی و نظامی به سبب تهدیدات امنیتی برای مدتی خود را پنهان میکردند؛ اما پنهان بودن دائمی رهبر یک جریان سیاسی امری استثنایی است.
پرسش اینجاست که چرا آقای آخندزاده تاکنون در انظار عمومی دیده نشده است. آیا نگرانی امنیتی دارد یا میخواهد «رازآلود» بماند تا در میان پیروانش به نحوی قداست پیدا کند؟
طالبان ادعا کردند که آقای آخندزاده برای نخستین بار در ۱۴ عقرب ۱۴۰۰ هجری خورشیدی در جمعی در شهر قندهار ظاهر شده و دقایقی برای افراد حاضر صحبت کرده است.
محمد جلال، معاون سخنگوی طالبان در توییتر خود در این باره نوشت: «برای نخستین بار شیخ هبتالله آخندزاده در میان جمع بزرگی در مدرسه دارالعلوم حکیمیه در قندهار ساعت شش و نیم شام ظاهر شد و برای حاضران در آنجا سخنرانی کرد.»
این ادعا درحالی مطرح میشود که هیچ تصویر یا ویدیویی که نشانگر حضور آقای آخندزاده در دارالعلوم حکیمیه باشد، وجود ندارد.
بلالکریمی، معاون سخنگوی طالبان در این باره به خبرنگار آمو گفت که رهبر آنها پنهان نیست و ادعا کرد که شماری زیادی از شهروندان افغانستان او را دیدهاند.
پس از برگزاری این دو اجلاس کابل و کندهار، شماری در فضای مجازی این ادعا را مطرح کردند که گویا آقای آخندزاده رویش را به اشتراک کنندگان نشان نداد و پشت به مردم صحبت کرده است.
بلال کریمی در این مورد به آمو گفت که حاضرین در هر دو مجلس آقای آخندزاده را دیدهاند.
کریمی در ادامه تاکید کرد: «در کابل یک جلسه برگزار شد که ۵ هزار تن از علما او را دیدند. پس از آن در قندهار یک جلسه بسیار بزرگ دیگر برگزار شد که صدها و هزاران نفر از بزرگان قوم، متخصصان و علمای کشور او را دیدند».
آقای کریمی در ادامه گفت: «اتهام از پشت صحبت کردن یک او توطئه است.»
او نشر نشدن تصاویر آقای آخندزاده را دلیلی برای پنهان بودن او نمیداند و به باور او آنچه مردم در رابطه به پنهان بودن رهبر طالبان میگویند؛ «سرچشمهاش در کشورهای کفری» است.
فرشید حکیمیار، آگاه مسایل سیاسی در این باره میگوید که رهبران جهان براساس ارتباط با شهروندان کشورشان خود را رهبر مینامند. اما طالبان با رویکردهای «دیکتاتورانه» و «ترس» نمیخواهند با مردم روبرو شوند.
درباره فعالیت، زندگی و نقش هیبت الله آخندزاده در رهبری طالبان جزییات دقیقی در دست نیست. طالبان تا اکنون به نشر صداهای منسوب به وی اکتفا کردهاند.
دوم؛ کندک انتحاری
طالبان نخستین گروه حاکم در یک کشور هستند که به صورت رسمی قطعه یا گروه انتحاری دارند. رهبران طالبان پس از به قدرت رسیدن دوباره در یک رژهی نظامی از قطعهی «استشهادی» یا انتحاریها تقدیر کردند و این قطعه در چارچوب وزارتهای دفاع و داخلهی طالبان رسماً فعالیت دارند.
این ویژگی طالبان نیز یک استثنا است و هیچ دولتی به گونهی رسمی در چارچوب نهادهای حکومتی دستهی انتحاری نداشته است.
ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان در این باره به رسانهها گفت: «افراد ما در گروههای استشهادی آماده هستند، اما در قالب نیروهای ویژه خواهند بود و همه آنها در وزارت دفاع سازماندهی خواهند شد. این نیروها به تعداد خاص ایجاد و برای عملیاتهای ویژه استفاده خواهند شد».
پیش از این نیز مقامهای محلی این گروه در بدخشان از تشکیل گروه انتحاری تحت نام «لشکر منصوری» خبر داده و گفته بودند که این گروه در ولایتهای شمال شرقی به ویژه بدخشان «برای تامین امنیت مرزها با کشورهای همسایه» ایجاد شده است.
مقامهای وزارت داخله طالبان در ماه سنبله در برنامهای که زیر نام «حسابدهی و شفافیت» در مرکز رسانهها برگزار کرده بودند، ایجاد کندک انتحاری در چوکات وزارت دفاع طالبان را یک «گام موثر و قابل افتخار» برای خود دانستند.
نور جلال جلالی، معین وزارت امور داخله طالبان با تایید وجود نیروهای انتحاری در ساختار نهادهای امنیتی طالبان، میگوید که کندک انتحاری برای این گروه «افتخار» است. او تاکید کرد: «کندک استشهادی جزو جهاد ما و افتخار ماست. شمار کم یا زیاد آن، جزو اسرار است و لازم نمیبینیم که در موردش توضیح بدهیم».
در همین حال یکی از سخنگویان طالبان در پاسخ به پرسش خبرنگار آمو مبنی بر این که دیدگاه طالبان در مورد حملات انتحاری اخیر خصوصا حمله بر آموزشگاه کاج چیست، گفت که آنها به هیچ وجه این حملات را تروریستی نمیدانند.
بلال کریمی گفت: «فعلن که کشور ما آزاد شده نیازی نیست که آنها چنین حملاتی را انجام دهند. ما زمانی که یک نظام را تاسیس کردیم، تمام نیروهای ما حافظ کشور ما هستند. حافظ سرحدات ما، حافظ تمامیت ارضی کشور ما و ما به این باور استیم که همه نیروهای ما سر به کف استند».
پس از آنکه روسیه از افزایش تنش میان طالبان و تاجیکستان ابراز نگرانی کرد، طالبان واحدهای نظامی انتحاری خود را در ولایتهای مرزی افغانستان مستقر نمودند و تاجیکستان، نیروهای مرزیاش در خط مرزی افغانستان را بیشتر کرد.
به تازگی طالبان یک کمپیاین آنلاین را در حمایت از قطعههای انتحاری خود زیر نام «فدائیان» به راه انداخته بودند. این کمپاین با واکنشهای فراوان در توییتر و دیگر صفحات اجتماعی روبرو شد. در نهایت، توییتر این کمپاین را بست.
نخستین حملات انتحاری در جریان جنگ جهانی دوم توسط نیروی هوایی جاپان بر کشتیهای ایالات متحده صورت گرفت. در بیستوهفتم نوامبر ۱۹۴۴ هنگامی که نیروهای این کشور کارد را به استخوان میبینند، فرمانده ناوگانهای او کامورا، برای نخستین بار این ایده را مطرح میکند. با این طرح پیلوتهای نیروهای هوایی جاپان هواپیماهای خود را به کشتیهای جنگی امریکا میکوبیدند.
با اینحال، طالبان تنها رژیمی در جهان اند که به صورت رسمی و فعالانه یک کندک انتحاری در چارچوب نیروهای رسمی خود دارند. سراجالدین حقانی، وزیر داخلهی طالبان، در یکی از سخنرانیهایش با افتخار گفت که بیش از هزار مهاجم با اجازهی او دست به حملات انتحاری زدهاند.
سوم، کشوری بدون مقام عالی زن
در کابینهی طالبان که ملا حسن آخوند در راس آن قرار دارد، هیچ زنی سمت وزارت، معینیت و ریاست ندارد و تاکنون خانمهای رهبران طالبان را کسی ندیده است.
نظر به آمارهای نشر شده توسط اداره احصاییهی افغانستان در ۱۰ حمل ۱۴۰۰، ۱۶.۸ میلیون تن از مجموع ۳۴.۳ میلیون شهروند افغانستان را زنان تشکل میدهند. زنانی که پس از سقوط جمهوریت و روی کار آمدن گروه طالبان جایگاه آنان در ساختارهای اداری افغانستان به شدت کاهش یافته است.
در طول ۱۵ ماه گذشته زنان بارها به وضع موجود اعتراض کردند و راهپیماییهایی در شهرهای مختلف کشور برگزار شد.
یکی از برگزار کنندگان اعتراضات دختران در کابل به آمو میگوید که آنان از طالبان هیچ درخواستی نداشتهاند و مخاطبشان در این راهپیماییها، جامعهی جهانی بوده است.
راضیه بارکزی گفت: «طالبان در کل با کار کردن زنان در محیط بیرون از خانه مخالفت دارند. طالبان تعریف انسانی و برابر با مردان از زنان ندارند. بنابراین در چارچوب و چوکاتی که طالبان برای زنان ساخته، حتا اگر زنی به مقامی برسد نه قدرتی دارد و نه صلاحیتی».
در پژوهشی که مرکز تحقیقاتی پیو در رابطه با نیروی کار در ۱۱۴ کشور انجام داده زنان حداقل ۴۰ درصد از نیروی کار را در بیش از ۸۰ کشور جهان تشکیل میدهند.
این تحقیق که در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ صورت گرفته نشان میدهد که در بسیاری از کشورها حداقل ۵۰ درصد نیروی کار را زنان تشکیل میدهند و در کشورهای الجزایر، هند، ایران، عراق، اردن، کویت، یمن، لیبی، عراق، مراکش، عمان، پاکستان و عربستان سعودی، حداقل ۱۹ درصد از نیروی کار زنان اند.
اداره اصلاحات اداری دولت ساقط شدهی افغانستان در سال ۲۰۱۸ اعلام کرده بود که با عملی کردن «طرح مشارکت زنان» حضور ۲۲ درصد آنها تا ۲۰۲۰ به ۳۰درصد افزایش میباید. اما با آمدن طالبان این رقم به صفر تقرب کرده است و در کابینهی ۳۳ نفری این گروه هیچ زنی حضور ندارد.
طالبان در نخستین روزهای حضورشان در کابل وزارت زنان افغانستان را لغو و به جای آن وزارت، وزارت «امر به معروف و نهی از منکر» را ایجاد کردند. این اقدام طالبان واکنشهای زیادی را به همراه داشت.
چندی بعد، هبتالله آخندزاده در یک فرمان شش مادهای بر «احقاق حقوق زنان» در افغانستان تاکید کرده است. هرچند در این فرمان از مسایل مانند منع خشونت در برابر زنان سخنی نرفته؛ اما رهبر طالبان تاکید کرده که دختران نباید «بد» داده شوند.
در ماده دوم این فرمان آمده است که «زن مال نیست، بلکه انسان آزاد و اصیل است و هیچ کسی آن را در بدل صلح (بد) داده نمیتواند».
رهبر طالبان در هیچ کدام از فرمانهایش به جایگاه زنان در ساختار حکومتی طالبان اشاره نکرده است.
بلال کریمی، معاون سخنگوی طالبان در این باره میگوید که طالبان هیچ زنی را از وظیفه سبکدوش نکردهاند. او در پاسخ به این پرسش که پس از لغو وزارت امور زنان، ۹۰ درصد از خانمهای که در این وزارت مشغول کار بودند بیکار شدهاند، گفت: «ما یک نظام اسلامی را تشکیل دادهایم و در نظام اسلامی حقوق تمام اتباع کشور تامین میشود. ما نیاز نداریم که برای هر قشر یک وزارت مشخص باشد.»
چهارم، بستن مکاتب دخترانه
طالبان یگانه رژیم در سطح جهان اند که دختران را از رفتن به مکتب بازداشتهاند. در هیچ کشور دیگری چنین رفتاری دیده نشده است. البته این رفتار طالبان نیز در واقع تکرار سیاستی است که در دور نخست حاکمیتشان میان سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ تطبیق کردند. تنها تفاوتی که وجود دارد این است که در آن زمان هیچ دختری به مکتب و دانشگاه نمی رفت، اما حالا دخترهای خردسال تا صنف ششم به مکتب میروند و دروازهی دانشگاهها به روی دخترها بسته نشدهاند.
هرچند این گروه اعلام کرده بود که مکاتب دخترانه در اول حمل ۱۴۰۱ هجری خورشیدی بازگشایی خواهند شد، اما دو روز پس از این گفتهها، آنها اعلام کردند که اجازه نخواهند داد دختران بالاتر از صنف ششم به مکتب بروند.
طالبان معمولاً چالشهای تدارکاتی و نصاب درسی را عامل بسته ماندن مکتبها خوانده اند.
هیدر بار از مسولان دیدبان جهانی حقوق بشر در یک پیام در تویتر نوشته است: «هیچ مشکل تدارکاتی و چالش منابع وجود ندارد. این ظلمی عمدی است».
طالبان از این لحاظ برخورد با آموزش دختران کاملا یک استثنا اند. حتا محافظهکارترین رژیمها در کشورهای اسلامی مانع آموزش دختران نشده اند. تنها مثال قابل مقایسه رفتار داعش در عراق است که بر بنیاد گزارش دیدبان حقوق بشر در بسیاری از مناطق روستایی عراق مانع رفتن دختران به مکتب شده بودند. بر بنیاد گزارشی دیگری از آتلانتیک، داعش دختران بالاتر از ۱۵ سال را از مکتب منع کرده بود. چنانکه حالا طالبان دختران بالاتر از ۱۳ سال را از حق آموزش محروم ساخته اند. اما داعش به عنوان یک گروه در حال جنگ عمل میکرد و هرگز موفق نشد دولت تشکیل دهد. در حالیکه طالبان به قول خودشان به عنوان یک «حکومت» دست به این کار زدهاند.
پنجم؛ کابینهی در فهرست سیاه
از میان ۳۳ عضو کابینه طالبان محمد حسن آخوند؛ رییسالوزرای طالبان، ملا عبدالغنی برادر و عبدالسلام حنفی؛ معاونان وی، مولوی عبدالکبیر؛ معاون سیاسی، سراج الدین حقانی؛ وزیر داخله، محمد فاضل مظلوم؛ معاون وزارت دفاع، نورالدین ترابی؛ سرپرست اداره زندانها، محمد ابراهیم صدر؛ معاون امنیتی رییس الوزرا، عبدالحق وثیق؛ وزیر تحصیلات عالی پیشین، و امیرخان متقی؛ وزیر خارجه طالبان در لیست تحریمهای جهانی قرار دارند.
برعکس بسیاری از اعضای رهبری طالبان، نام ملا هیبتالله در فهرست تروریزم ایالات متحده امریکا و در فهرست تحریمهای ملل متحد نیست.
سر بازرس ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان موسوم به «سیگار» در گزارشی به تاریخ ۱۵ قوس ۱۴۰۰ با نگاه به کابینه اداره طالبان اسامی افراد ارشد مورد تحریم را اعلام کرده است. در این گزارش گفته شده است که بسیاری از مقامهای طالبان، افرادی هستند که در سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ نیز در دولت گذشته طالبان حضور داشتند و «دست به حملات هراسافگنانه» بیشماری زدهاند.
وزارت دفاع امریکا پس از نشر این گزارش در بیانیهای از حضور سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان در لیست سیاه امریکا سخن گفته و افزود که اعضای خانواده جلالالدین حقانی در لیست سیاه این کشور قرار دارد و هدف گرفته میشوند.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان در ۱۸ سنبله سال گذشته گفته بود که در توافق دوحه همه مقامهای طالبان بدون هیچ استثنایی بخشی از تعامل با ایالات متحده بوده و تاکید کرد: «این افراد باید از لیست سیاه سازمان ملل متحد و ایالات متحده حذف میشدند. خواستهای که هنوز معتبر است».
او تاکید کرده بود: «اینکه امریکا و دیگر کشورها چنین اظهارات تحریک آمیزی انجام میدهند و سعی میکنند در امور داخلی افغانستان دخالت کنند، «امارت اسلامی» آن را به شدت محکوم میکند».
ششم؛ کشوری بدون قانون اساسی
طالبان تنها حکومتی در جهان را تشکیل دادهاند که به باور آنها نیازی به قانون اساسی ندارد.
عبدالکریم حیدری، معاون وزارت عدلیهی طالبان در ۱۳ میزان ۱۴۰۱ در یک نشست خبری به رسانهها گفت که افغانستان نیازی به قانون اساسی ندارد.
با آنکه بیش از ۱۵ ماه از حاکمیت طالبان بر افغانستان میگذرد، این گروه بدون هیچ دستورالعملی بر مردم حکمرانی میکنند.
هرچند عبدالحکیم شرعی، سرپرست وزارت عدلیهی طالبان، در دیدار با وانگ یو، سفیر چین در کابل، در میزان ماه سال ۱۴۰۰ گفته بود که قانون اساسی ۱۳۴۳ دورهی محمد ظاهر با تغییراتی بهصورت موقت به اجرا گذاشته خواهد شد، اما تا اکنون از اجرای آن خبری نیست.
با اینحال، ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان در گفتوگو با رسانهها از آغازِ کار در مورد قانون اساسی خبر داده و گفته است که به زودی این قانون جای گزین قوانین پیشین افغانستان خواهد شد.
از نخستین قانون اساسی افغانستان که زیر عنوان «نظامنامهی اساسی دولت علیهی افغانستان» که در سال ۱۳۰۱ در دورهی حکومت شاه امان الله تصویب شد، صد سال می گذرد. در این مدت، این کشور بیش از ده بار دچار تغییر قانون اساسی شده است. اما در قرن بیست و یکم، یگانه کشوری است که علیرغم پیروی از سیستم حقوقی مختلط رومن ژرمنیک و اسلامی، قانون اساسی ندارد.
رهبر پنهان از چشم مردم، تشکیل کندک انتحاری، اخراج زنان از حکومتداری، بستن مکتبهای دخترانه، مدیریت کابینه از سوی افراد که نامشان به عنوان تروریستهای بینالمللی ثبت است، و نبود قانون اساسی، روش حکومتداری طالبان را در سطح جهان تبدیل یک استثنا ساخته است.
این ویژگیها سبب شده است که از یک هیچ کشوری در جهان حاضر نشود رژیم طالبان را به رسمیت بشناسد و از سوی دیگر، انزوای کشور سبب شده است تا فقر و تنگدستی، بیشتر از پیش زندگی را برای شهروندان افغانستان دشوارتر سازد.
ناظران بینالمللی به این باورند که ملا هیبتالله آخندزاده دارای دیدگاههای به شدت افراطی است و مسئولیت بیشتر این تصامیم بر دوش شخص اوست. باوجود گذشت بیش از یک سال از برگشت طالبان به قدرت، نشانی از نرمش در مواضع آقای آخندزاده به نظر نمی رسد.