فرجام ۱۴۰۲؛ طالبان همچنان در رویای به رسمیت شناسی یا دستکم عادیسازی و جامعه جهانی هم دست خالی از توقعهایی که از طالبان داشت و دارد.
در این سال، هرچند ملل متحد در چارچوب یک ارزیابی مستقل و تصویب قطعنامه شورای امنیت، در پی حل بحران سیاسی و بشری افغانستان برآمد، اما این روند هنوز در چرخه بنبست گیر کرده است.
طالبان با بخش مهم این روند که تعیین یک فرستاده ویژه ملل متحد برای افغانستان است، مخالفت کردهاند.
چین، روسیه و ایران با همسویی با طالبان در سکوی جهانی، بخش دگر چالش این روند خوانده میشوند. در ۱۴۰۲، طالبان و منطقه گرایش به یکدگر را بیشتر ساختند؛ اما در نهایت، هیچ یکی از سفارشهای جامعه جهانی از سوی طالبان پذیرفته نشد.
ارزیابی مستقل ملل متحد، که چشمانداز ادغام دوباره افغانستان به شمول طالبان را به جامعه جهانی روی میز جهان گذاشت، با تعیین یک فرستاده ویژه برای تسهیل و عملیسازی این ماموریت.
قطعنامه ۲۷۲۱ شورای امنیت، تعیین فرستاده ویژه را تایید کرد و نشست دوحه با میزبانی دبیرکل ملل متحد در فبروری امسال به همین هدف برگزار شد؛ اما مخالفت طالبان و همسویی برخی کشورهای همچون چین، روسیه و ایران با آنها، روند را در شاخه آهو و هوا گذاشته است.
انتظار میرفت روند تازه ملل متحد افغانستان، نیروهای سیاسی غیر طالبان و زنان را نیز از انزوا بیرون بکشد و پایههای برای ایجاد یک دولت فراگیر با مشارکت همه طرفها به ویژه زنان گذاشته شود؛ اما انگار طالبان راه خود را میروند؛ راه جدا از توافق کلی جامعه جهانی روی افغانستان.
جامعه جهانی همچنان دستکم دو خواست مشترک را از طالبان مطرح کرده، به شمول چین، روسیه و ایران؛ شکلگیری دولت فراگیر و رفع محدودیتها از زنان.
طالبان اما بحث روی هر دو مورد را منتفی میدانند. گزارش اخیر دبیرکل ملل متحد حال و هوای سیاسی را چنین نوشته است؛ طالبان با اختلافات درونی فزایندهای روبهرو استند، در فراگیری نهادها پیشرفت به میان نیامده و دایره محدودیتها بر زنان فراختر شدهاست.
از سویی هم گزارش دبیرکل ملل متحد در باره وضعیت افغانستان آمده بود: «به نظر میرسد که مقامات دوفاکتو با اختلافات داخلی فزاینده بر سر مسائل کلیدی حاکمیتی، از جمله اجرای ممنوعیت مواد مخدر، مواجه هستند. مقامات بالفعل به تلاشهای خود برای اطلاع رسانی به جمعیت در سطوح ملی و ملی ادامه میدهند، اما هیچ پیشرفتی در جهت فراگیری بیشتر در نهادها و فرآیندهای تصمیمگیری صورت نگرفته است.»
در درازای یک سال کشورهای زیادی به صف تعامل کشورها با طالبان طولانیتر شد؛ از منطقه تا اروپا و امریکا؛ چین نخستین کشوری است که هم برای طالبان سفیر فرستاده و هم سفیر آنان را پذیرفت. در برخی کشورهای دگر حتا در اروپا، نمایندگیهای سیاسی افغانستان دست طالبان قرار گرفتند.
نشست منطقهای طالبان در کابل و نشستهای فرمت مسکو گرایش منطقه و طالبان را به یکدیگر بیشتر برجسته ساخت؛ با این همه، چنانچه ارزیابی مستقل ملل متحد میگوید، هیچ کشوری برای به رسمیت شناختن طالبان رای تایید ندارد.
مخالفان مسلح و سیاسی طالبان همچنان در تبعید و خارج از دایره معادلات سیاسی جهانی روی افغانستان؛ گزارش دبیرکل ملل متحد سه ماه پیش گفت که نشستهای مخالفان سیاسی در مسکو، تاجیکستان و اتریش طالبان را به چالش کشیده؛ اما آنتونیوگوترش در گزارش تازهاش در ماه گذشته گفت که این نشستها هیچ انسجام قابل توجهی نداشت و گروهها مواضع شناخته شده خود را تکرار کردند.
با این همه، طالبان اند و نظم تکروانهی شان؛ برخیها سیاستگران میگویند، با این دیگ و آش، فاصله عادیسازی و به رسمیتشناسی خیلی دور است.