یک مرد که به دلیل فقر و تنگدستی یکی از گردههایش را فروخته است، حالا در خیمه با مرگ دستوپنجه نرم میکند و دومین گردهاش نیز از کار افتاده است.
این مرد میگوید که برای زندهماندن نیاز دارد تا گردهاش را تداوی کند و یا هم زیر تیغ جراحی پیوند گرده برود.
اکنون کودکان این مرد به کارهای شاقه رو آوردهاند تا لقمه نانی پیدا کنند.
فقر و تنگدستی داستان زندگی این مرد و خانوادهاش را آمیخته با درد و غم ساخته است.
او برای گریز از فقر و تنگدستی یکی از گردههایش را فروخت؛ اما گمان نمیکرد که دومین گردهاش نیز از کار میماند.
او حالا ناگزیر شده است برای زندهماندن گردهای بخرد زندگیاش را با آن پیوند بزند.
این مرد برای پیوند گرده خانهاش را فروخت و به ایران شتافت؛ اما از آنجا که بخت با او یار نشد، گرده پیوندشدهاش نیز از کار افتاد.
او هماکنون خانهاش را از دست داده و با کولهباری از درد و ناتوانی خیمهنشین شده است.
او میگوید: «بارِ گذشته تقریبا هشت تا هشت و نیم صد هزار پول مصرف کردم و این بار احتمالا کمتر مصرف شود؛ چون گرده را افغانها پیوند می زنند، تقریبا شش صد هزار مزد میگیرند و مقداری که باید گرده را خریداری کنم هنوز مشخص نیست و باید با کسی که گردهاش را خریداری میکنم باید کنار بیایم. شاید تا سه صد هزار افغانی یک گرده را خریداری کنم».
حالا میگویند کسی به او پول هم قرض نمیدهد تا به تداویاش ادامه دهد.
گلثوم همسر عبدالتواب میگوید: «به خدا معلوم است که دیگر روی هم نداریم که از کسی پول قرض طلب کنیم».
این نمونهی کوچکی از پیامدهای غمانگیز فقر و تنگدستی در افغانستان بود.
حالا سایهی بلند فقر و بیکاری در به در مردم افغانستان را دنبال میکند.
طبق آمار برنامه توسعه ملل متحد، ۸۵ درصد از جمعیت افغانستان زیر خط فقر قرار دارند.