۲۷ سال پیش از امروز یعنی در ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۶ طالبان در افغانستان برای نخستینبار به رهبری ملا محمد عمر به قدرت رسیدند.
آنها در نخستین اقدام داکتر نجیب، رییس جمهور پیشین افغانستان را در چهارراهی آریانای کابل به دار کشیدند.
طالبان در آغاز حاکمیتشان زنان را به حصار خانه فرستادند و کار و آموزش و سفر بدون محرم را برایشان محروم کردند. زنان را مجبور کردند تا برقع به سر کنند و حضور زنان در اجتماع بهشدت محدود شد.
رفتار طالبان با زنان در دور نخست حاکمیتشان:
- ممنوعیت رفتن دختران به مکتب
- ممنوعیت رفتن دختران به دانشگاه
- ممنوعیت کامل کار برای زنان
- پوشیدن اجباری برقع زیر نام حجاب اسلامی
- منع سفر زنان بدون محرم
- منع حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی
- جاری شدن حکم سنگسار و شلاق بر زنان
حالا ۲۷ سال پس از آن روز طالبان دوباره به قدرت بازگشتهاند و شرایط مشابهی برای زنان در افغانستان ایجاد شده است.
رفتار طالبان با زنان در بازگشت دوباره به قدرت:
- ممنوعیت رفتن دختران بالای صنف شش به مکتب
- ممنوعیت رفتن دختران به دانشگاه
- ممنوعیت کار برای زنان
- منع سفر زنان بدون محرم
- منع حضور زنان در برخی از فعالیتهای اجتماعی
- گزارشها از عملی شدن حکم سنگسار و شلاق بر زنان
- بازداشت و شکنجه زنان معترض به سیاستهای طالبان
شکریه بارکزی، سفیر پیشین افغانستان در ناروی در این باره میگوید: «عملکرد طالبان نسبت به زنان با سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۲۱ اصلن تغییری نیامده، این واقعن دشوار است. اما از لحاظ سیاسی اینبار طالبان با قدرت بیشتر سیاسی، نظامی و هویت بینالمللی آمدهاند که این برای مردم افغانستان مایه نگرانی و یاس است.»
طالبان در دهه ۹۰ کولهبار سنگینی از اتهام نقض گسترده حقوقبشر را بر دوش داشتند، از اعدام و سنگسار گرفته تا شلاق زدن، قطع دست، و بازداشت و شکنجه.
اتهامات نقض حقوقبشر بر رژیم نخست طالبان:
- اعدام علنی
- بازداشت
- شکنجه
- سنگسار
- شلاق زدن
- قطع دست
- گذاشتن اجباری ریش
امروز هم یوناما و هم جامعه جهانی میگویند که صدها مورد نقض حقوقبشر از سوی طالبان را مکتوب کردهاند به شمول قتل، بازداشت و شکنجه.
اتهامهای نقض حقوقبشر از سوی طالبان در دو سال گذشته:
- اعدام
- بازداشت مخالفان
- شکنجه مخالفان
- مواردی از سنگسار و شلاق
- قتل برخی از نظامیان دولت پیشین
عربستان سعودی، امارت متحده عربی و پاکستان کشورهایی بودند که در دور نخست حاکمیت طالبان آنها را به رسمیت شناختند.
امروز اما هیچ کشوری تاکنون حاضر نشده است که آنان را به رسمیت بشناسد، حتا کشورهایی که گفته میشود به طالبان نزدیک هستند، مانند قطر، چین، پاکستان یا کشورهایی که در برخی موارد در تعامل با آنان هستند مثل امریکا، روسیه و ایران.
نصرالله استانکزی، استاد دانشگاه معتقد است: «موافقتنامه دوحه را که انتظار میرفت که طالبان با یک رویکرد جدید به قدرت خواهند رسید، موازین بینالمللی را رعایت خواهند کرد، حقوق زنها و اقلیتها و همچنان مشارکت افغانها را در قدرت سیاسی تمثیل خواهند کرد که آن به دست نیامد از همین خاطر به رسمیت شناخته نشدند.»
آنچه که میزبانی طالبان از اسامه بن لادن و شبکه القاعده خوانده شد، پای امریکا را به جنگ دور و دراز افغانستان در ۲۰۰۱ کشانید.
در حاکمیت دوم طالبان، ایمنالظواهری، رهبر شبکه القاعده زیر ریش طالبان در وزیر اکبر خان کابل کشته شد.
شورای امنیت ملل متحد گفته است که جدا از فعالیت داعش شاخه خراسان، طالبان میزبان القاعده و حدود بیست گروه دیگر افراطی و تندرو هستند.
محمد علم ایزدیار، معاون پیشین مجلس سنا در این باره گفت: «طالب یا با خواست مردم افغانستان و خواست جامعه جهانی پاسخ مثبت باید بگوید و یا اینکه محکوم به زوال و نابودی شود. غیر از این دو راه، دیگر راهی وجود ندارد.»
در حاکمیت نخست طالبان، افغانستان غرق در بحران بشری بود حالا نیز بربنیاد آمارهای ملل متحد، افغانستان ۲۹ میلیون نیازمند کمکهای بشردوستانه را دارد و مردم همچنان در گردآب گرسنگی، فقر و بیکاری دستوپا میزنند.
در دو حاکمیت طالبان، رهبر آنان همچنان غایب است و تنها فرمانها و آواز منسوب به رهبر آنان پخش میشود و نیروهای سیاسی غیر از طالبان همچنان جایی در قدرت ندارند.
بسیاری ها به ویژه زنان؛ حاکمیت دو دورهای طالبان را سیاهترین برگه تاریخ معاصر افغانستان دانستهاند و این پرسش را همواره مطرح میکنند که برای داشتن فردای روشن آیا این برگه تاریخ ورق خواهد خورد؟