زنان

یک‌ جوان در بغلان برای ۵۰۰ دختر زمینه‌ی آموزش را فراهم کرد

در حالی که بیش از یک‌سال‌ونیم است که دختران بالاتر از صنف ششم به مکتب نرفته‌اند، شاه احمد یکی از جوانان ولسوالی دوشی ولایت بغلان در یک کُنش مبتکرانه، خواسته‌است دختران این ولسوالی را از رنج دوری از مکتب نجات دهد.

او از هزینه‌ی شخصی خود کارگاه آموزشی را برای بیش از ۵۰۰ دختر راه‌اندازی کرده‌است.

در این کار گاه آموزشی، دختران حرفه‌های خیاطی، چرمه‌دوزی، گل‌دوزی و همچنان مضامین انگلیسی، ریاضی، قرآن کریم، تجوید و فن بیان را می‌آموزند.

حمیرا صَفَری، یکی از شاگردان این کارگاه آموزشی می‌گوید، پس از اینکه دروازه‌ی مکتب‌ها به روی آنان بسته شد، بسیاری از دختران دانش‌آموز مأیوس شدند.

او در ادامه گفت: «خیلی وقت‌ها از شدت یأس در خانه با برادرانم جنگ می‌کنم تا اینکه پدرم از ایجاد کارگاه آموزشی رایگان برای دختران دور از مکتب گفت و بسیار خوش شدم. فردای همان روز به این کارگاه آمدم. واقعن یک جرَقه‌ی امید برای زندگی دوباره بود.»

زهرا، دانش‌آموز دیگری است که صنف دهم را خلاص کرده و قرار بود به صنف یازدهم برود که مکتب‌ها به روی دختران بسته شد. او می‌گوید: «چرا دختران حق رفتن به مکتب را ندارند؟ مگر آموختن علم به مرد و زنِ مسلمان فرض نیست؟»

او که دوست دارد در آینده اقتصاددان شود، با آمدن طالبان به یک‌باره تمام آرزوهایش برباد رفت؛ ولی با آن هم می‌گوید که ناامید نیست.

زهرا می‌گوید: «از طالبان می‌خواهم که مکاتب را باز کنند. اگر باز هم باز نکنند، دختران از آموزش دست نخواهند کشید. اینجا ما درس می‌خوانیم و همچنان از طریق خیاطی به اقتصاد خانواده‌های مان کمک می‌کنیم.»

دخترانی که در این کارگاه آموزشی حرفه‌ی خیاطی و چرمه‌دوزی یاد گرفته‌اند، می‌گویند اگر زمینه برای آنان فراهم شود، حاضر هستند، برای دختران قریه‌های دیگر این حرفه‌ها را رایگان آموزش دهند.

این کارگاه آموزشی برای کسانی که توانایی رفتن به آموزش‌گاه‌ها را نداشتند، این امکان را فراهم کرده تا آن‌ها با حضور در این کارگاه‌ها، مهارت‌های جدید را بیاموزند.

نیک‌بخت که پدرش بیمار است، می‌گوید که آرزویم این بود، روزی شامل کورس شوم و انگلیسی بیاموزم که این آرزویم توسط استادان در اینجا بر آورده شد‌.

او گفت: «اگر طالبان مکتب را به روی ما بستتند، هزار درِ دیگر به روی ما باز خواهد شد، ما هیچ‌گاه از آموزش دست نخواهیم کشید.»

در کنار دختران، مادران نیز در این کارگاه آموزشی برای سوادآموزی می‌آیند و حالا می‌توانند خط بخوانند و بسیاری از مشکلات خود را حل کنند.

گل بیگم، یکی از این زنان است که در این کارگاه‌ها خواندن و نوشتن آموخته‌است.

او از اینکه می‌تواند خط بخواند و در ۴۰ سالگی با سواد شده‌است، بسیار خوش‌حال است. وی می‌گوید: «دختران حق دارند که به مکتب بروند.»

هرچند طالبان می‌گویند که درباره‌ی باز شدن یا باز نشدن مکتب‌ها تصمیم‌گیری خواهد شد؛ اما به نظر می‌رسد که اختلاف میان چهره‌های مختلف طالبان در این مورد جدی است.