چندی پیش، ملا هبتالله آخند زاده رهبر گروه طالبان دستور ایجاد ریاست بازنگری نصاب آموزشی را صادر کرد و پیش از آن نیز کابینهی طالبان فیصله کرده بود که نصاب آموزشی در دانشگاهها و مؤسسات تحصیلات عالی بازنگری و بربنیاد احکام اسلامی اصلاح شود.
همچنان عبدالباقی حقانی، وزیر تحصیلات عالی طالبان نیز تأکید کرده بود: «نصاب تازه بربنیاد علوم دینی وعصری غنی شدهاست.»
او یادآور شده بود که پنج مضمون دینی را در نصاب جدید گنجانیدهاند که «تأریخ اسلامی، حکومتداری اسلامی و سیاست اسلامی» از جملهی آنها است.
در همین حال، برخی از شهروندان و صاحب نظران بر این باوراند که آوردن تغییرات در نظام آموزشی از سوی طالبان، نشاندهندهی آن است که این گروه درحال بازگشت به رویکرد اصلیشان که «تندروی» دانسته میشود، استند.
آنها جایگزینی مضامین دینی بهجای علوم عصری در نصاب تحصیلی افغانستان را، تلاش طالبان برای تحقق اهداف شان میدانند.
در دورهی پیشین حاکمیت طالبان بر افغانستان، مدرسههای دینی جایگزین مکتبها شده بود. همچنان دانشجویان مکلف بودند تا با لباس و ظاهر کاملن اسلامی (البته مطابق با معیارهای طالبان) به دانشگاه بروند؛ در غیر آن، آنان اجازهی ورود به دانشگاه را نداشتند.
اکنون که یکسال از بازگشت دوبارهی این گروه به قدرت در افغانستان میگذرد، عملکرد طالبان آهسته آهسته درحال تغییر است و محدودیتهای وضع شده، یکی از نشانههای تغییرات در عملکرد آنان است.
با آمدن طالبان نظام آموزشی دچار ورشکستگی شد
دکتر صمیم رهپایا، استاد پیشین دانشگاه کابل به این باور است که با رویکار آمدن طالبان، نظام آموزشی افغانستان دچار ورشکستگی شدهاست و شمار زیادی از کادرهای دانشگاهها، افغانستان را ترک کردهاند.
او میافزاید: «نصاب دانشگاههای افغانستان در ۲۰ سال گذشته، بارها بازنگری شده و تغییرات مفیدی در آن وارد شده بود. کادرهای زیادی برای ایجاد نصاب مفید و کارا به بیرون از کشور فرستاده شده بودند که تجاربِ نوین را وارد نظام تحصیلی کشور کرده بودند.»
او در ادامه با اشاره به کمیها و کاستیهایی که در نصاب تحصیلی زمان جمهوریت وجود داشت، میگوید: «رویهمرفته، رویکردهای مُدرن تدریس و نصاب تحصیلی، برمبنای نیازمندیهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و ویژگیهای آموزش نوین در آن در نظر گرفته شده بود.»
این استاد پیشین دانشگاه ادامه داد، حالا که مضامین اساسی و مسلکی دانشکدههای اقتصاد و حقوق را میخواهند تغییر بدهند و آموزش محتوای علمی مُدرن اقتصاد، حقوق و سیاست را باطل کرده و افکار مدرسه و افراطیت خود را جایگزین آن میکنند، دیده شود که بر سر نظام تحصیلی چه خواهد آمد؟
تغییر در نصاب آموزشی تنها تصمیم طالبان در دانشگاه نبوده است؛ بلکه برخی بخشها (دیپارتمنتها) نیز در این اواخر، از سوی طالبان حذف شدند که علاقهمندان بهخصوص خود را داشت؛ از جمله بخشهای موسیقی، مجسمهسازی از دانشکدهی هنرهای زیبا که حالا دانشجویان این رشتهها بیسرنوشت و با آیندهای مبهم روبهرو استند.
شفیق الله احمدی که در یکی از دانشگاههای خصوصی هرات مشغول آموزش است در این باره میگوید: «زمان میبرَد تا دانشجویان با تغییراتی که در دانشگاهها و نصاب تحصیلی بهوجود آمده، عادت کنند.»
محمد زبیر احمدی، دانشجوی بخش نقاشی دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه کابل بود، او که با لغو این این بخش (دیپارتمنت) بیسرنوشت ماندهاست، میگوید: «با بسیار علاقهمندی درس میخواندم و آرزو داشتم در این بخش برای کشور افتخار کسب کنم؛ اما حالا نمیدانم چه بگویم و در وضعیت خیلی بدی قرار دارم.»
بربنیاد طرح جدید وزارت تحصیلات عالی طالبان که بر سیستم درسی دانشگاههای کشور اِعمال کردهاست، مضامین جدید مشمول تلاوت و تجوید قرآن کریم، سیرت نبی، آگاهی فکری از ادیان و مذاهب است که عملیسازی آن، از سوی این نهاد طالبان برای تمامی دانشگاههای افغانستان اجباری دانسته شدهاست.
درطرح جدید طالبان برای نظام تحصیلی افغانستان در سمستر اول، سه کریدت مشمول تلاوت قرآن و تجوید در نظام عقیدتی گنجانده شدهاست. در سمستر دوم، چهار کریدت مشمول نظام عبادات اسلامی و سیرت نبوی به نصاب درسی اضافه شدهاست. همچنان در سمستر چهارم، مضامین موسوم به آگاهی فکری (ادیان ومذاهب)، در سمستر پنجم، نظام سیاسی و نظام اداری اسلام در چهار کریدیت، در سمستر ششم، نظام اقتصادی اسلام در دو کریدیت، در سمستر هفتم درسی موسوم به قرآن و علوم معاصر در دو کریدیت و در سمستر هشتم، جزوهای موسوم به تمدن اسلامی در دوکریدت به دانشجویان آموزش داده خواهد داد.
گفتنی است پیش از این نصاب آموزشی دانشگاههای افغانستان توسط کادرهای دانشگاههای افغانستان، زیر نظر بخش فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) بازنگری میشد.
استادان دانشگاههای افغانستان تحمیل مضامین را برنصاب درسی، خلاف معیارهای عملی و جهانی میدانند که فشار آن را دانشجویان بر دوش خواهند کشید.
محدودیت های وضع شده ازسوی طالبان بر مکتبهای دخترانه، بیکاری و مهاجرت از مواردیست که میزان اشتراک کنندگان در آزمون کانکور را کاهش دادهاست؛ در حالیکه در زمان جمهوریت، نزدیک به ۵۰ درصد اشتراک کنندگان کانکور را دختران تشکیل میدادند و درآخرین سال جمهوریت، یک دختر اشتراک کننده در آزمون کانکور، اول نمرهی عمومی اعلام شده بود؛ اما اکنون با بسته شدن مکتبهای دخترانه، دختران از اشتراک در آزمون کانکور محروم ماندهاند.