سه سال پیش در چنین روزی، ولایت نیمروز در جنوب غرب افغانستان نخستین ولایتی بود که بهطور کامل به دست طالبان افتاد.
برخی از باشندگان نیمروز میگویند که در این سه سال، زندگی آنان از نظر اقتصادی افت کرده و با اعمال محدودیتهای طالبان، زنان و دختران از کار و آموزش بازماندهاند.
باشندگان این ولایت، بهویژه زنان، خواهان تأمین حقوق بشر و احترام طالبان به حقوق زنان و دختران هستند.
در شانزدهم اسد سه سال پیش، سقوط ولایت نیمروز نخستین زنگ خطر برای فروپاشی حکومت پیشین بود. نیمروز اولین ولایتی بود که بهطور کامل از کنترل حکومت پیشین خارج شد.
در گوشهای از ولسوالی چخانسور، زنی از سه سال حکومت طالبان قصه میکند. شوهرش به دلیل فقر و نبود کار به ایران پناه برد اما در این مسیر جان باخت و اکنون خودش با آیندهای نامشخص روبهروست و نانی برای خوردن ندارد.
ثریا، باشنده نیمروز، میگوید: «نه زمین دارم، نه گاو دارم و یک بیوه زن هستم که همه از حالم باخبر هستند. یک پارچه نان هم ندارم که بخورم.»
ثریا تنها نیست؛ بسیاری دیگر با افزایش فقر و محدودیتهای طالبان به ایران رفتهاند. یکی از زنان نیمروز میگوید که شوهرش یک سال پیش برای کار به ایران رفت و هنوز خبری از او نیست.
نسیمه، باشنده نیمروز، میگوید: «شوهرم از شدت گرسنگی و پریشانی رفت و گم شد. تا امروز همرای اطفالم خوشه میچینم و میخورم. بیسر و بیصاحب و بینوا و حیران هستم. جز خدا کسی را ندارم.»
طالبان نه روز پس از سقوط نیمروز و با فرار رئیسجمهور پیشین، کابل را نیز تصرف کردند. اما در این مدت، به دلیل تشکیل ندادن یک حکومت همهشمول، وضع محدودیتها بر تمامی بخشهای آموزشی و کاری زنان و دختران و عدم احترام به حقوق بشر، هیچ کشوری آنان را به رسمیت نشناخته است.