مرگ ابراهیم رئیسی، رییس جمهور ایران، ۱۷ ساعت پس از ناپدید شدن چرخبال حامل او و هیئت بلندپایهی همراهش، تایید شد.
حالا دولت ایران به گونهی رسمی تایید کرده است که همه سرنشینان این چرخبال، به شمول ابراهیم رئیسی و وزیر خارجهاش، حسین امیر عبداللهیان، جان باخته اند.
از ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از نزدیکترین چهرهها به آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، یاد میشد. این رابطه تاحدی نزدیک بود که برخی از ناظران به این باور بودند که در صورت مرگ رهبر جمهوری اسلامی، احتمالاً آقای رئیسی جانشین او خواهد شد.
اما ابراهیم رئیسی کی بود و چگونه به مقام ریاست جمهوری ایران رسید؟
سید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۳۹ هجری خورشیدی (۱۹۶۴میلادی) در شهر مشهد به دنیا آمد.
بر بنیاد معلومات وبسایت رسمی آقای رئیسی، پدر او، حجتالاسلام حاجی رئیس الساداتی، نیز از روحانیون مشهد بوده است. ابراهیم رئیسی در مدارس دینی شهر مشهد درس خواند و سپس به شهر قم، مرکز مدارس مذهبی ایران، رفت و در آنجا در زمینهی علوم دینی تحصیل کرد.
در هنگام تحصیل در مدارس دینی قم، با روحانیون مخالف محمد رضا شاه رابطه ایجاد کرد و به جمع حامیان جوان آیتالله روح الله خمینی پیوست.
پس از پیروزی انقلاب، ابراهیم رئیسی با سرعت چشمگیر از پلههای قدرت بالا رفت.
تنها ۲۰ سال داشت که دادستان شهرهای کرج و همدان شد و از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ دادستان استان همدان بود. مقام مهم که در نظام «انقلابی» ایران از صلاحیت فراوان برخوردار بود.
در همین دوره و در ۲۳ سالگی، با دختر یکی از روحانیون پُرنفوذ ایران ازدواج کرد. ازدواج رئیسی با دختر آیتالله سید احمد علم الهدی، امام جمعهی مشهد، جایگاه رئیسی را بیشتر از پیش تقویت کرد.
ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۶۴ معاون دادستان انقلاب تهران تعیین شد و از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳سمت ریاست دادستانی تهران را بردوش داشت.
در این دوره، آقای رئیسی یکی از چهار قاضی «دادگاه سری» بود که چهرههای ضد جمهوری اسلامی ایران را محاکمه میکرد. بر بنیاد گزارشهای نهادهای حامی حقوق بشر، این دادگاه بیش از پنج هزار تن را محاکمه و اعدام کرد.
بیشتر این اعدامیها چپگرایان مخالف جمهوری اسلامی به رهبری خمینی بودند. اعضای مجاهدین خلق بیشترین قربانیان این دادگاه را تشکیل میدادند. این دورهی کار رئیسی از او چهرهی خوفناک برای مخالفین جمهوری اسلامی ساخته بود. خود آقای رئیسی صدور حکم اعدامها را رد کرده بود، اما گفته بود به این که برای «تامین امنیت کشور» کار کرده است، «افتخار» می کند.
ابراهیم رئیسی، پس از پنج سال ریاست دادستانی تهران، در سال ۱۳۷۳ ریاست «سازمان بازرسی کل کشور» را عهده دار شد و تا سال ۱۳۸۳ در این مقام باقی ماند. پس از آن، برای ده سال معاون اول قوه قضائیه بود و در سال ۱۳۹۳ دادستان کل ایران و سپس عهدهدار تولیت «آستان قدس رضوی»، که یکی از نزدیکترین نهادها برای رهبر ایران است، شد.
شکست در انتخابات و پیروزی در قوهی قضائیه
در سال ۲۰۱۷ میلادی آقای رئیسی در برابر حسن روحانی وارد رقابت انتخابات ریاست جمهوری شد. در این انتخابات آقای روحانی با کسب ۵۷ درصد آرا، رئیسی را شکست داد. هرچند ابراهیم رئیسی با حمایت خامنهای وارد میدان شده بود، اما توانست تنها ۳۸ درصد رای را به دست بیاورد و از رقیب اصلاح طلب شکست خورد.
شکست نامزد مورد حمایت رهبر جمهوری اسلامی، جایگاه اصولگرایان در موازنهی قدرت در برابر اصلاح طلبان را صدمه زده بود. اما آیتالله خامنهای با گماشتن رئیسی در رأس قوهی قضائیه این شکست را جبران کرد. همزمان، آقای رئیسی معاونیت شورای خبرگان رهبری را نیز به دست آورد. این شورا، در صورت وفات رهبر مذهبی ایران، مسئولیت تعیین رهبر جدید را بردوش دارد.
این ارتقا، رئیسی را یک گام دیگر به ریاست جمهوری ایران نزدیکتر ساخت و موقعیت او را در میان اصولگرایان بیش از پیش تثبیت کرد.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ هجری خورشیدی، گویا تمامی مهره برای پیروزی ابراهیم رئیسی در بازی تاج و تخت ایران چیده شده بودند. در این انتخابات جلو ورود چهرهی شاخص اصلاح طلب به میدان رقابت گرفته شد. در نهایت، آقای رئیسی بدون رقیب جدی، انتخابات را با
به دست آوردن ۶۲ درصد آرا، بُرد. البته این انتخابات پایینترین سطح اشتراک را در تاریخ جمهوری اسلامی ایران داشت.
ریاست جمهوری
آقای رئیسی، حکومت خود را با شعار «بهبود اقتصاد و حل مشکلات کشور» و حمایت از برنامههای دپلوماتیک برای برداشتن تحریمهای بینالمللی آغاز کرد.
در حوزهی داخلی، دوره حکومت سه سالهی رئیسی با اعتراضات گسترده روبرو شد. این اعتراضات پس از کشته شدن مهسا امینی، توسط پولیس مذهبی ایران (گشت ارشاد) به راه افتاد. اعتراضاتی که با شعار «زن، زندگی، آزادی» در برابر حجاب اجباری آغاز شد و شهرهای بزرگ ایران را به لرزه درآورد. بر بنیاد گزارش ملل متحد، در جریان این اعتراضات نیروهای امنیتی ایران بیش از ۵۵۰ معترض را کشته اند. البته دولت ایران نیز گفته است دهها تن از نیروهای امنیتی این کشور از سوی معترضان کشته شدند. در پی سرکوب این اعتراضات، دولت ایران شماری از معترضان را زندانی کزد و تاکنون ۸ تن را اعدام کرده است.
از سوی دیگر، حکومت رئیسی با چالشهای جدی ناشی از اقتصاد ورشکسته و تحریمهای روزافزون خارجی مواجه بود.
اما در حوزهی سیاست خارجی، حکومت رئیسی توانست مناسبات بهتری با عربستان سعودی، رقیب اصلی ایران در جهان اسلام، ایجاد کند.
سفارتهای دو کشور پس از هفت سال در تهران و ریاض بازگشایی شدند و روابط دپلوماتیک میان این دو رقیب دیرین از گرفته شد.
در همین حال، جنگ غزه و حملهی اسرائیل بر قنسولگری ایران در دمشق، جنگ نیابتی ایران و اسرائیل را وارد مرحلهی حساس و بیپیشینه ساخت. برای نخستین بار ایران تا لبهی جنگ مستقیم با اسرائیل پیش رفت و در پاسخ به حملهی اسرائیل به قنسولگریاش، ۳۰۰ موشک و پهپاد به سوی خاک اسرائیل پرتاب کرد.
ریسی و طالبان
ابراهیم رئیسی تنها دو ماه پیش از سقوط دولت افغانستان و برگشت طالبان به قدرت، سکوی ریاست جمهوری ایران را در دست گرفت. دورهی سه سالهی کار او همزمان بود با برگشت طالبان به قدرت.
در این دوره، حکومت ایران بیشتر از هر زمانی دیگر با طالبان رابطهی نزدیکتر ایجاد کرد. هرچند تنشهای لفظی میان حکومت رئیسی و مقامهای طالبان روی «حقآبه» رود هیرمند به راه افتاد، اما سبب کشمکش جدی میان دو طرف نشد.
حکومت رئیسی در نهایت سفارت افغانستان در تهران را به طالبان سپرد و در نشستهای بینالمللی در کنار طالبان قرار گرفت.
اما ایران بازیگر کهنه کار این منطقه است. در کنار حمایت از طالبان، روابط خود با حوزهی ضد طالبان را نیز حفظ کرده است. در دو و نیم سال گذشته، مقامهای ایرانی بارها از طالبان خواسته اند دولت «فراگیر» تشکیل دهند تا زمینهی حضور معنادار گروههای سیاسی و تباری در ساختار قدرت افغانستان فراهم شود. از همین رو، پس از نشر خبر جان باختن ابراهیم رئیسی و همراهانش، میان پیامهای همدردی که طالبان به ایران داده اند و پیامهای غمشریکی چهرههای سیاسی ضد طالبان، تفاوت چندانی دیده نمیشود.