در سایهی حکومت سرکوبگر و زنستیز طالبان، زنان افغانستان مسیر پرمخاطرهای را طی میکنند که در آن حقوقشان به صورت سیستماتیک از بین رفته است.
این تاریکی اما؛ سبب شده است تا روحیه مقاومتگری، مشارکت و کنشگری در میان زنان افغانستان افزایش بیابد و به سرچشمهی شجاعت و منبع الهام تبدیل گردد.
فضاهای شهروندی و اجتماعی برای زنان افغانستان، به ویژه فعالان مدنی، خبرنگاران و کسانی که صدای بلندی دارند، هر روز تنگتر میشود. بیش از ۹۰ فرمان صادره از سوی طالبان در برابر زنان، حقوق اساسی (حق تحصیل، آزادی سفر، کار و استخدام، حمایت در برابر خشونتهای جنسیتی، مشارکت سیاسی و اجتماعی، دسترسی به خدمات صحی، آزادی بیان، و دسترسی برابر به منابع و برخورداری از حفاظت در شرایط اضطراری) آنها را گرفته است.
به عنوان نمونه، در زلزلهی اخیر هرات، بیش از ۹۰درصد از قربانیان، زنان و کودکان بودند.
جایگاه زن افغانستان به آبژه جنسی و دستگاه تولید مثل تنزل یافته است. حقِ مالکیت بر بدن و فرزندآوری از زنان افغانستان سلب شده است و آنها را از دسترسی به قرصهای جلوگیری از بارداری نیز ممنوع ساخته است.
در چنین شرایط وحشتناکی، زنان افغانستان اما از سکوت امتناع میورزند. با وجود خطرات موجود و احتمال بازداشت خودسرانه، شکنجه، زندانی و پالیسیهای اجباری، باز هم این زنان بودند که به خیابانها آمدند و بارها صدایشان را بلند کردهاند تا حقوقی را که به ناحق و غیرقانونی از آنها گرفته شده است را پس بستانند. این مقاومت و مبارزه، به شدت با تصویری که از زنان افغانستان هنگام حملهی ناتو در سال ۲۰۰۱ به جهان مخابره شد و آنها را قربانی و منفعل نشان میداد مغایرت دارد.
دو دهه بعد، در سال ۲۰۲۱، زنان افغانستان در برابر ظهور مجدد طالبان قد عَلم کردند. از همان لحظات اولیهی بازگشت طالبان به قدرت، این زنان بودند که اعلام کردند که سکوت نخواهند کرد و اجازه نخواهند داد که در چرخه قربانیسازی، خشونت، و جدال قدرت نابود شوند. کنشگری مداوم آنها، اعتراضات گسترده در سراسر کشور، و کمپاینهای آنلاین آنها نه تنها از وضعیت درونی افغانستان تصویری واضحتر ارائه میدهد که تاییدی بر تعهد، شجاعت، و مقاومت آنهاست.
مقاوت زنان افغانستان به چند صورت خودش را نمایان میکند:
نمایش شجاعتی بی مثال: بازتعریف کنشگری زنان افغانستان در هر گردهمایی، رویداد و سمینار، چه عمومی و یا پشت درهای بسته، کنشگری و مقاومت زنان افغانستان، توجه و تحسین همه را جلب میکند.
این زنان نه تنها استاندارد جدیدی را ایجاد کردهاند، بلکه مردان را هم به حرکت به سمت کسب صلح و آزادی ترغیب کردهاند. مشارکت و مقاومت زنان افغانستان برداشت قبلی از آنان را به عنوان گروهی منفعل به صورت قابل توجهی تغییر داده است. شجاعت زنان افغانستان به نقش حیاتی آنان در ایجاد تغییر اساسی جانی دوباره بخشیده است. با مقاومت جانانه، زنان افغانستان همچنان متذکر میشوند که درخواست حمایت جامعه جهانی برای همبستگی و حمایت است، نه اینکه بخواهند دیگران به جای زنان افغانستان و برای کسب خواستههای آنان بجنگند.
پیامشان ساده است: کنارشان ایستاده شویم و از احقاق حقوق و برخورداری از احترام و به رسمیتشناختهشدن -که از اصول و قوانین جهانشمول هستند- و زنان افغانستان نیز مانند همه سزاوار آن میباشند اطمینان حاصل کنیم.
مقابله با رژیم کنونی: سرپیچی زنان افغانستان
اگرچه تا کنون تعاملات زیادی با طالبان صورت گرفته است، و اکثرا بدون حضور زنان و مردان افغانستان بوده است، اما جامعه جهانی ازبهرسمیتشناختن طالبان به عنوان دولت افغانستان خودداری کرده است. این رویکرد محتاطانه تا حد زیادی نتیجهی مقاومت پیوسته زنان افغانستان برای عدم تأیید نظام دهشتافکن و سرکوبگری است که قدرت را غیرقانونی و نامشروع به دست آورده است. زنان افغانستان همپا و همراه با همتایان ایرانی خود شدهاند و برای معرفی، به رسمیتشناختن و پایان آپارتاید جنسیتی در ایران و افغانستان مبارزه میکنند. دادخواهی آنها بر تبعات حقوقی و استراتژیک بهرسمیتشناختن و ادغام طالبان در سیستم و مؤسسات بینالمللی تأکید دارد. موقف ثابت زنان افغانستان نقش اساسی در عدم بهرسمیت شناختن طالبان، گروهی که با خشونت همخوانی دارد، در سطح جهانی داشته است و پیوسته الزامات اخلاقی و اصول اساسی تعهد جهانی
برای مبارزه با جنایاتی را که در نقاط دیگر دنیا اتفاق میفتد یادآور میشود.
زنان افغانستان معماران اصلی تغییر و نه قربانیان منفعل
مقاومت جانانه زنان افغانستان تحت سلطه طالبان مثالزدنی است و تصویر نادرست و منفعلانهای که جهان از زن افغانستان به نمایش گذاشته بود را در هم شکست.
زنان افغانستان طی مقاومتشان، نهتنها برای حقوق، خواستهها، و نیازهای خود بلکه برای آحاد ملت افغانستان از هر جنس، قوم، گروه مذهبی، و ایدئولوژی میجنگند. آنها نشان دادند که مبارزهشان صرفاً برای زنان نیست بلکه برای کل انسانیت است. آنها حتا به خیابانها رفتند و با وجود خشونت و خطراتی که با آنها مواجه بودند، به خاطر همبستگی با زنان ایرانی و جنبش «زن، زندگی، آزادی» شجاعانه مظاهره کردند که این نشاندهندهی روح جهانی و همهشمول مبارزات آنها و ایجاد شبکه مقاومت است.
کنشگری و مشارکت سیاسی: تکامل مبارزات زنان افغانستان علیرغم مخاطرات، در حالی که دو دهه دموکراسی زمینه برای مشارکت سیاسی قابل توجه زنان افغانستان را فراهم کرد، تمرکز زنان عمدتاً بر فعالیتها و کنشگری اجتماعی بوده است. رسیدگی به مسائل اجتماعی، ترویج تغییرات مثبت از طریق سازماندهی اجتماعی، دادخواهی در سطح ملی و ایجاد نهادها.
اما با حضور ناگهانی طالبان در قدرت، صحنه برای زن افغانستان تغییر کرد. امروز، مقاومت زنان افغانستان شکل کنشگری سیاسی را به خود گرفته است؛ زنان در داخل و خارج از کشور، از نسل گذشته و جوان، با همکاری همدیگر، به منظور ایجاد تغییرات اساسی ساختاری و سیاسی فعالیت میکنند. آنها با سازماندهی کمپاینهای سیاسی علیه رژیم فعلی، راهپیماییهای اعتراضی و مظاهرههای عمومی، سیستمهای سیاسی کنونی را به چالش میکشند و اغلب در این راه، آزار و اذیت و شکنجه را نیز متحمل میشوند. زنان افغانستان در مخالفت با قوانین و سیاستهای ناعادلانه، دست به نافرمانی مدنی میزنند، پیتیشن ایجاد میکنند، مینویسند، و از پلتفرمهای آنلاین برای افزایش آگاهی و اشتراک اطلاعات استفاده میکنند.
زنان افغانستان همچنین برای کسب حمایت از مقاومتشان دادخواهی میکنند، ائتلافهای متنوعی را برای حمایت از مسائل سیاسی ایجاد کرده و در مسائل سیاسی جهانی از طریق سازمانها و جنبشهای بینالمللی مشارکت دارند. این اقدامات، فعالیت و اشتراک سیاسی زنان افغانستان را چند گام به جلو برده و آنها را به عنوان یک جبهه مقاومتی سازمانیافته و قدرتمند معرفی کرده و تاثیر آنها را بر سپهر سیاسی بیش از پیش تقویت کرده است.
چنین نتیجهگیری میکنم که زنان افغانستان یکی از سختترین دورههای تاریخ خود را تجربه میکنند، اما مقاومت بی نظیر آنها نقطه عطفی در مبارزاتشان است. این فصل از تاریخ مقاومت زنان افغانستان مبین شجاعت، مقاومت و امتناع از حذفشدن است. جهان باید در کنار زنان افغانستان و در همبستگی با آنها ایستاده شود، رهبری شجاعانهی آنها را بهرسمیت بشناسد و به حرکت آنها برای تحقق آزادی و عدالت و حقوق بشر بپیوندد.
ملالی حبیبی متخصص زنان، صلح و امنیت و مشاور موسسه کراک در دانشگاه نوتردیم.
مسئولیت محتوای مقالههایی که در بخش دیدگاه وبسایت آمو منتشر میشوند به دوش نویسندگان آن است.