پس از تسلط دوباره طالبان در کشور؛ سیاستهای زنستیز آنها در کنار استفاده ابزاری از دین، بیکاری و فقر و نبود قانون برای حمایت از زنان و دختران آمار ازدواجهای اجباری در کشور افزایش یافته است.
بدخشان از جمله ولایتهای کوهستانی افغانستان است که پس از تسلط طالبان ازدواج بدون رضایت دختران در شماری از ولسوالیهای این ولایت افزایش یافته است.
زرفشان ۱۳ سال داشت که ازدواج کرد؛ او به خبرنگار آمو میگوید: «من قربانی ازدواج اجباری شدم؛ در سن ۱۳سالگی مرا شوهر دادند. سنی که باید مصروف بازیهای کودکانه میبودم. من مثل پرندهای بودم که میخواستم پرواز کنم، ولی بالهایش را قیچی کردند و زمین زدند.»
شریفه بانوی دیگری است که هیچ نقشی در ازدواج خود نداشته و میگوید: «هر روز با محدودیت جدیدی روبرو میشوم، حتی نمیتوانم که برای زندگیام تصمیم بگیرم. من هم مانند دیگر دختران بدون خواست خود و با تصمیم پدرم ازدواج کردم.»
در حالی که در گذشته موجودیت قوانین، قوهقضاییه، نهادهای حمایتکننده از زنان و خودکفایی مالی زنان خشونت علیه زنان را کاهش داده بود و زنان با پناه گرفتن در عقب قوانین میتوانستند از حقوقشان دفاع کنند. اما با روی کار آمدن طالبان زنان از اندکترین حقشان محروم شدهاند.
کاینات دیگر باشنده بدخشان با نگرانی از آینده مبهم خود میگوید: «هر روز صدای زنان خاموش میشود، ازدواجهای اجباری نیز افزایش یافته است و دختران زیر سن بدون خواستشان به ازواج درآورده میشوند.»
این درحالی است که در یکسال گذشته اخبار مربوط به قتل و خودکشی دختران به سبب ازدواجهای اجباری در بدخشان افزایش یافته است.
سیمین از جمله دخترانی بود که پس از آنکه تن به ازدواج اجباری نداد، از سوی خانوادهاش به قتل رسید.
در مورد دیگر در این ولایت دختر و پسری که اجازه ندادند، سنتهای غلط جامعه، زندگی آنها را ویران کند، سرانجام از ترس خانواده و طالبان خودشان را به دریا افگنده و به زندگیشان پایان دادند.
در مناطق دور دست بدخشان که مردم دسترسی کمتری به امکانات برای نشر این رویدادها دارند؛ این قبیل رویدادها بیشتر اتفاق میافتد.