باشندگان کابل میگویند که افزایش رویدادهای ضد امنیتی (قتلهای هدفمند، دزدیهای مسلحانه و آدم ربایی) آرامش را ازآنها گرفته شدهاست.
احمد ویس، باشندهی سرک سوم کارته نو در مربوطات حوزهی هشتم میگوید که بامداد روز گذشته زمانی که برادرش به سوی کار میرفت، مورد حملهی دزدان قرار گرفت، زخم عمیق برداشت و اکنون در شفاخانه بستری است.
او میافزاید که دزدان برادرش را با چاقو زخمی کرده و تیلفون همراه و ۱۰ هزار افغانی پول نقد را از او ربودهاند.
ویس ادامه داد: «وضعیت برادرم خیلی وخیم است. وقتی یک دکاندار امنیت نداشته باشد و بهخاطر یک موبایل کشته یا زخمی شود، زندگی برای ما ارزشی ندارد.»
او طالبان را مقصر دانسته و میگوید که این گروه در این مدت نتوانستهاست که امنیت مردم را تأمین کند.
ظریفه، یک تن از باشندگان ناحیهی هفتم میگوید که شام پنجشنبه برای خرید به سه راهی دارالامان رفته بود؛ اما هنگام برگشت، دزدان موترسیکل سوار، دستکولش را ربودند که در آن در کنار پول، مدارکش را نیز گذاشته بود.
او که حالا نمیداند چگونه مدارک خود را پیدا کند، گفت که طالبان در کوچه و پسکوچهها ایست بازرسی ایجاد کردهاند؛ ولی نمیداند این ایستها چه سودی دارد؛ درحالی که جان و مال مردم مصون نیست.
احمد علی، در شهر کابل تکسی رانی میکند. او میگوید که پنج روز پیش، هنگام غروب، دو مسافر را سوار کرده که میخواستند به ارزان قیمت بروند؛ اما وقتی به پسکوچههای ارزان قیمت رسیدند، از او خواستند که تکسی را متوقف کند.
آنها تکسی احمد علی را با خود بردند؛ وسیلهای که همه سرمایهی او بود و با آن خرج زندگی خود را تأمین میکرد.
احمدعلی میگوید: «برای پیدا کردن تکسی خود درحوزه شکایت ثبت کردم؛ اما تاکنون خبری به من ندادهاند.»
اما روحالله باشندهی دیگر در پایتخت قصه عجیبی دارد. او و برادرش ۱۰ روز پیش یک پایه تیلفون همراه را از ساحهی پل خشتی کابل خریداری کردند و وقتی به خانه آمدند، به جای تیلفون، در کارتن یک توته آهن گذاشته شده بود.
روحالله با بردارش به محل خرید تیلفون رفتند و با فروشنده درگیر شدند که در نتیجه هردو جراحت برداشتند و به شفاخانه رفتند.
اما آنان وقتی میخواستند برای ثبت شکایت به حوزه بروند، میبینند که موترشان دزدی شدهاست. بهای موتر آنها نزدیک به ۵ هزار دالر امریکایی بودهاست.
آنها میگویند: «۱۰ روز است که برای پیگیری ماجرای موتر به حوزه می رویم؛ اما هیچ سرنخی به دست نیامدهاست.»
درکنار افزایش دزدیهای مسلحانه، قتلهای هدفمند نیز آرامش مردم را مُختل کردهاست.
یک هفته پیش، یکی از نظامیان پیشین در ساحهی دشت برچی ترور شد. هرچند خانوادهی این نظامی به دلایل امنیتی در این مورد جزییات نمیدهند؛ اما گواهان این رویداد سخنان تکان دهندهای میگویند.
صفرعلی که گواه این رویداد بود، میگوید: «وقتی صدای فیر متواتر را شنیدم، نگران شدم. به ساحه که آمدم، دیدم جوانی بیرحمانه کشته شده بود و خون از بدنش فوران میزند.»
یکی از پزشکان در بیمارستان دولتی جمهوریت که نمیخواهد نامی از وی برده شود، نیز میگوید که در جریان یک هفتهی گذشته، سه جسد بدون تثبیتِ هویت به این شفاخانه آورده شده و از آثار وعلایم مشخص میشود که هر سه بهگونهی بیرحمانه به قتل رسیدهاست.
این درحالی است که پس از به قدرت رسیدن دوبارهی طالبان و ازدیاد بیکاری در کشور، موارد قتل و آدم ربایی درحال افزایش است.
در کنار آن، پیگرد نظامیان پیشین از سوی طالبان نیز سبب نگرانی عمیق شهروندان کشور شدهاست. گزارشها میرسانند که نظامیان پیشین همه روزه از سوی طالبان شناسایی و بازداشت میشوند.