لیلا سلطانی ۲۴ سال دارد. دخترِ خبرنگاری که چهار سال در رسانههای غزنی کار کردهاست. او بیشتر از چهارده ماه است که شبها را به امید اینکه فردا دوباره به وظیفهاش باز خواهد گشت، صبح کردهاست.
او در ادامه گفت: «هر شب را به امید اینکه فردا صبح شاید از طرف دفتر برایم زنگ زده شود و بگوید که لیلا بیا به وظیفه، صبح میکنم؛ اما متأسفانه این همه یک رویا است و بس.»
لیلا میگوید که بازگشت طالبان به قدرت، برای او یک کابوس بود؛ کابوسی که تمامی رویاها و آرزوهایش را از او گرفت.
او گفت: «پس از اینکه بیکار شدم، با مشکلات زیاد اقتصادی رو بهرو شدم، نمیتوانستم هزینههای شخصی خود را پیدا کنم. حتا جایی برای بودوباش و نانی برای خوردن نداشتیم، برای همین به خانهی خواهر عروسی شدهام آمدهایم و اینجا زندگی میکنیم.»
لیلا گفت که بارها کوشیدهاست تا در یکی از رسانههای غزنی کار بگیرد؛ اما مسؤولان این رسانهها به او گفتهاند: «تا هنگامی که طالبان در قدرت استند، نمیتوانیم کارمند زن را استخدام کنیم.»
لیلا افزود: «بارها به مدیر خود گفتم که هر قسم حجاب را که طالبان میخواهند، من حاضر استم که آن را بپوشم، فقط برایم اجازهی برگشتن به کار را بدهند؛ ولی آنها گفتند که از سوی طالبان برای شان گفته شدهاست تا کارمندان زن را در رسانه راه ندهند.»
پس از بازگشت طالبان به قدرت، از میان ۳۰۷ رادیو، ۱۳۷ رادیو به دلیل مشکلات اقتصادی و محدودیتهای وضع شده از سوی طالبان بسته شدهاست.
نهاد حمایت از رسانههای افغانستان در روز جهانی تلویزیون نیز گفته بود که پس از تسلط طالبان بر افغانستان، فعالیت ۵۰ درصد تلویزیونها و ۴۸ درصد رسانههای چاپی در افغانستان متوقف شدهاست.
با بسته شدن این رسانهها ۷۰ درصد کارمندان مرد و ۹۶ درصد کارمندان زن بیکار شدهاند.