آخرین شبِ خزان و درازترین شب سال در افغانستان، به نام شب یلدا یا شبِ چله یاد میشود؛ شبی که مردم افغانستان با پهن کردن سفره، چیدن میوههای گوناگون، آوازخوانی، قصه خوانی، شعرخوانی و خوردن میوههای تازه به ویژه تربوز (هندوانه) و انار، آن را جشن میگیرند.
مردم در افغانستان باورمند اند که در شب یلدا، عُمر سیاهی به پایان میرسد و روزهای دراز همراه با نور و روشنی و با چیرگی بر ظلمت و تاریکی، از راه میرسد.
نیکو داشت از این شب طولانی سال در افغانستان و کشورهای همجوار آن مانند ایران، تاجیکستان و ازبیکستان، پیشینهی دور و درازی دارد.
فرهنگیان در بارهی چگونگی گرامیداشت از این شب در افغانستان میگویند که شب یلدا پیشینهی طولانی و پُربار در حافظهی فرهنگی خراسان و افغانستان امروز دارد.
عبدالغنی نیکسیّر، یک تن از فرهنگیان در هرات که پیشینهی گرامیداشت از شب یلدا را به ساکنان خراسان قدیم نسبت میدهد، گفت: «در این شب، مردم با خانوادهها و دوستان خود مینشینند، میوه و شیرینی مختلف را صرف و قصه میکنند، تا این شب طولانی را صبح کنند و با طلوع صبح و غلبهی روشنایی بر تاریکی، دعا و نیایش میکنند. در گذشته از این شب به خوبی تجلیل میشد؛ اما از ۵۰ سال به اینسو، با ادامهی جنگ از این شب بهگونه درست تجلیل نمیشود.»
او ادامه داد: «در گذشته مردم با خانواده و دوستان خود در محافل، مجالس و نشستهای رسمی و غیررسمی مینشستند؛ ولی در ۴۵ سال اخیر به دلیل جنگهای دوامدار در افغانستان که خلاف میل مردم بر سرشان تحمیل شده بود، مسایل فرهنگی و عنعنوی، بخصوص گرامیداشت از شب یلدا، کمرنگ شدهاست.»
نیکسیّر علاوه کرد: «خانوادهها در این شب در چهار طرف صندلی مینشستند؛ سفرههای رنگین از میوههای تازه و خشک پهن کرده و فال حافظ میگرفتند. شب یلدا، ریشهی آریایی دارد؛ چون در حدود ۲۵۰۰هزار سال پیش، آریاییها مهاجرت کردند، به طرف جنوب و غرب افغانستان و از اینجا به طرف هند و ایران رفتند و از اینکه از خود فرهنگ و عنعنات بهخصوصی داشتند، این عنعنه انتقال یافته به مردم که تا امروز از آن فرهنگ و عنعنه گرامیداشت میشود.»
عبدالجلیل توانا، یکی دیگر از فرهنگیان دیگر در هرات میگوید: «این شب جزء مراسم کهن، فرهنگ و عنعنهی دیرینه مردم افغانستان است. برای مردم بسیار ارزشمند است تا جایی که معلومات داریم، از خیلی وقتها پیش، از این شب تجلیل میشد. مردم در این شب با نشستن به پای صندلی و با خوردن میوهها و شیرینیها برای فرزندان خود قصه میکردند و افسانه میگفتند و از این طریق داستانها به نسلهای بعدی منتقل میشد و از این طریق آنها این شب طولانی سال را صبح میکردند.»
شب یلدا، یا طولانیترین شب سال در گذشتهها در افغانستان با مراسم ویژه و به گونهی پُررنگ آن، از سوی خانوادهها برگزار میشد؛ اما با مشکلات به وجود آمده در چند سال پسین، حالا این شب، رنگ و بوی گذشتهاش را از دست داده و حال و هوایی برای گرامیدشت از آن به چشم نمیخورد.
شب یلدا یا چله در افغانستان، ایران، تاجیکستان، ازبیکستان و سایر کشورها با روشن کردن چراغ بر روی سفرهی غذا، گذاشتن آب در ظرف پاک، آماده کردن غذاهای متنوع و میوههای گوناگون نیکوداشت میشود.
بربنیاد گفتهها، چراغ به مثابهی نماد نور و آب نیز نشانهی روشنایی و پاکیزگی بر دسترخوان گذاشته میشود.
در شب یلدا یا چله، شماری از مردم در کنار انجام این رسوم، برای عروسها و کودکان شان تحفههای مختلف نیز در نظر میگیرند.
باشندگان کشور در مورد گرامیداشت از شب یلدا حکایتهای مختلف دارند.
مُفکر، فعال فرهنگی و باشندهی شهر هرات میگوید: «تجلیل و شب زندهداری از شبِ یلدا، باعث ایجاد اتفاق و اتحاد بین فامیلها و جامعه میشود. در این شب همه با هم مینشینند و قصه میگویند. نیاز مبرم است که این شب همیشه تجلیل شود تا خدای ناخواسته نشود که این فرهنگ کهن مردم افغانستان از بین برود.»
ثبت شبِ یلدا در یونسکو
شبِ یلدا در افغانستان در حالی فرا میرسد که این شبِ طولانی سال، به تازگی در بخش علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) به حیث میراث فرهنگی مشترکِ افغانستان و ایران ثبت شدهاست.
بخش علمی و فرهنگی سازمان ملل با بیان این خبر همچنان نوشتهاست که از شب یلدا به حیث هویت فرهنگی، طبیعت، احترام به زنان، مهمان نوازی، تنوع فرهنگی و رسم صلح و همدیگر پذیری، گرامیداشت میشود.
گرامیداشت از شب یلدا، پیش از ظهور زردشت رسم آریاییها بود که فردای آن، ممانعتهایی از جمله توقف جنگ، توقف ریختن خون انسانها و حیوانها و منع شکار وضع میشد.