یک روز پس از حملهی شاخه خراسان داعش بر هوتل لوگن در شهرنو کابل که شهروندان چینی در آن بود و باش داشتند، سخنگوی وزارت خارجه چین تایید کرد که ۵ شهروند این کشور در این حمله زخمی شدهاند. در پی آن، چین از شهروندان خود و تمامی نهادهای آن کشور که در افغانستان فعال بودند خواست تا هرچه زودتر افغانستان را ترک کنند.
در نوار تصویری که شاخهی خراسان داعش چند ساعت پس از حمله بر مهمانخانه لوگن در شهر نو کابل پخش کرد، دیده میشود که مهاجمان با لهجهی فارسی شهروندان آسیای میانه صحبت میکردند که احتمالا این افراد شهروندان تاجیکستان بودند.
در سه ماه گذشته این سومین حمله بر اهداف دیپلوماتیک و جان شهروندان خارجی در کابل است که مسئولیت آن را شاخهی خراسان گروه داعش بر دوش میگیرد. پیش از این سفارتهای روسیه و پاکستان هدف حملات داعش قرار گرفته بودند.
داعش خراسان با حمله بر این اهداف به دنبال چیست؟ تا چه حد احتمال دارد همپیمانان منطقهای داعش مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) و جنبش اسلامی ازبیکستان (IMU) در این حملهها نقش داشته باشند؟ و چرا؟
طالبان و گروههای هراس افکن منطقه
چین یکی از حامیان بزرگ سیاسی طالبان از زمان برگشت آنها به قدرت بوده است. این کشور در کنار پاکستان، روسیه و ایران، سفارت خود در افغانستان را در روزهای نخست برگشت طالبان به کابل، نبست. در بیش از یکسال گذشته نیز چین یکی از نخستین کشورهای بوده است که برای طالبان حمایت مالی و بهداشتی فرستاده است.
چین پیش از فروپاشی نظام جمهوری از نخستین کشورهایی بود که هیئت طالبان را به این کشور دعوت کرد. در آن زمان گفته میشد که طالبان به چین وعده سپردهاند تا در سرکوب جنبش اسلامی ترکستان شرقی به آنها کمک کنند.
جنبش اسلامی ترکستان شرقی یا ETIM در دو دههی گذشته زیر چتر طالبان در منطقه فعال بوده است. برهم خوردن مناسبات طالبان با جنبش اسلامی ترکستان شرقی، این جنبش را بیشتر با داعش نزدیکتر ساخت. داعش از زمان حضورش در افغانستان به دنبال گرفتن جای طالبان در منطقه بوده است.
از سوی دیگر، جنبش اسلامی ازبیکستان یا IMU که با طالبان رابطهی نزدیکی داشت، اما در سال ۲۰۱۴ یا ۱۰ میزان ۱۳۹۳ با داعش اعلام بیعت کرد. این موضعگیری جنبش اسلامی ازبیکستان خشم طالبان را برانگیخت.
جنبش اسلامی ازبیکستان در آن زمان پس از کشته شدن چندتن از رهبرانش وادار شد دوباره به طالبان بیعت کند.
حالا به نظر میرسد که با بازگشت طالبان به قدرت، این گروه توانسته رابطهی نزدیکی با دولتهای چین و ازبیکستان برقرار کند. جنبش اسلامی ترکستان شرقی و جنبش اسلامی ازبیکستان نزدیکی میان طالبان و دولتهای چین و ازبیکستان را در جهت سرکوب خود میبینند.
ظاهرا روابط طالبان با دولتهای چین، روسیه و ازبیکستان با واکنش جنبش اسلامی ترکستان شرقی رو به رو شده است.
مسعود اندرابی، وزیر پیشین داخلهی افغانستان، به آمو میگوید که رابطه و هماهنگی فکری میان داعش و جنبش اسلامی ترکستان شرقی بیشتر شده است.
آقای اندرابی با اشاره به روابط گرم چین با طالبان میگوید: «چین در نخست رابطهی گرمی با طالبان داشت و از طالبان خواست که با آنان کمک کند تا (اعضای) جنبش ترکستان شرقی را به دست.شان بدهند. اما طالبان با چین همکاری نکردند و گفتند که جنبش ترکستان شرقی در افغانستان حضور ندارد. اما شبکه حقانی از راه بدخشان آنان را به لغمان، هلمند و ننگرهار انتقال داد. طالبان وعده کرده بودند، ولی حاضر نبودند که تروریستها را بازداشت کنند. با واژهها بازی کرده بودند، اما در این ۱۶ ماه هیچ فرد شناخته شده شبکههای تروریستی جهانی را گرفتار نکردند.»
به باور این مقام پیشین حکومت افغانستان برخی از دستههای داخل طالبان با مهاجمان داعشی همکاری دارند.
او در این مورد به آمو گفت: «دستههای کوچکی میان طالبان تاکنون کشته شدن شهروندان خارجی را توجیه میکنند و احتمال دارد در چنین حملاتی همکاری کرده باشند.»
واکنش چین به حمله به جان شهروندانش
یک روز پیش از این حادثه سفیر چین در کابل از شیر محمد عباس ستانکزی، معاون وزارت خارجه طالبان تخواسته بود که به امنیت سفارت چین در افغانستان توجه بیشتر کنند. اما پس از این حمله که در آن ۵ شهروند چین زخمی شدند، دولت این کشور خواهان خروج فوری تمامی شهروندان چینی از افغانستان شد.
نعیم پویش، از دیپلماتهای پیشین هشدار حکومت چین مبنی بر بیرون شدن شهروندان کشورش از افغانستان را یک اقدام تکتیکی و موقت میداند.
او معتقد است: «چین با این تصمیم میخواهد به طالبان بگوید که اگر میخواهید با شما همکاری کنیم، باید همه تدابیر لازم را بگیرید. چیناییها متوجه شدند که روابطشان با پاکستان و طالبان باعث مصونیت شهروندانشان نمیشود. من فکر میکنم این یک اقدام تکتیکی موقتی است. اگر طالبان اقدامات لازم را برای تامین امنیت شهروندان چین در افغانستان انجام دهند، چین در تصمیم خود تجدید نظر خواهد کرد.»
حمله بر مهمانخانه لوگن در شهرنو کابل که اقامتگاه شهروندان چینی در کابل است، سومین حمله داعش بر اهداف دیپلوماتیک در سه ماه اخیر است.
حمله بر سفارت پاکستان
بعد از ظهر روز جمعه، یازدهم قوس سال روان خورشیدی، دو فرد مسلح از یک ساختمان در کنار سفارت پاکستان، به سوی عبیدالرحمان نظامانی، کاردار و سرپرست سفارت پاکستان در کابل تیراندازی کردند. در نتیجه این حمله، نگهبان آقای نظامانی به شدت زخمی شد.
ساعاتی پس از این حمله، شاخه خراسان داعش، در بیانیهای در کانال تلگرام مسوولیت حمله بر سفارت پاکستان در کابل را برعهده گرفت.
داعش در این بیانیه گفته بود که هدف از این حمله، آقای عبیدالرحمان نظامانی، بوده است.
عبیدالرحمان نظامانی، کاردار سفارت پاکستان در کابل، دو روز پس از حمله مسلحانه برجانش روز یکشنبه ۱۳ قوس، افغانستان را ترک کرد و به اسلام آباد بازگشت.
حمله بر سفارت روسیه در کابل
سفارت روسیه در کابل نخستین نهاد دیپلماتیک بود که داعش مسوولیت آن را پذیرفت. یک مهاجم انتحاری صبح ۱۴ سنبله سال روان بر این سفارت حمله کرد. در این حمله ۶ تن به شمول دو کارمند این سفارت جان باختند.
طالبان پس از آن حمله نیز تعهد سپرده بودند که امنیت دیپلماتها را تامین میکنند. اما حمله بر سفارت پاکستان و حمله بر شهروندان چینایی در کابل نشان داد که طالبان نتوانستهاند به این تعهد خود عمل کنند.
آیا اهداف تغییر کردهاند؟
با تسلط طالبان بر افغانستان، شمار زیادی از کشورها سفارتخانههای شان را یا بسته کردهاند و یا به بیرون از کشور انتقال دادهاند. اما چین، روسیه، پاکستان و ایران، تنها کشورهایی هستند که سفارتهایشان با برگشت طالبان به کابل فعالیت خود را متوقف نکردند.
در حالیکه پاکستان، روسیه و چین به عنوان حامیان منطقهای طالبان شناخته میشوند، ظاهرا طالبان در تامین امنیت این متحدان نزدیک خود ناتوان بودهاند.
سمیع سادات، فرمانده پیشین قول اردوی کوماندو به آمو میگوید که داعش در تلاش است با هدف قراردادن حامیان طالبان، این گروه را تضعیف کند. چنانکه در ۲۰ سال گذشته طالبان با هدف قراردادن نیروها و دیپلماتهای امریکایی و اروپایی عین روش را دنبال میکردند.
سمیع سادات به آمو گفت: «همه افراد و نمایندگیهایی را که داعش مورد هدف قرار داده همه پشتیبان طالبان اند. پاکستان پشتیبان درجه یک طالبان است. روسیه و چین نیز چنین است. داعش با این حمله میخواهد روابط میان طالبان و این کشورها را تضعیف کند. احتمال دارد حمله داعش بر ملل متحد و نهادهای مددرسان نیز صورت بگیرد. با این کار پشتیبانی خارجی طالبان تضعیف می شود و به این ترتیب جنگ داعش در برابر طالبان آسان خواهد شد.»
از وزیرستان شمالی به افغانستان شمالی
در ۲۰ سال گذشته افغانستان همواره پاکستان را متهم به پناه دادن به شبکههای هراس افکن منطقهای و جهانی میکرد. دولت افغانستان میگفت که در کنار سران طالبان، اعضا و رهبران شبکههای دهشت افکن چون القاعده، جنبش اسلامی ترکستان شرقی، جنبش اسلامی ازبیکستان، جیش محمد، جنبش انصارالله تاجیکستان و دیگران در خاک پاکستان به سر میبرند. اما به نظر میرسد در بیش از یکسال گذشته، مرکز این شبکهها به افغانستان نقل مکان کرده است.
به نظر میرسد پس از بازگشت طالبان به قدرت تغییراتی در جغرافیای جنگ در حال شکلگیری است.
حسین احسانی، پژوهشگر ارشد در انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان میگوید که جنگجویانی که پس از فروپاشی نظام به افغانستان آمدهاند؛ جنگجویان چند ملیتی هستند. «این جنگجویان چندملیتی تحت چترهای مختلف به شمول القاعده شاخهی شبهجزیرهی عربی، شاخهی هند، جیش محمد، سپاه صحابه، ایغورهای چین، جنبش اسلامی ازبکستان، انصارالله تاجیکستان (که فعلاً از برند طالبان تاجیکستان استفاده میکنند) قبلا فعالیت کردهاند، اما فعلا در سطوح میانی و پایینی رژیم طالبان در حال ایفای وظیفه هستند. این جنگجویان توسط پروسهی ارائهی تذکره و پاسپورت افغانستان به شهروندان افغانستان تبدیل شدهاند. این مسئله میتواند جهان را برای شناسایی تهدیدات با مشکل مواجه کند.»
در همین حال، رحمت الله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان، میگوید که وزیرستان شمالی به افغانستان شمالی مبدل شود.
آقای نبیل به آمو گفت: «گروههای مختلفی در شمال افغانستان جا به جا شدهاند. گروههایی که اجندای بیرون از افغانستان را دارند و اجندای منطقهای دارند. متاسفانه افغانستان در همین سمت روان است و این باعث شده که نگرانیهای کشورهای منطقه بیشتر شده و موقفگیریهای شان متفاوتتر از سال قبل باشد.»
گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی یک هفته پیش گفت که کسانی که به جان او حمله کرده بودند، شهروندان تاجیکستان بودهاند و همچنان گفته است که رهبری حملههای تروریستی از کابل به دوشنبه منتقل شده است. در همین حال، دو عضو داعش که بر مهمانخانهی لوگن حمله کردند نیز شهروندان تاجیکستان بودند.
در حالیکه در گذشته معمولا دولت افغانستان ادعا میکرد که شهروندان پاکستانی در حملههای هراسافکنانه دست دارند، حالا به نظر میرسد که بیشتر شهروندان کشورهای آسیای میانه متهم به این نوع حملهها میشوند.
این حملهها که بر ضد رژیم طالبان انجام میشود، بیانگر یک تغییر جدی در مناسبات این گروه با شبکههای هراسافکن همسو با آن است.
به نظر می رسد که جنبش اسلامی ترکستان شرقی، جنبش اسلامی ازبیکستان، جنبش انصارالله تاجیکستان در همسویی با شاخهی خراسان داعش در برابر طالبان و کشورها حامی این گروه قرار گرفتهاند.
آیا این تحول جغرافیای جنگ را از دو طرف خط دیورند به آن سوی آمو خواهد کشاند؟ طالبان در سال پیشرو با این چالش روبرو خواهند بود.