افغانستان

رفتار تبعیض‌آمیز در پرداخت بدَل اعاشه به دانش‌جویان

شماری از دانش‌جویان دانشگاه‌های دولتی از وضعیت بد اقتصادی شان شکایت کرده و می‌گویند که از هنگام آمدن طالبان به این‌سو، پولی برای بدَل اعاشه دریافت نکرده‌اند.

بربنیاد قانون، وزارت تحصیلات عالی افغانستان مؤظف است که برای دانش‌جویان ولایت‌ها و ولسوالی‌های کابل امکانات خواب‌گاه را فراهم کند یا هم مبلغ ۱۸۰۰ افغانی هر ماه به عنوان بدَل اعاشه به آنان بپردازد.

آنها می‌گویند که با آمدن طالبان، بدَل اعاشه‌‌ی شان پرداخته نشده و با قطع این پول، دانش‌جویان با دشواری‌های اقتصادی روبه‌رو شده‌اند.

علی رضایی، یک تن از دانش‌جویان دانشگاه کابل می‌گوید: «وضعیت اقتصاد ما خوب نیست. در زمان جمهوریت، ماهانه ۱۸۰۰ افغانی بدَل اعاشه برای محصلانی که لیلیه (خواب‌گاه) برای شان داده‌ نمی‌شد، پرداخت می‌کردند. به من لیلیه داده‌ نشد و مجبور شدم اتاق کرایه بگیرم. حالا با قطع این پول، با مشکلات زیادی مواجه شده‌ام.»

وصیل احمدی، دانش‌جوی دیگری است که مشکل مشابهی دارد. او می‌گوید که در حالت بد اقتصادی درس می‌خواند و هیچ‌کسی به وضعیت آنها توجه نمی‌کند.

او ادعا می‌کند: «بعضی از دانش‌جویان به دلیل داشتن واسطه و شناخت با طالبان، لیلیه گرفته‌اند و برای شان پول هم پرداخته می‌شود. برای من و سایر دانش‌جویان که نه شناخت و نه وضعیت اقتصادی خوب داریم، پول بدَل اعاشه پرداخته نمی‌شود. چندین‌بار مراجعه کردیم؛ ولی جواب رّد دادند.»

هرچند شماری از دانش‌جویان مبلغ ۱۸۰۰ افغانی بدل اعاشه را برای رفع مشکلات اقتصادی ‌شان بسنده نمی‌دانند؛ اما می‌گویند که دست‌کم گوشه‌‌ای از مشکلات آنان را حل می‌کند.

در همین حال، یکی از استادان دانشگاه البیرونی که اجازه‌ی نشر نامش را به آمو نداد، می‌گوید: « در دوره‌ی جمهوریت، قانون قسمی بود که برای دانش‌جویان اگر‌ اتاق داده می‌شد، بدل اعاشه پرداخته نمی‌شد و حال هم به همین قانون دانشگاه‌ها پیش می‌رود.»

او ادامه داد که: «در گذشته هر ماه ۱۸۰۰ افغانی باید برای دانش‌جویانی که بیرون از خواب‌گاهِ دانشگاه اتاق گرفته‌ بودند، پول پرداخت می‌شد؛ اما حالا در پرداخت بدَل اعاشه نوعی نابرابری، تعصب و تبعیض قومی صورت می‌گیرد. برای بسیاری  پول بدل اعاشه کم و برای برخی زیاد و برای عده‌ای اصلن پرداخته نمی‌شود.»

با بازگشت دوباره‌ی طالبان به قدرت در افغانستان، دانش‌جویان هر روز با مشکلِ تازه مواجه می‌شوند. به‌گونه‌ی نمونه، دانش‌جویان دختر با محدودیت بسیاری در نوع پوششان مواجه ‌استند و پایانی بر این محدودیت‌ها نیز تصور نمی‌شود.