پس از سقوط جمهوریت و بازگشت طالبان بهقدرت، حضور دانشآموزان در مراکز آموزشی خصوصی بهگونهی ملموس کاهش یافتهاست. دانش آموزان، هیچ انگیزهای برای ادامهی تحصیل ندارند و همه ناامید و پریشان نسبت به آینده بهسر میبرند.
شمیلا احمدی که در یکی از آموزشگاههای شهر کابل زبان انگلیسی میخواند، با بیان اینکه طالبان محدودیتهای تازه را وضع و در وسط صنف با نصب پرده دانشآموزان را از هم جدا کردهاند، گفت: «آنها راضی نشدند و صنف دختر و پسر را از هم جدا کردند. طالبان بهصنف ما آمدند، استاد ما مرد بود و به او پیشِ روی دانشآموزان، حرفهای زشت گفتند.»
او افزود: « طالبان گفتند، دخترهایی که حجاب و ماسک ندارند، حق حضور در صنف را ندارند و باید استاد آنها حتمن خانم باشد.»
زینب سعیدی، یکی دیگر از دخترانی است که در کابل زندگی میکند. او در یکی دیگر از آموزشگاههای پایتخت زبان انگلیسی میآموزد و دربارهی چشمدیدهای خود میگوید: «طالبان قیودات زیادی بر دخترها وضع کردند. صنف دختران را از بچهها جدا کردند. قیودات هر روز در حال افزایش است و این سبب دلسردی ما شدهاست.»
اصیل یعقوبی که در کابل آموزشگاه دارد، با اشاره بهمشکلاتی که پس از رویکار آمدن دوبارهی طالبان با آن روبهرو شدهاست، گفت: «ما ناچار هستیم که برای بسته نشدن دروازهی آموزشگاه، قیودات طالبان را رعایت کنیم و بهقوانین آنها تن بدهیم.»
مسؤولان مراکز آموزشی میگویند، مجبور اند که برای جلوگیری از مسدود شدن مراکز آموزشی شان، با احتیاط بسیار کار خود را ادامه دهند.
فرنگیس نوابی چند سالی است که برای فراگیری زبان انگلیسی به آموزشگاهی در شهر کابل میرود. او با مقایسهی صنفهای آموزشگاه در دورههای طالبان و جمهوریت میگوید: «علاوه بر اینکه دختران و پسران باید در صنفهای جداگانه آموزش ببینند، پوشش دختران هم قانون خود را دارد. آموزشگاه ما یکبار برای چند روز تعطیل شد. شرایطی که بالای دختران و زنان است، هر روز ما را ناامیدتر میکند.»
یکی از استادان آموزش زبان انگلیسی که سالها است در چند آموزشگاه این شهر زبان انگلیسی تدریس میکند و اجازه نداد در این گزارش هویتش افشا شود، بهخبرنگار تلویزیون آمو میگوید که طالبان نمایندگیهای این آموزشگاه را بهدلیل نداشتن آموزگار زن و نداشتن صنف جدا برای دختران، بسته کردهاند.
او در ادامه گفت: «ما ناچاریم براساس قوانین طالبان پیش برویم و مأموران امر بهمعروف همه روزه به آموزشگاه میآیند و از اینجا بازدید میکنند. حضور دانشآموزان در این اواخر کاهش یافته و آنها علاقهای به درس خواندن ندارند.»
محدودیتهایی که طالبان برای زنان و دختران در افغانستان ایجاد کردهاند، سبب ناامیدی در میان خانوادهها نیز شدهاست و آنها نیز هیچ امیدی به آیندهی فرزندان شان ندارند.
محدود شدن حضور دختران در مکتبها، گسترش دامنهی ناداری، سقوط اقتصاد و روی آوردن شهروندان بهمهاجرت، از عوامل آشکار بیعلاقهگی جوانان و نوجوانان بهفراگیری دانش و مهارتهای جدید دانسته میشود.