نهتنها طالبان مسلح که خیلی از طالبان غیر مسلح نیز با همان تفکر طالبانی خود با نوروز مخالفند. دلایل مخالفت طالبان با نوروز به چند مورد خلاصه میشود:
- طالبان با نوروز مخالفند چون این جشن را غیر اسلامی و برخاسته از فرهنگ باستانی غیر دینی میدانند. بنابراین طالبان نوروز را جشنی میدانند که از سنتهای پیشااسلامی، بهویژه فرهنگ زرتشتی و ایرانی، سرچشمه گرفته و آن را مغایر با اصول اسلامی تلقی میکنند.
- بدعت دینی – گروههای افراطی مانند طالبان هر مراسمی را که در سنتهای اسلامی (بهویژه در قرآن و حدیث) نیامده باشند، “بدعت” میدانند و با آن مخالفت میکنند.
- مخالفت با هویت ملی و فرهنگی غیرافغان – نوروز در کشورهای ایران، تاجیکستان و برخی مناطق آسیای مرکزی ریشه عمیق دارد. طالبان که بیشتر دارای نگرش قوممحور و اسلامی افراطی هستند، تمایل دارند تا سنتهای ملی و فرهنگی غیرافغان یا غیرعربی را کمرنگ و یا حذف کنند. به رغم این که دانشمندان پشتون، ریشهای تباری شان را آریایی دانسته و خود را در مراسم نوروز سهیم میدانند؛ اما طالبان که سوادی بالاتر از «قدوری» ندارند، تجلیل از آن را نوعی ایرانزدگی میدانند که گویا از جانب فارسیزبانان مجلل دانسته میشود.
- کنترل اجتماعی و ایدئولوژیکی جامعه از اهداف اصلی طالبان است. طالبان تلاش دارند تا جامعه را مطابق با برداشت خود از اسلام مدیریت کنند. محدود کردن جشنهایی مانند نوروز بخشی از سیاست آنها برای تحمیل سبک زندگی مورد نظرشان است. آنها در مقام خلافت خدا در روی زمین میخواهند مردم را به زور به بهشت ببرند. حتی آنانی که اعتقادی به بهشت ندارند.
نگاهی به ریشهها
ریشهای این مخالفت بنیاد مستحکمی در منابع دینی و یا به قولی در علوم نقلی ندارد. مخالفین نوروز از جمله طالبان با استناد به حدیثی از پیامبر اکرم، تجلیل از نوروز را خلاف اسلام میدانند. در حدیثی که أبو داود (۱۱۳۴) ونسائی (۱۵۵۶ روایت کرده اند آمده است :
” عَنْ أَنَسٍ رضی الله عنه قَالَ قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الْمَدِینَةَ وَلَهُمْ یَوْمَانِ یَلْعَبُونَ فِیهِمَا ، فَقَالَ : مَا هَذَانِ الْیَوْمَانِ ؟ قَالُوا : کُنَّا نَلْعَبُ فِیهِمَا فِی الْجَاهِلِیَّةِ . فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : ( إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَبْدَلَکُمْ بِهِمَا خَیْرًا مِنْهُمَا : یَوْمَ الْأَضْحَی ، وَیَوْمَ الْفِطْرِ ) وصححه الألبانی فی السلسلة الصحیحة (۲۰۲۱).
ترجمه:
زمانیکه پیامبر خدا وارد مدینه شدند مشاهده کردند که اهل مدینه دو روز در سال را به عنوان عیددارند و در آن جشن ومراسم برگزار میکنند. وقتی از مردم پرسیدند، آنها گفتند این روزها را مانند دوران گذشته ما جشن میگیریم. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند : «پروردگار دو روز بهتری را برایتان قرار داده است وآنهم عید فطر وقربان است.
راوی این روایت متوجه اشتباه تاریخی در روایت خود نشده است.
توجه کنید:
هجرت پیامبر اسلام از مکه روز دوشنبه (۱ ربیعالاول/ ۲۴ سنبلۀ سال اول هجری) برابر با ۱۶ سپتمبر ۶۲۲ میلادی میباشد. و ورود پیامبر به مدینه روز ۸ ربیعالاول میباشد. یعنی به مدت هشت روز وارد مدینه شدند. یعنی روز هشتم ربیعالاول سال اول هجرت روزی است که پیامبر اکرم به شهر مدینه قدم گذاشتند. ( به کلمۀ «قَدِمَ» در متن حدیث) توجه فرمایید که پانهادن و وارد شدن را معنی میدهد.
از جانبی، بنا بر گواهی تاریخ و مستندات دینی حکم روزه رمضان در روز دوشنبه اول شعبان سال دوم هجری نازل شده است. تفاوت زمانی بین ورود پیامبر و آغاز رمضان برای مسلمانان (یک و نیم سال) بوده است. حال پرسش این جا است که اگر احکام روزه ماه مبارک رمضان نازل نمیشد، آیا عید فطری وجود میداشت؟ قطعاً پاسخ منفی است. بنابراین وقتی عید فطری که بعد از یک و نیم سال بر پیامبر و مسلمانان مدینه معلوم و مشخص شده است، چگونه یک و نیم سال قبل، پیامبر از عید فطری سخن میگوید که هنوز روزهای وجود ندارد. چرا چنین روایت ضعیفی را حدیث قلمداد کرده و برای این که مخالفت خود را به چیزی نشان دهید از زبان پیامبر حدیثپروری میکنید؟ این که پیامبر اکرم با نوروز مشکل داشته است یا خیر نکتهای جدایی است که حداقل جز این سند معتبرتری در نهی قراردادن آن وجود ندارد. بحث ما معطوف به سخنی منسوب به پیامبر است که روایان آن به دو نکته توجه نکرده اند. یا تاریخ را روایان نقل بالنقل جابهجا کرده اند و متوجه این ظرافت نشده اند که دلیلشان ادعای شان را نفی میکند و یا قطعاً این سخن برساخته از راویان اموی است که از روی عناد در برابر غیر اعراب به آن پرداختهاند.
ما نباید اصحاب کرام را ملامت کنیم؛ این گونه احادیث به گمان اغلب ساخته و پرداختۀ دستگاه حاکمان اموی و عباسی است تا برای تحکیم باورهای خاص خود به حکایت و روایتی چنگ انداخته باشند.
مسلم است که بعد از نازل شدن آیات (کتب علیکم الصیام….) مفهوم عید و مفهوم فطر پدید آمده است و این حکایت و روایت در مغایرت با تاریخ قرار دارد. اگر مخالفت با این امور خیلی مهم میبود به کمان اغلب آیه و نشانهای در خود قرآن وجود میداشت. ما در سیزده مورد با یهودیان باور مشابه داریم، در حالی که اگر در برابر مسلمان کم سوادی چنین حرفی بزنیم، خواهد گفت که شما فرق بین کفر و اسلام را نمیدانید. همین نکته هم از مواردی است که فقط ملایان خود را صاحب صلاحیت میدانند. در حالی که من از یک مفتی شهر در این زمینه توضیح خواستم و تقریباً سه سال است که سکوت اختیار کرده است.
با این حال، بسیاری از مردم افغانستان، بهویژه در مناطق فارسیزبان و برخی گروههای قومی مانند هزارهها، تاجیکها و ازبیکها، به شمول پشتونهای این مناطق همچنان به نوروز بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی خود پایبند هستند و آن را جشن میگیرند، حتی اگر بهصورت غیررسمی و یا در خانه باشد.
محمد افضلی مدرک دکترای خود را از دانشگاه دهلی دریافت کرده و پیش از آن به عنوان استاد دانشگاه هرات تدریس کرده است. علاوه بر این، او بیست سال در چوکات وزارت امور خارجه افغانستان در
داخل و خارج کشور (از ریاست نمایندگی وزارت خارجه در هرات تا مستشار وزیرمختار در هند) کار کرده است. او کتاب هایی در زمینه ادبیات و تاریخ نوشته و چند کتاب نیز از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده است.
مسئولیت محتوای مقالههایی که در بخش دیدگاه وبسایت آمو منتشر میشوند به دوش نویسندگان آن است.