سال ۱۴۰۳ پر از فراز و فرود سیاسی برای طالبان و افغانستان بود، از تنشهای شدید درونی طالبان گرفته تا اثرگذاری سیاستهای جهانی بر افغانستان.
تنش میان حلقه هبتالله آخندزاده و سراجالدین حقانی بر سر سیاستگذاریهای رهبر طالبان آشکارتر شد.
سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان گفت: «باید اینطور فکر نکنید که چون من حاکم هستم، هر کسی باید حرفهای من را بپذیرد و اگر کسی حرف من را نپذیرفت، آسمان به زمین میآید. شما در برابر خداوند مسئول هستید و خداوند از شما سؤال خواهد کرد.»
سراجالدین حقانی از ستونهای اصلی طالبان ۵۲ روز غایب بود و در نبود او، نشستهای کلیدی در قندهار و انتصاب فرماندهان از سوی هبتالله آخندزاده انجام شد.
شیر محمد عباس ستانکزی، معاون سیاسی وزارت خارجه طالبان هم به دنبال انتقاد از سیاستهای هبتالله به امارت متحده عربی رفت و برنگشت.
درهمین حال، دبیرکل ملل متحد در گزارش اخیر گفت، رهبر طالبان گامهای بیشتری برای تحکیم قدرت خود برداشته است، بهویژه با انتصاب افراد وفادار به خودش در موقفهای کلیدی.
در گزارش دبیرکل ملل متحد آمده است: «رهبر طالبان، هبتالله آخندزاده، گامهای بیشتری برای تحکیم قدرت خود برداشت، از جمله سازماندهی نشستهای کلیدی تحت رهبری خود در قندهار و انتصاب وفاداران به موقعیتهای مهم.»
در سال که گذشت همچنین دونالد ترمپ دوباره به کاخ سفید برگشت؛ کسیکه با طالبان توافق دوحه را انجام داده بود؛ اما از توافق و پیامد آن ناخشنود است.
اکنون ترمپ به بازگرداندن سازوبرگهای جامانده امریکایی از نزد طالبان در عوض دوام کمکها به افغانستان تاکید دارد.
طالبان هرچند این تجهیزات را غنیمت جنگی میدانند و میگویند، در برابر ترمپ کوتاه نمیآیند، حتا به بهای جنگ.
دونالد ترمپ، رئیس جمهور ایالات متحده، گفته است: «این حتا باور کردنی نیست. ما عملاً میلیاردها دالر به طالبان، افغانستان، پرداخت میکنیم و این از سوی بایدن انجام شدهاست.»
رابطه طالبان با چین، روسیه، ایران، کشورهای آسیایی میانه به جز تاجیکستان و برخی کشورهای دیگر در سال روان گرم بود و هند هم به این کشورها پیوست.
اما گزارشهای شورای امنیت نشان داد که اختلافها میان اعضای شورای امنیت شدید است و ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا از تعامل با طالبان راضی نیستند.
در این میان؛ رابطه طالبان بر سر مسئله تحریک طالبان پاکستان(تیتیپی) با همپیمان کلیدیشان پاکستان تنشزا بود.
شهباز شریف، نخست وزیر پاکستان گفته است: «کسانیکه با طالبان همسویی داشتند و ادعا میکردند که طالبان افغانستان را از چنگ و زنجیر اشغال آزاد کردند، اکنون کشور ما از اثر این همسوییها با چنین وضعیت روبهرو شده است.»
نشستهای منطقهای و جهانی نیز در باره افغانستان در سال روان برگزار شد. مهمترین، نشست روند دوحه بر پایه ارزیابی مستقل ملل متحد بود، اما این روند بهجای تمرکز روی حل بنبست سیاسی و حقوق بشری و در نهایت ادغام کشور به جامعه جهانی، بیشتر روی مساله مواد مخدر و سکتور خصوصی چرخید.
مخالفان سیاسی طالبان هم از ویانا تا انقره نشستهایی برگزار کردند و همسویی برخی از آنها بیشتر شد.
در سال ۱۴۰۳ چندین خط تازه سیاسی شکل گرفتند، اما مخالفان در گفتوگوهای کلان روی افغانستان همچنان غایب بودهاند.
در نهایت، طالبان یک سال دیگر در تشنگی مشروعیت جهانی ماندند و هیچ کشوری حتا همپیمانانشان، حاضر به رسمیت شناسی آنان نشدند. در فقدان مشروعیت، از چشمانداز هبتالله آخندزاده برای دستیابی به مشروعیت داخلی از طریق برگزاری یک لویه جرگه در ۱۴۰۴ گزارش شدهاست.