افغانستان

کشته شدن دست‌کم ۱۰۰ عالم سلَفی در یک سال گذشته

تصویر تعدادی از کشته شدگان سلفی در یک‌سال گذشته

در یک سال پسین، دست کم ۱۰۰ عالم سلَفی کشته و ۴۰ مدرسه‌ی دینی این فرقه‌ی مذهبی در نقاط گوناگون افغانستان بسته شده‌است.

مولوی نجیب‌الله حبیبی نماینده‌ی بنیاد احیای سنت در اروپا در گفت‌وگو با تلویزیون آمو ادعا می‌کند که طالبان ضمن کشتن دستِ کم ۱۰۰ عالم سلفی و بسته کردن ۴۰ مدرسه‌ی دینی این گروه در ۱۵ ولایت کشور بیش از ۵ هزار تن دیگر از دعوت‌گران و شاگردان مدارس‌ سلفی را در افغانستان زندانی کرده‌اند. سخنگویان طالبان به تماس‌های خبرنگار تلویزیون آمو در این رابطه پاسخ ندادند.

پیش از این سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که تا ماه جنوری سال روان میلادی روی‌داد ۵۰ قتل از عالمان سلفی در افغانستان ثبت شده است.

اما حبیبی رقم نشر شده از سوی سازمان ملل را ناقص می‌داند و می‌افزاید که شمار کشته‌ها‌ی این فرقه‌ی مذهبی بیش‌تر از چیزی است که سازمان ملل گزارش داده‌است.

«بعضی‌ها در زندان طالبان کشته شده و بعضی‌ها هم در جاهای دیگر نابود شده‌اند. آمارها نشان می‌دهد که بیش از ۵ هزار نفر به جرم سلفی بودن در زندان‌های طالبان زندانی هستند.»

او طالبان را عاملان انجام این قتل‌ها دانسته و تاکید می‌کند که به دلیل اختلافات باوری، طالبان عالمان سلفی را در تمام نقاط کشور هدف قرار می‌دهند.

آقای حبیبی می‌گوید: «(تعداد کشته شده‌های علمای سلفی) به صدها نفر می‌رسد، بعضی‌ها در زندان طالبان کشته شده و بعضی‌ها هم در جاهای دیگر نابود شده‌اند. آمارها نشان می‌دهد که بیش از ۵ هزار نفر به جرم سلفی بودن در زندان‌های طالبان زندانی هستند.»

آقای حبیبی همچنان می گوید که طالبان در روزهای نخست به قدرت رسیدن شان شیخ عبیدالله متوکل از عالمان نام ‌آشنای سلفی‌ در افغانستان را بازداشت کردند؛ اما پس از چند روز زندان او را کشتند. به‌گفته‌ی آقای حبیبی، ذبیح‌الله مجاهد در تماس تیلفونی با شماری از بزرگان سلفی وعده سپرده بود که آقای متوکل را از بند رها می‌کنند؛ اما پس از چند روز جسد وی را یافته‌اند.

پیش از این رسانه‌های افغانستان به نقل ازشاه رسول، برادر مولوی عبیدالله متوکل، آورده‌اند که  متوکل ده روز در زندان طالبان زندانی بوده و پس از آن، «خانواده‌اش جسد سربُریده و اسید پاشی شده بر روی وی را از ساحه‌ی ارغندی ولسوالی پغمان» یافته‌اند.

گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی نشان می‌دهد که در سال‌های پسین، سلَفیت در حال تبدیل به یک جریان مذهبی در افغانستان بوده و این فرقه در ولایت‌های ننگرهار، نورستان و بدخشان بیش‌ترین پیرو را دارد.

آنتونیوجوستوزی استاد دانش‌گاه کینگزکاج لندن در یک مقاله که در ۱۲ حمل ۱۴۰۱ روی پایگاه انترنتی بی بی سی نشر شده‌، گفته‌است که، سلفی‌ها پیش از به دست گرفتن قدرت توسط طالبان، گاهی‌ هم‌نوا و گاهی در کش‌‌مکش با این گروه بوده‌اند؛ اما پس از به قدرت رسیدن این گروه، شماری از سلفی‌ها با پیوستن به گروه داعش شاخه‌ی خراسان بر ضد طالبان در حال جنگ اند.

در همین‌حال، یک آگاه امور به‌شرط فاش نشدن هویتش به‌خبرنگار آمو می‌گوید که با آغازِ کار گروه داعش خراسان، یکی از بزرگ‌ترین مفتی‌های سلفی تبدیل به مبلغ داعش در افغانستان شده بود؛ اما سلفی‌ها پس از بستن پیمان دوحه‌ میان طالبان – امریکا، با این‌ گروه نشستی برگزار نموده و با امیر گروه طالبان بیعت کردند.

پیش از این، در دوره‌ی جمهوریت، عبیدالله متوکل و عبدالظاهر داعی و شمار دیگر از فعالان سلفی به اتهام هم‌کاری با داعش خراسان، برای مدتی بازداشت شده بودند.

«اعتراض‌شان این است که شما با کافرها نشست و برخاست دارید، چرا با کفار صلح کردید. مگر نشست با کفار گناه دارد؟»

طالبان حاضر نشدند تا به پرسش‌های خبرنگار آمو در این باره پاسخ بدهند؛ ولی تصاویری از مولوی ندا محمد ندیم والی طالبان در ولایت کابل وجود دارد که می‌گوید: «این خوارج، این سگ‌های جهنم، این وهابی‌ها و سلفی‌ها به گروه داعش که چند سال است با ما در جنگ ‌اند، می‌پیوندند و اعتراض‌شان این است که شما با کافرها نشست و برخاست دارید، چرا با کفار صلح کردید. مگر نشست با کفار گناه دارد؟»

حبیبی، نماینده‌ی بنیاد احیای سنت در اروپا در این باره می‌گوید: «درست است که اکثر داعشی‌ها سلفی هستند؛ اما کل سلفی‌ها داعشی نیستند و این تبلیغات به خاطر ضربه زدن به سلفی‌ها است که این کار را می‌کنند.»

طالبان نگران پیوستن سلفی‌ها به داعش هستند

به باور آگاهان امور دینی: مشکل طالبان با سلفی‌ها ظاهرن این است که بیش‌تر طالبان حنفی مذهب استند و با آن‌که سلفی‌ها مخالف هیچ‌ یکی از چهار مذهب اهل سنت نیستند؛ اما وابسته و یا پیرو این مذاهب نیز نیستند.

محمد محق پژوهش‌گر و نواندیش دینی در گفت‌وگو با آمو تاکید می‌کند که طالبان نیز به دلیل پیروی از مکتب دیوبند، به نحوی از جمله‌ی سلفی‌ها به شمار می‌روند و مشترکات زیادی باهم دارند.

به باور آقای محق، فلسفه‌ی وجودی بخشی از سلفیت طرف‌دار حرکت‌های مسلحانه نیست. سلفیت به دو دسته تقسیم می‌شود. نخست سلفی‌های نرم و آن‌هایی که طرف‌دار حرکت‌های مسلحانه نیستند. این بخش از سلفی‌ها مبارزه با «بدعت» را از طریق رساندن پیام یا دعوت می‌پسندند و اما بخش دوم این‌گروه که زمینه‌ی رسیدن به اهداف شان را از طریق دعوت نمی‌بینند یا هم دیدگاه‌های سیاسی دارند ‌و در شیوه‌ی کارشان بیش‌تر پیرو رفتارهای اخوانی‌ها استند.

«دو جریان داعش و القاعده از بطن همین «سلفیت جهادی» زاده شده‌اند. نگرانی طالبان این است که افراد سلفی‌ پوتانشیل (ظرفیت) این را دارند که به سلفیت جهادی روی بیاورند.»

آقای محق می‌گوید که سلفیت جهادی در واقع جریانی است که در مسایل الاهیاتی با بقیه‌ی سلفی‌ها تفاوت ندارد؛ اما در مسایل مبارزه و سیاست از هم متفاوت هستند.

این بخش از سلفی‌ها باور دارند که باید نظام‌های سیاسی را مطابق دیدگاه خود برابر سازند و برای برقراری این نظام‎‌‌ها، می‌شود به‌ «جهاد» و مبارزه‌ی مسلحانه دست برد و به حکومت دل‌خواه خود رسید.

این کارشناس دینی ادامه داد: «دو جریان داعش و القاعده از بطن همین «سلفیت جهادی» زاده شده‌اند. نگرانی طالبان این است که افراد سلفی‌ پوتانشیل (ظرفیت) این را دارند که به سلفیت جهادی روی بیاورند و از القاعده دوری کرده و به داعش بپیوندند؛ یعنی طالبان که خودشان هم سلفی بدلی اند، می‌ترسند که وقتی نسخه‌ی اصلی سلفیت به بازار بیایید، نسخه‌ی بدلی از میان برداشته خواهد شد.»

سلفی‌ها چه کسانی هستند؟

اهل حدیث یا سلفی‌ها گروهی از مسلمانان اهل سنت اند که خود را پیرو «سلَف صالح» می‌دانند. سلفی‌ها دو اصل اساسی بازگشت به شیوه‌ی زندگی سلف صالح به خصوص سنت رفتاری اهل مدینه در زمان صحابه‌ی کرام و مبارزه با بدعت باور دارند. مبارزه با بدعت به تعبیری آن‌ها مخالفت با هرآن‌چه به نظر صاحب نظران‌شان نو جلوکند، به خصوص نواندیشی دینی، می باشد.

به باور سلفی‌ها مسلمانان تنها می‌توانند از قرآن و سنت پیامبر اسلام و صحابه او پیروی کنند. این ‌گروه تمام تفسیرهای جدید از متون دینی را مردود می‌دانند.

بیش‌ترین سلفی‌ها درکشورهای قطر، سعودی و امارات زندگی می‌کنند. رسانه‌های بین‌المللی گزارش داده‌اند که سلفی‌ها در افغانستان بیش‌تر در ولایت‌های ننگرهار، کنر، نورستان و بدخشان فعال بوده و در سایر ولایت‌های این کشور نیز برنامه‌های منظم دعوتی داشته‌‌اند. پس از سقوط نظام افغانستان، طالبان فعالیت‌ دعوت سلفی‌ها را ممنوع اعلام کردند و در نتیجه تمامی مدارس آنها بسته شد.

ضدیت سلفی‌ها با مذهب شیعه و تصوف؛

به باور مهران موحد، یکی از پژوهشگران علوم دیینی، به این باور است که اعتقاد شیعیان به امامت، وجود اصل اجتهاد، توسل به اهل بیت و زیارت‌ها، کلان‌ترین مشکل سلفی‌ها با پیروان مذهب تشیع است. و در عین حال، سلفی‌ها دشمنی آشکار با اهل تصوف دارند. به باور او سلفی‌ها تا سرحد مسلمان نشمردن شیعیان و صوفی‌ها بر این‌باور پیش رفته اند.

شماری از آگاهان امور دین می‌گویند که، سلفی‌ها باوردارند که  احکام اسلام در هر دوره‌ای باید همان‌گونه اجرا شود که در دوران پیامبر اسلام (ص)، صحابه و تابعین انجام شده بود. در عین حال، در نزد سلفی‌ها عقل و منطق، در برابر قرآن و سنت از هیچ جای‌گاه و ارزشی برخوردار نیست.

مهران موحد، آگاه امور دین، درگفت‌وگو با تلویزیون آمو، می‌گوید در حالی‌که ضدیت سلفی‌ها با شیعیان، ریشه‌در «تکفیری» بودن این‌گروه دارد؛ اما مهم‌ترین اختلاف میان این گروه با شیعه‌، اختلاف سیاسی است.

سلفی‌ها یک فرقه‌ی فکری و عقیدتی اند که مبانی فکرشان به “احمد ابن حنبل” و “ابن تیمیه” می‌رسد. سلفی‌ها در دوره‌ی جهاد بیش‌تر با آمدن جنگجویان عرب وارد افغانستان شدند. نخستین نهاد و حزب رسمی این گروه به نام “جماعت دعوت به‌قرآن و سنت” توسط “جمیل‌الرحمان” از عالمان برجسته‌ی سلفی بنیاد گذاشته شد.