سال۲۰۲۴ به پایان رسید و جهان پس از جشن و سرورهای کریسمس رسما وارد تقویم سال ۲۰۲۵ شد. براساس تقویم چینی سال ۲۰۲۴سال اژدهای چوبی بود و سال ۲۰۲۵سال مار سبز است. براساس داستانهای زودیاک چینی سال اژدهای چوبی سال فرخندگی، شکوفایی و قدرت است. سال ۲۰۲۵ اما سال مار سبزچوبی است.
این یکی از مرموزترین نشانههای زودیاک چینی است که نوید سالی پراز تغییرات، خرد و استراتژی ظریف را میدهد. مار در فرهنگ چینی با عقل، ظرافت و آرامش همراه است.
این یک استراتژیست عاقل محسوب میشود که میداند چگونه با حداقل تلاش به اهداف خود دست یابد. عنصر سال ۲۰۲۵ چوب است. چوب حس اعتماد به نفس آرام، هماهنگی طبیعی و پتانسیل رشد را به نماد سال اضافه میکند. این عنصر بر توسعه، ایجاد و حفظ منابع تاکید دارد. عنصر چوب نشان میدهد که بیشتر تلاشها در سال آینده موفق خواهند بود.
اگر از فضای افسانه و اسطورههای چینی بیرون شویم در میان فارسی زبانان ضرب المثلی مشهور وجود دارد که میگوید: «سالی که نیکوست از بهارش پیداست.» شاید این ضربالمثل چندان با هوای زمستانی تقویم میلادی سازگار نباشد ولی در کشورهای اروپایی عمدتا برف نماد بارآوری و سال خوب است. روسها اگر در سال نو شاهد برف نباشند، برای شان چندان خوشآیند نیست و آن را نشانه بدشگونی قلمداد میکنند.
چرا سالها اهمیت دارند؟
بسیاری از اندیشمندان و نظریه پردازان اجتماعی تفکیک دورهها و سالها را برای رویدادهای جهان چندان معتبر نمیدانند و آن را صرفا برآوردی کمی بهشمار میآورند. به باور این افراد خط زمانی وقایع در مسیری مشخص حرکت نمیکنند که باور داشته باشیم ممکن است به چیزهای که در یک سال قبل دست نیافتهایم با تغییر تقویم شرایط دست یافتن به آنها نیز آسان شود.
زمان از دیدگاه بسیاری از اندیشمندان موضوعی ذهنی است که در جهان واقع وجود خارجی ندارد. به گونه مثال برای یک گوسفند زمان هیچ محلی از اعراب ندارد و نه هم به حضور و وجود آن آگاهی دارد.
اما برای انسانها وضع فرق میکند، انسانها دارای گذشته، حال و آینده اند و به آنها آگاهی دارند، هرچند که ممکن است چیزی به نام گذشته و آینده واقعیت خارجی نداشته باشند.
جهان در سال ۲۰۲۴
جهان در سال ۲۰۲۴ برخلاف تصوراسطورهای چینیها شاهد فرخندگی و شکوفایی نبود. جنگها همچنان تداوم یافت و بحرانهای سیاسی وارد فازهای تازه شدند. دراین سال جهان همچنان میراث دو جنگ، روسیه-اوکراین و غزه را به دوش کشید و وارد سال ۲۰۲۵ کرد.
این دوجنگ که اطراف و جوانب زیادی را درگیر کرده است باعث شده که بیم آغاز جهانی دیگری در جهان را تقویت کند. بسیاری از کارشناسان جنگ با اشاره به آغاز جنگهای اول و دوم جهانی همین حالا میگویند که جنگ سوم جهانی آغاز شده است.
به گفته این کارشناسان اگر عوامل و سرآغاز جنگهای اول و دوم جهانی را در نظر بگیریم، جنگ سوم جهانی همین حالا یک رویداد احتمالی نه، بلکه واقعی است.
شاید دلیل این که بسیاریها هنوز جنگ وسیع جهانی را باور نکرده اند و یا نمیخواهند باور کنند، عدم استفاده از تسلیحات فاجعهبارهستهای بوده باشد.
از زمان جنگ سرد، میان اتحادشوروی سابق و ایالات متحده این ذهنیت در میان شهروندان جهان بهجود آمده که جنگ بعدی جهانی نقطه پایان به زندگی بشر در کره زمین میگذارد.
حالا این ذهنیت قالب به عنوان ابزار در اختیار سران قدرت در جهان قرار گرفته که آن را چاشنی سخنرانیها و تهدیدهای شان کنند.
در جنگ روسیه و اوکراین بارها مقامهای کرملین از استفاده از سلاحهای هستهای به عنوان راه ناگزیر برای دفاع از کشور پنهاور روسیه هشدار داده اند.
اما اگر در سال ۲۰۲۵ این تهدیدها چهره واقعی به خود نگیرد، بشریت باید سپاسگزار بازدارندگی سلاح های هستهای برای وقوع یک جهان مرگبار جهانی باشند.
سال ۲۰۲۴ برای کشورهای ایران و پاکستان، از همسایههای مهم افغانستان، سال خوبی به ثبت نرسید. ایران با دخالتهای که در جنگهای غزه، لبنان و سوریه داشت ضربههای سنگین سیاسی و اقتصادی را متحمل شد و پاکستان درگیر فشارهای سخت اقتصادی، بحران سیاسی و امنیتی بود که همچنان ادامه دارد.
اما سال پار برای سوریه بسیار تحولزا بود. در اواخر این سال بشار اسد با فرار از دمشق به مسکو عملا به ۵۴ سال حاکمیت خانواده اسد براین کشور پایان داد و حالا هئیت تحریرشام با چهره تازه و بهروز شده زمام امور سوریه را به دست گرفته است. اما این که سرنوشت سوریه در سال روان چه خواهد شد؟ و چگونه رقم خواهد خورد؟ باید منتظر فرصتهای بود که در برابر این کشور قرار دارد.
متاسفانه تجربه تلخ تاریخی گروههای انقلابی نشان داده است که آنها به همان میزان که در مبارزه موفق عمل میکنند در حکومتداری دچار خبطهای مرگبار و جبرانناپذیر سیاسی میشوند. به گونهای که نه از مرام سیاسی چیزی باقی می ماند و نه از وعده های داده شده.
در دهه ۹۰ میلادی همین خبطها مجاهدین تازه به قدرت رسیده افغانستان را به اضملال خود و ویرانیهای وحشتناک کشوری سوق داد که در چهارده سال جنگ و کشتار عملا به ویرانه مبدل شده بود.
واقعنگری سیاسی از مهمترین الزمات سازمانها و نهادهای انقلابی است که بتوانند واقعیتهای جهان و پیرامون شان را بهخوبی تحلیل و درک کنند و براساس نیازهای جامعهشان برنامه و عمل داشته باشند.
افغانستان در سال ۲۰۲۴
برای افغانستان سال ۲۰۲۴ همچنان سال تداوم بحران و تنش بود. طالبان که در این سال نیز موفق به تعامل با جهان نشدند، برفشارهای شان بر مردم افغانستان، و بهویژه زنان بیشترازپیش افزودند.
فرمانهای که از سوی رهبر بدون چهره طالبان دراین سال نشرشد، نشان داد که طالبان در روش و منش خود هیچ تغییری وارد نکرده اند و همچنان به دور از واقعیتهای جهان و پیرامون خود، میخواهند برای مردم افغانستان راه بهشت را هموار کنند.
کارل پوپرفیلسوف و نویسنده کتاب معروف«جامعه باز و دشمنانش» میگوید آنانی که آرزوی ساختن بهشت برای انسانها را در زمین دارند، سرانجام برای شان دوزخ می سازند.
طالبان نیز در سه سال گذشته افغانستان را به دوزخی تمامعیار به شهرونداناش مبدل کرده اند، دوزخی که در آن آمال و آرزوهای نسلی برباد میشود.
در سال گذشته همایشها و نشستهای جهانی و منطقهای متعددی در رابطه به افغانستان برگزار شد که به راه حلی برای آینده منتهی نشدند.
مهم ترین این نشستها، نشست دوحه با میزبانی سازمان ملل متحد بود که بدون حضور نمایندگان زنان و جامعه مدنی افغانستان برگزارشد، به امید این که شرکت کنندگان آن موفق شوند طالبان را برای گفتگوهای جدیتر برای حل معضل افغانستان آماده سازند.
از کنفرانس دوحه بیشتر از آن که سازمان ملل و یا مردم افغانستان منفعت برده باشند، طالبان آن را به نفع شان مصادره کردند و به عنوان ابزاری برای تمایل جامعه جهانی برای تعامل با آنها تعبیر کردند.
نشست ویانا با حضور نمایندگان سیاسی وجامعه مدنی، که برخیها از آن به عنوان هسته دارای فکر و برنامه یاد میکنند، در سال گذشته با برگزاری نشستی تلاش ورزید که نقشهای راه برای بیرون رفت از چالش های فرا راه افغانستان پیدا کند که احتمالا این مهم هم در سال روان همچنان پیگیری خواهد شد.
چرا جهان را کج می فهمیم؟
هانس رزلینگ، استاد برجسته سویدنی در حیطۀ سلامت عمومی کتابی نوشته است که محصول پرسشگریها و آزمونهای او در رابطه به آگاهی و اطلاعات انسانها در مورد وضعیت زندگیشان در کره زمین است. این کتاب که پس از مرگ او به کوشش پسر و عروساش منتشر شد کتابی بسیار خواندنی و جذاب است. آقای رزلینگ در این کتاب تلاش کرده که با دادهها و آزمون های مختلف نشان دهد که فهم انسانها در مورد اتفاقات و واقعیتهای اطراف شان از فهم یک شامپانزی هم کمتر است.
او پرسشهای را در مورد مسایل بسیارعام از جوامع مختلف پرسیده و سپس به نتایج حیرت آوری دست یافته است. به گونه مثال او پرسیده است که، اکثریت مردم جهان در کجا زندگی میکنند؟ و پاسخهای گرفته نشان داده که سطح فهم مردم جهان به صورت فاجعه آمیزی از سطح فهم شامپانزیها بلندتر نیست. یعنی او همین سوالها را در برابر شامپانزیها گذاشته و دیده که آنها به صورت تصادفی درصد پاسخهای درستشان از انسانها بیشتر بوده است.
این سخن به این معناست که ما همچنان از توان پیشبینی وضع جهان و جامعه خود قاصریم و نمی دانیم که واقعا فردا و یا در سال آینده دقیقا چه پیش خواهد آمد.
همه آرزو می کنیم که سال خوبی داشته باشیم، شاید به این صورت به یکی از مهمترین غرایز خود که پیشبینی رویدادهاست دست پیدا کنیم.
سال ۲۰۲۵ تان نیکوباد!
امیر نیک آئین از روزنامه نگاران افغانستان است که مقالات و نوشته های زیادی از او در داخل و خارج از کشور نشر شده است.
مسئولیت محتوای مقالههایی که در بخش دیدگاه وبسایت آمو منتشر میشوند به دوش نویسندگان آن است.