زنان

اختصاصی: در دو سال ۲۴ تن شاهد ۵۸ مورد ازدواج اجباری بوده‌اند

File-Photo

از‌دواج اجباری؛ یا تجربه مرگ تدریجی؛ زنان و دختران افغانستان سال ها می‌شود، قربانی این چنین ازدواج‌ها بوده‌اند.به‌تازگی یافته‌های یک پژوهش میدانی آمو نشان می‌دهند، که در دو سال اخیر ۲۴ تن در ۸ ولایت، گواه ۵۸ مورد ازدواج اجباری بوده‌اند.

بربنیاد این پژوهش میدانی، «فقر اقتصادی، فشار خانوادگی و فرهنگ ناپسند به‌شمول بی‌سوادی، و هم‌چنان ممنوعیت طالبان بر آموزش و تحصیل زنان و دختران» به‌ترتیب سه دلیل بنیادی،ازدواج‌های اجباری در دو سال پسین بوده‌اند.

ازدواج اجباری؛ یافته‌های پژوهش‌ میدانی آمو:

  • این پژوهش‌ در ولایت‌های فراه، بامیان، دایکندی، پکتیا، قندوز، فاریاب، جوزجان و پروان صورت گرفته است.
  • مصاحبه شوندگان یا قربانی ازدواج اجباری بوده‌اند، یاهم گواه ازدواج اجباری.
  • در‌ دو سال، ۲۴ تن در ۸ ولایت، گواه ۵۸ مورد از‌دواج اجباری بوده‌‌اند.

در این پژوهش ۳۷.۵ درصد مصاحبه شوندگان، گفته‌اند،فقر اقتصادی دلیل ازدواج های اجباری بوده، ۲۰،۸ درصد هم گفته‌اند،ممنوعیت آموزشی بر زنان و دختران، دلیل ازدواج اجباری در دو سال پسین بوده‌اند.

دلیل‌های ازدواج اجباری؛ یافته‌های پژوهش‌ میدانی آمو:

  • ۳۷.۵ درصد گفته‌اند، فقر اقتصادی دلیل از‌دواج‌های اجباری در دو سال پسین بوده‌اند.
  • ۳۷.۳ درصد هم، فرهنگ‌های نا‌پسند( به‌شمول بد دادن دختران و بدل کردن) بی‌سوادی و فشار خانوادگی را دلیل‌ ازدواج‌های اجباری در دو سال پسین گفته‌اند.
  • ۲۰.۸ درصد هم، گفته‌اند، ممنوعیت طالبان بر آموزش و تحصیل زنان و دختران یکی از دلیل‌های ازدواج‌های اجباری در دو سال پسین بوده‌اند.
  • ۴.۴ درصد هم به این پرسش، پاسخی نگفته‌اند.

در‌ مورد پیامدهای ازدواج‌های اجباری، ۳۷،۵ درصد‌ گفته‌اند که «خشونت‌های خانوادگی» پیامد از‌دواج‌های اجباری است، مصاحبه شوندگان، بیماری‌‌های روانی، فرار از منزل و خودکشی را از دیگر پیامدهای ازدواج‌های‌ اجباری گفته‌اند.

پیامد‌های ازدواج اجباری؛ یافته‌های پژوهش‌ میدانی آمو:

  • ۳۷.۵ درصد‌ گفته‌اند، ازدواج‌های اجباری، به‌ «خشونت‌های خانوادگی» می‌انجامد.
  • ۱۶.۶ درصد‌ گفته‌اند، ازدواج‌های اجباری، به «بیماری‌های روانی» می‌‌انجامد.
  • ۱۲.۵ درصد گفته‌اند، ازدواج‌های اجباری، به «خودکشی»‌ می‌انجامد.
  • ۱۲.۵ درصد دیگر گفته‌اند، ازدواج‌های اجباری، به «فرار از منزل» می‌انجامد.
  • ۱۲.۵ درصد دیگر گفته‌اند،ازدواج‌های اجباری، به «بی‌سرنوشتی و جدایی» می‌انجامد.
  • ۸.۴ درصد به‌این پرسش پاسخی نداده‌اند.

طالبان با برگشت و تسلط بر افغانستان در اسد ۱۴۰۰، بیش‌‌تر نهادهای مشخص حکومتی به‌شمول وزارت زنان را که در بخش حقوق زنان و‌ جلوگیری از ازدواج‌های اجباری و نقض حقوق زنان کار می‌کردند، به‌گونه‌ای حذف کردند.

در سه‌سال اخیر، طالبان با حذف این نهادها، مسوولیت جلوگیری از ازدواج‌های اجباری را‌ به وزارت امر به‌معروف و نهی از منکر طالبان واگذار کرده‌اند، رئیس پلان این وزارت طالبان به‌روز ۳۰ اسد گفت در یک‌سال اخیر، از دو صد و پنج مورد، خرید و‌ فروش زنان و دختران جلوگیری کرده است.

محب‌الله‌ مخلص رئیس پلان و تدوین وزارت امر به‌معروف‌ و نهی از منکر طالبان در ۳۰ اسد سال روان گفته است: «در سه‌صد و ۳۸ مورد از بد دادن زنان جلوگیری شده است، در دو صد و پنج مورد از فروختن زنان جلوگیری شده است، در هزار و ۳۱۳ مورد، دشمنی به دوستی مبدل شده است.»

افزون بر این پژوهش، ما در ادامه گزارش، به‌گوشه و کنار افغانستان دنبال مصاحبه با کسانی رفتیم که یا قربانی ازدواج اجباری شده‌اند یا هم‌ گواه بر چنین ازدواج‌ها بوده اند. برخی مصاحبه‌شوندگان خواسته‌اند، تا نام‌های شان مستعار و هویت شان پنهان باشد.

دستانش از قلم و کتاب بی‌گانه شده، ممنوعیت طالبان بر آموزش و‌ تحصیل گلالی را قربانی ازدواج اجباری ساخت. می‌گوید روزها را در محرومیت سپری می‌کند.

گلالی، قربانی ازدواج اجباری می‌گوید: «بعد از این‌که مکاتب، دانشگاه‌ها و مرکز‌های آموزشی بسته شد در برابر ما (دختران و زنان) من مجبور شدم، به ازدواج اجباری روی بیاورم، همین که من از آموزش و حقوق آزادی فردی خود محروم شدم از پیامدهای ازدواج اجباری است. در تصمیم‌گیری زندگی خود دخالت داشته باشم.»

مهتاب افتخار، یکی‌دیگر از قربانیان ازدواج اجباری است، می‌گوید اما تسلیم دشواری‌ها‌ نشده، افتخار تاکید دارد که‌او ده‌‌‌سال داشت که به ازدواج اجباری داده شد.

مهتاب افتخار، قربانی‌ ازدواج اجباری گفته است: «در سن ده سالگی به ازدواج اجباری داده شدم، سال‌ها شکنجه شدم، سال‌ها ظلم، ستم، لت‌وکوب و خشونت را تحمل کردم و شکنجه روحی و جسمی شدم با هزاران مرض مبتلا شدم اما تسلیم نشدم، مبارزه کردم، صدا بلند کردم، در این راه که من مبارزه کردم بهای سنگین پرداختم، زندانی شدم، شکنجه شدم، شلاق خوردم،سه دخترم را زیر خاک کردم، فرزندانم را از من‌ گرفتند.»

ستاره نیز گواه یکی از ازدواج‌های اجباری بوده که دختری را برای مردی که معتاد به‌مواد مخدر بوده به ازدواج اجباری داده اند، هرچند می‌گوید، این رویداد از سال‌های پیش است، اما ازدواج اجباری هنوز هم از زنان و دختران افغانستان قربانی می‌گیرد.

ستاره، گواه ازدواج اجباری افزوده است: «با وجود که طفل در بطن‌اش است همسر‌اش برایش تهمت می‌زند و می‌گوید این با یک مرد دیگر در رابطه است، وقتی دوباره به خانه پس میاید این دختر را بسیار لت‌وکوب می‌کنند با پسر کاکایش وقتی که بسیار لت‌وکوبش می‌کنند خفه کردند، تا از بین رفت و آن‌قدر می‌زنند حتی طفل‌اش نیز از بین می‌رود و می‌روند، او را دفن می‌کنند.»

شماری دیگری هم‌ تاکید کردند، برخی خانواده‌ها به دلیل این‌که بتوانند چالش‌های اقتصادی خود را مدیریت کنند، دختران‌شان را به ازدواج‌های اجباری ناگزیر می‌سازند.

نازنین، گواه ازدواج اجباری افزود: «یکی از اساسی‌ترین دلایل ازدواج اجباری فقر و مشکلات اقتصادی است. خانواده‌ها به خاطر فقری که با آن رو به‌رو‌ هستند، مجبور می‌شوند تن به ازدواج اجباری و زود هنگام بدهند. دختران‌شان را قربانی ازدواج های اجباری می‌کنند تا اوضاع اقتصادی شان بهبود یابد و ما شاهد این رویدادها هستیم. حتا دخترانی که سن شان خورد هستند، ۱۴ – ۱۲ ساله می‌باشند و آن‌ها را به کسانی دادند که از لحاظ سن تفاوت زیادی دارند. حتا بیش‌تر از ۳۰ سال و ۴۰ سال.»

با این همه، سال‌ها می‌شود، ازدواج‌های اجباری در شکل‌های مختلف گاه در چهره کودک همسری و بد دادن و بدل کردن دختران، گاه هم در چتر فروش دختران، از زنان و دختران افغانستان قربانی گرفته، قربانی که نسل در نسل در حال تکرار شدن است. تلاش‌ها برای مبارزه با آن ظاهرا تاهنوز کم‌تر نتیجه داده است.