کشته شدن حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان، در حملههای اسرائیل در بیروت در ۲۷ سپتمبر ۲۰۲۴ میتواند تأثیرات گسترده و پیچیدهای بر منطقه خاورمیانه داشته باشد.
حزبالله به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات سیاسی و نظامی لبنان و به طور کلی در خاورمیانه، نقش مهمی در منازعات منطقهای به ویژه در رابطه با اسرائیل، سوریه، یمن و ایران ایفا میکند.
حسن نصرالله از سال ۱۹۹۲ بهعنوان سومین رهبر حزبالله لبنان فعالیت میکرد. وی پس از سپری کردن دورهای کوتاه از مطالعات دینی در ایران و پس از ترور سید عباس موسوی در سال ۱۹۹۲ به لبنان بازگشت و رهبری حزبالله را بر عهده گرفت. در دوران رهبری او، گروه حزبالله به موشکهایی با برد بلندتر دست یافت که امکان حمله به مناطق شمالی اسرائیل را فراهم میکرد.
اسرائیل در طول ۱۸ سال حضور در جنوب لبنان متحمل تلفات سنگینی شد و در سال ۲۰۰۰ مجبور به خروج نیروهای خود از این منطقه گردید.
این موفقیت، محبوبیت حزبالله را در منطقه بهطور چشمگیری افزایش داد و جایگاه نصرالله را در عرصه سیاست داخلی لبنان و خاورمیانه تقویت کرد. سر انجام در ۲۷ سپتمبر ۲۰۲۴، سخنگوی ارتش اسرائیل اعلام کرد که نیروی هوایی اسرائیل مقر اصلی حزبالله در بیروت را با هدف ترور نصرالله مورد حمله قرار داده است. اندکی پس از آن، ارت تأیید کرد که حسن نصرالله در این حمله کشته شده است. کشتن حسن نصرالله میتواند به تشدید درگیریها و بیثباتی در خاورمیانه منجر شود و توازن قوا در منطقه را تحت تأثیر قرار دهد.
پیامدهای احتمالی کشته شدن حسن نصرالله برای منطقه ممکن است شامل موارد زیر باشد:
افزایش تنشها میان حزب الله و ایران با اسرائیل
حسن نصرالله نماد مقاومت در برابر اسرائیل به حساب میآید و کشتن او به احتمال زیاد تنش ها میان حزب الله و ایران را با اسرائیل افزایش دهد. چون حزب الله و ایران مکررا از تسویه حساب نسبت به اسرائیل صحبت کرده اند. این تسویه حسابها ممکن است منجر به تشدید جنگها و درگیریهای منطقهای شود.
طوری که عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، گفته است که «همه به خطر بروز یک جنگ تمامعیار در منطقه معترفند و نگران هستند. این یک تهدید بزرگ برای منطقه است. واقعا در وضعیت هشدار به سر میبریم. کشورهای منطقه و فراتر از منطقه باید بدانند وضعیت بسیار خطیرست و هر لحظه هر احتمالی ممکن است.»
از طرف دیگر حزبالله توانایی انجام حملات موشکی و نظامی به اسرائیل را دارد که میتواند جنگی گستردهتر را در منطقه ایجاد کند. در مقابل، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با لحن صریح و تهدیدآمیز اعلام کرد که اگر ایران به اسرائیل حمله کند، هیچ نقطهای در ایران وجود ندارد که از دسترس اسرائیل دور بماند.
او همچنین تأکید کرد که این هشدار فقط به ایران محدود نمیشود، بلکه شامل تمامی خاورمیانه نیز میگردد. این اظهارات میتوانند منطقه را به سوی یک سرنوشت تازه، پر از تنش، جنگ، و خشونت سوق دهد. تهدیدات علنی از سوی رهبران کشورها در منطقهای حساس و پرتنش خاورمیانه، میتوانند باعث تشدید بحرانها شوند و زمینهساز درگیریهای نظامی گستردهتری گردند.
تشکیل اتحادهای جدید و تقویت اتحادهای قدیمی
تنشها میان اسرائیل و ایران میتواند باعث تشکیل اتحادهای جدید و یا تقویت اتحادهای قدیمی در خاورمیانه شوند. این وضعیت تأثیرات قابلتوجهی بر روی معادلات ژئوپلیتیکی منطقه دارد و ممکن است منجر به تنظیم مجدد روابط دیپلماتیک و نظامی میان کشورهای منطقه و حتی قدرتهای جهانی شود.
ایران ممکن است تلاش کند تا اتحاد خود را با گروههای شبهنظامی منطقهای مانند حزبالله لبنان، حماس، و گروههای شیعه در عراق و یمن تقویت کند. این اتحادها به دنبال مقابله با نفوذ اسرائیل و کشورهای همپیمانش خواهند بود. افزون بر آن، تنشها ممکن است به تقویت اتحاد استراتژیک ایران با دولت سوریه منجر شود. ایران از مدتها پیش یکی از حامیان کلیدی دولت بشاراسد بوده و افزایش تنشها با اسرائیل میتواند به تقویت همکاریهای نظامی و امنیتی میان این دو کشور منجر شود. همچنان با توجه به تقابل میان ایران و اسرائیل و حمایت برخی از کشورهای غربی از اسرائیل، ایران ممکن است به دنبال گسترش روابط خود با قدرتهای جهانی مانند روسیه و چین باشد. این دو کشور میتوانند از طریق حمایتهای اقتصادیِ، سیاسی و نظامی به ایران کمک کنند تا در برابر فشارهای بینالمللی مقاومت کند.
همزمان، حمایت امریکا از اسرائیل در کنار فشارهای تحریمی بر ایران، میتواند بر شدت این تنشها بیفزاید و کشورهای منطقه را به سمت اتحادهای بیشتری با یکدیگر سوق دهد.
گسترش درگیری های نیابتی و همکاری های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی
تنش میان ایران و اسرائیل ممکن است به افزایش درگیریهای نیابتی در منطقه منجر شود. این درگیریها میتوانند در کشورهایی مانند لبنان، سوریه، عراق، و یمن تشدید شوند، جایی که گروههای وابسته به ایران و اسرائیل ممکن است با یکدیگر درگیر شوند. علاوه بر آن، با توجه به اینکه بسیاری از کشورهای عربی، به ویژه در خلیج فارس، ایران را به عنوان یک تهدید تلقی میکنند، ممکن است روابط خود را با اسرائیل در حوزههای اطلاعاتی، امنیتی و حتی نظامی تقویت کنند. برخی از کشورها ممکن است با توجه به افزایش تهدیدهای نظامی از سوی ایران یا اسرائیل، به پیمانهای دفاعی منطقهای بپیوندند یا پیمانهای موجود را تقویت کنند. به طور مثال، همکاریهای نظامی میان کشورهای خلیج فارس و امریکا میتواند در برابر تهدیدهای ایران افزایش یابد.
در خاتمه، کشته شدن نصرالله میتواند به تشدید درگیریهای نظامی و افزایش تنشها میان حزبالله، ایران و اسرائیل منجر شود. حزبالله ممکن است برای انتقام از اسرائیل، حملات تلافیجویانهای را انجام دهد که میتواند جبهههای جدیدی از جنگ را در منطقه باز کند.
این وضعیت میتواند کل خاورمیانه را به بحران و بیثباتی بیشتر بکشاند. در نتیجه کشورهای منطقه ممکن است اتحادهای تازهای را برای مقابله با تهدیدهای متقابل تشکیل دهند. به طور مثال، روابط نظامی و امنیتی اسرائیل با برخی کشورهای عربی که با ایران در رقابت هستند، میتواند تقویت شود. از سوی دیگر، ایران نیز ممکن است اتحادهای قدیمی خود با گروههای مقاومت و شبهنظامیان شیعه در لبنان، سوریه، عراق و یمن را تقویت کند.
این گروههای شبهنظامی به اقدامات نظامی و حملات تهاجمی دست خواهند زد که این درگیریها میتواند مناطق گستردهتری از خاورمیانه را به بیثباتی بکشاند.
افزون برآن، همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی، بهویژه آنهایی که با ایران خصومت دارند، ممکن است افزایش یابد. همچنین، احتمالاً همکاریهای نظامی میان این کشورها برای مقابله با تهدیدهای ایران و حزبالله تقویت خواهد شد. از سوی دیگر، ایران نیز ممکن است برای تقویت توان خود، همکاریهای سیاسی، افتصادی و نظامی با روسیه و چین را افزایش دهد.
تواب دانش پژوهشگر حقوق اساسی عمومی و استاد مدعو در دانشکده حقوق دانشگاه کارنل- نیویورک، ایالات متحده امریکا است.
مسئولیت محتوای مقالههایی که در بخش دیدگاه وبسایت آمو منتشر میشوند به دوش نویسندگان آن است.