یافتههای پژوهش آمو نشان میدهند که فعالیت شبکههای قاچاق انسان در یکسال پسین در افغانستان افزایش داشته است.
۶۷ درصد از شرکت کنندگان این پژوهش میدانی آمو، که هر کدام آنان تجربه مهاجرتهای غیرقانونی را نیز داشتهاند، میگویند در یک سال پسین فعالیت شبکههای قاچاق انسان در محل بودوباش آنان افزایش داشته؛ اما ۱۵ درصد از مصاحبهشوندگان گفتهاند که فعالیت شبکههای قاچاق انسان کاهش یافته است.
گروههای سنی
این پژوهش آمو در بخشهای مختلف هشت ولایت کشور با ۴۰ تن انجام شده که هرکدام تجربه مهاجرتهای غیرقانونی را داشتهاند.
این پژوهش در ولایتهای فراه، بامیان، جوزجان، پروان، فاریاب، دایکندی و پکتیا انجام شدهاست.
بربنیاد یافتههای این پژوهش، جوانان نخستین گروه هستند که قربانی شبکههای قاچاق انسان میشوند.
پژوهش دریافته که در برخی موارد، فعالیت این شبکهها در چتر قاچاق انسان، بههدف قاچاق مواد مخدر، خرید و فروش اعضای بدن انسان، قاچاق اسلحه، همسویی و همکاری با گروههای آدمربا و دزدان در امتداد بخشهای مرزی و حتا تقویت نیرو برای گروههای هراسافکن، نیز میانجامد.
در ادامه این گزارش برخی از کسانیکه قربانی شبکههای قاچاق انسان و مهاجرتهای غیرقانونی شدهاند، نیز از این مسیر که در میان مردم به «مسیر مرگ» شهرت یافته، روایتهای شان را شریک ساختهاند.
هدفهای قاچاقچیان
در بخشهای مرزی افغانستان؛ دهها شبکه کوچک و بزرگ قاچاق انسان همه روزه، دهها تن را که چرخ زندگی آنان را به نقطه مهاجرت غیرقانونی کشانده، شکار میکنند.
فعالیت این شبکهها در امتداد این مرز خلاصه نمیشود، شبکههای ارتباطی پیدا و پنهانی تا مرکز شهرها هم در داخل کشور و هم در بیرون از افغانستان فعال هستند.
آمار و ارقام
در پژوهش آمو ۶۷.۵ درصد از شرکت کنندگان پژوهش گفتهاند، فعالیت شبکههای قاچاق انسان در یکسال پسین در محل بودوباش آنان افزایش داشته، ۱۵ درصد هم گفته کاهش یافته، پنج درصد باور دارند که این فعالیتها اندکی کاهش داشته و ۱۲.۵ درصد هم گفتهاند، اندکی افزایش یافته است.
۸۲.۵ درصد شرکت کنندگان در مورد هویت شبکههای قاچاق انسان گفتهاند که اعضای فعال این شبکهها در داخل افغانستان شهروندان کشور هستند، اما ۱۷.۵ درصد دیگر تاکید ورزیده که افزون بر شهروندان کشور، شهروندان خارجی، بهشمول پاکستانیها نیز در چتر شبکههای قاچاق انسان در داخل افغانستان فعالیت دارند.
۹۵ درصد در مورد هدفهای شبکههای قاچاق انسان گفتهاند، که هدف بنیادی آنان «پول» است. ۲.۵ درصد گفته ممکن هدف آزار و اذیت جنسی باشد.
۲.۵ درصد دیگر هم گفته قاچاق اسلحه یکی از هدفهای این شبکهها است.
از این میان، ۴۰ درصد، در مورد هدفهای شبکههای قاچاق انسان، بیشتر از یک پاسخ گفتهاند.
۱۰ درصد گفتهاند که برای شبکههای قاچاق انسان، قاچاق به یک منبعدرآمد و شغل مبدل شده است. ۱۰ درصد دیگر هم گفتهاند هدف شبکههای قاچاق انسان، همکاری با گروههای آدمربا و دزدان نیز است.
با این حال، ۷.۵ درصد گفتهاند، فعالیت این شبکهها، بههدف قاچاق مواد مخدر انجام میشود. ۷.۵ درصد دیگر هم گفتهاند، بخشی از هدف فعالیت شبکههای قاچاق انسان، بهتقویت گروههای هراسافکن و ممکن گروه داعش بیانجامد.
پنج درصد هم گفتهاند، یکی از هدفهای این شبکهها، قاچاق اعضای بدن انسان را شامل میشود.
شرکت کنندگان گفتهاند که در مرحله نخست، شبکههای قاچاق انسان دنبال جوانان هستند، در رده دوم نوجوان، در مرحله سوم کودکان و در مرحله چهارم زنان و در رده آخری دنبال مردان میان سال میگردند.
۵۷.۵ درصد گفتهاند، که شبکههای قاچاق انسان با کارگیری از روش «وعدههای دروغ و همراه با فریب» ۱۷.۵ درصد گفته که با کارگیری از روش «تبلیغات» و بهباور ۱۵ درصد دیگر هم «تشویق منفی» بهترتیب سه روش، پر کاربرد شبکههای قاچاق انسان برای کشاندن مردم به مسیر مهاجرتهای غیرقانونی است. ۱۰ درصد دیگر هم گفتهاند که شبکههای قاچاق انسان، از روشهای مختلف دیگر کار میگیرند.
۲۰ درصد به پرسش آمو درباره دلیل مهاجرت غیر قانونی بیشتر از یک پاسخ گفتهاند. ۱۰ درصد گفته اند که مردم بهدلیل چالشهای اقتصادی شبکههای قاچاق انسان را جستوجو میکنند. ۷.۵ درصد گفتهاند که شبکههای قاچاق انسان از فقر اقتصادی مردم استفاده نادرست کرده و آنان را به مسیر مهاجرتهای غیرقانونی میکشانند. ۲.۵ درصد هم گفتهاند، شبکههای قاچاق انسان عوامل نفوذی منطقهای دارند.
روایتهای از قربانیان قاچاق انسان
آمو در برخی بخشهای کشور با یکشمار از افراد گفتوگوی تصویری نیز انجام داده که قربانی قاچاق انسان شدهاند و تجربه مسیرهای مهاجرتهای غیرقانونی را داشتهاند، اما بهدلیل امنیتی، مصاحبه شوندگان خواستهاند تا چهرهشان پنهان بماند و نامهای اصلی شان نیز در گزارش بازتاب نیابد.
خیبر (نام مستعار) هرچند از دل مسیر مرگ به خانه برگشته؛ اما هنوز رواناش در آن مسیرهای پرخم و پیچ مهاجرت غیرقانونی که در پایان او را در دام آدمربایان انداخت، سرگردان است. هنوز به گرسنگیها و تشنگیهای فکر میکند که شکنجه، دشواری آن را صد برابر ساخته بود. هرچند او تاب آورد اما گواه بوده که قلب دوستش زیر بار این همه فشار از حرکت ایستاد و نامش را گذاشتند، مسافر بیبرگشت.
خیبر به آمو گفت: «مواردی که ما تجربه کردیم وقتی گروگان دزدها بودیم موارد زیادی بود؛ آب و غذا نمیدادند. ما را لتوکوب میکردند، آزار و اذیت میکردند. هر دقیقه فشار میآوردند که زنگ بزن به خانوادهات اینطرف و آن طرف کی را دارید که برای ما پول روان کند؟
همین موارد را ما تجربه کردیم که زیاد گرسنگی و لتوکوب شدیم. یک رفیق ما همانجا از گرسنگی و تشنگی و لتوکوب جان خود را از دست داد.»
احمد (نام مستعار) چند مدت پیش، به دلیل وضعیت وخیم اقتصادیاش در جال شبکههای قاچاق انسان گیر افتاد. تن خستهاش روزهای لتوکوب قاچاقچیان و سرانجام بهگفتهخودش ظلم و جبر پولیس ایران را در اردوگاه سنگ سفید این کشور، هنوز فراموش نکرده. او میگوید از مسیر مرگ گذشته، مسیری که در گوشه و کنار آن پیکرهای خشکیده بینفس روایت از پایان تلخ آن داشت.
احمد به آمو گفت: «اگر آب میدادند در یک آفتابه پر از چرک برای ما آب میآوردند و ما را در آفتاب سوزان بیرون میکردند. موتر می آورند؛ در یک موتر بیست تا سی نفر زن و مرد را انتقال میداند. فریاد و گریه کودکان، از عقب موتر بلند بود. یک قسم موترها مانند سوزکی که در پشت سرش بوجیهای کاه را می ماندند، تا اگر پولیسها گیر کنند، فکر کنند بوجیهای کاه است. یک وضعیتی بود! میرفتیم در کوههای میماندیم نه غذا و نه آب. با جنازههای برخوردیم که در دل آفتاب سوخته بودند. آنها را یا ایرانیها با مرمی زده بودند و یا خود شان در آنجا از گرسنگی و گرمی تلف شده بودند.»
تنها این مردان نیستند، زنان و کودکان نیز در این مسیر با مردان همرکاب هستند تا شاید در پایان مسیر دشوارگذار مهاجرت غیرقانونی، بتوانند دریچه به سوی فردا بهتر باز کنند. اما بیخبر از پایانهای تلخ.
ستاره (نام مستعار) یکی از قربانیان قاچاق انسان به آمو گفت: «یک سال قبل از افغانستان از راه غیرقانونی مهاجرت کردیم. قاچاقچیان از دوستان اقارب همسرم بودند و ما را از راه غیرقانونی به ایران بردند. در راه خیلی مشکلها را تحمل کردیم. تشنگی، گرسنگی. از کوهها عبور کردیم، و هزارها مشکل دیگر تا به ایران رسیدیم.»
بهگفته برخی دیگر، دُشواریهای مسیر مهاجرتهای غیرقانونی پیچیدهتر از آن است که روایت میشود.
معروف (نام مستعار)، قربانی قاچاق انسان به آمو میگوید: «نه در راه آب بود و نهنان، زیادتر دل ما میسوخت، به این که بیشتر زنان را دیدیم که کودکان و خوشان در راه ماندند. بیشتر زنان را دیدیم که باردار بودند و در این راه میروند و قاچاقچیان هم همین ظلم را میکنند که نه در شریعت است نه در اسلام. اینجا در یک موتر کرولا نهایت ۵ تن سفر میکنند، اما در راه قاچاق ۱۴ نفر را میبرند. همین قاچاقچیان اگر آب هم بخواهید با لگد میزنند، اگر نان هم بخواهید با لگد میزنند.»
شماری روایت میکنند که مسیر پر خطر مهاجرت غیرقانونی بهایران از دشتهای نیمروز آغاز میشود. مهاجران با توهین و دشنام شبکههای قاچاق انسان روبهرو میشوند. در همین حال در ایران و یا هم در ترکیه، اردوگاههای پر ماجرای مهاجرت ویا گروههای آدمربا در کمین آنان هستند.
احمد شاه (نام مستعار)، قربانی قاچاق انسان، میگوید: «رفتم ولایت نیمروز، آنجا قاچاقچی زیاد است، و آنان ما را تا ایران بردند و بعد تحویل قاچاقچیان ایرانی دادند. در مسیر راه انواع مشکلها را تحمل کردیم، گرسنگی و تشنگی، توهین و تحقیر،لتوکوب، زخمی شدن. حتا امکان دارد که انسان جان خود را از دست بدهد. خودم بعد از یک هفته به تهران رسیدم.»
حمید (نام مستعار)، قربانی قاچاق انسان، به آمو گفت آدمربایان او و همراهانش را در ترکیه شکنجه کردند.
حمید افزود: «من و رفیقهایم در مزر ترکیه بودیم که ما را دزدها گرفتند و در یک محل سرد بردند، تلفون و پول ما را گرفتند، به یک محلی بردند که یک اتاق تاریکی بود، ما را شکنجه کردند . از پدرهای ما پول خواستند، از من پول خواستند، به پدرم زنگ زدند تا پنجهزار دالر پول روان کند، اگر روان نکند گفتند مسرت را میکشیم.»
صابر (مستعار) هنوز به بیابانی فکر میکند که روزها برای رسیدن به مقصد بیپایان آن چشم دوخته بود، بیخبر از اینکه در دام دزدان میافتد. او تجربه تلخ از شکنجه دزدان و ظلم شبکههای قاچاق انسان دارد. سرانجام تا به استانبول ترکیه رفت، اما دوباره برگشت داده شد.
صابر میگوید: «اینجا با قاچاقچی صحبت کردم. تا نیمروز رفتم و در آنجا با قاچاقچی آشنا شدم. قاچاقچی مهم نبود، افرادش بود، با او حرکت کردیم، بهسختی از بلوچستان به ایران گذشتیم. در ایران از سوی دزدان به گروگان گرفته شدم و با دادن یک مقدار پول دوباره رها شدم.»
شاهگل (نام مستعار) پس از طی کردن مسیر دشواری مهاجرت با دستان خالیتر دوباره به افغانستان برگشت «اجباری» داده شده است.
شاهگل میگوید: «در راه گرسنگی بود در طی راه خیلی بدبختی بود طلاهای ما در سر مرز گم شد، به پاکستان و آن طرفها و در خانواده ما هشت نفر است. شش هفت نفر یکطرف ماندیم و هفت هشت نفر طرف دیگر ماندیم، پاشیده شدیم. از طریق تماس با قاچاقچی ارتباط پیدا کردیم و فرزندانام برایش پول دادند. کسی رایگان نمیبرد و ما از قبل شناخت هم نداشتیم.»
با این همه، بربنیاد یافتههای پژوهش، بخشهای مرزی ولایتهای نیمروز و هرات و سپین بولدک قندهار در امتداد خط دیورند، بیشتر محل فعالیت شبکههای قاچاق انسان هستند که حتا بهگفته منابع محلی، در قاچاق انسان با همدیگر رقابت نیز میکنند.