شماری از دانشجویان میگویند ممنوعیت ادامهی تحصیل از سوی طالبان در سال گذشته، آنان را با «افسردگی شدید» روبهرو ساخته است.
آنان در حالی از ادامهی این وضعیت رنج میبرند که به باور پزشکان، ممنوعیت از حق تعلیم و تحصیل در این مدت، دختران را با اختلالهای روحی و روانی ( بیخوابی، اضطراب و سرعت تپش قلب) مواجه ساخته است.
هدیه ۱۹ ساله است. او سال گذشته در حالی تحصیلات خود را در رشتهی ژونالیزم آغاز کرد که طالبان دروازهی دانشگاهها را به روی دختران و زنان بستند و آنان را از حق تحصیل محروم ساختند. او میگوید وقتی خبر بستهشدن دانشگاهها را شنیدم، بغض گلویم فشرد و احساس ناامیدی به من دست داد. هدیه اکنون از افسردگی شدید رنج میبرد و نگران آیندهی خود است.
هدیه میگوید: «زمانی که طالبان آمدند و به دختران بالاتر از صنف ششم اجازه ندادند که به مکتب بروند، خواهرم صنف شش بود که قرار بود به صنف هفت برود. برای خواهرم زیاد جگرخون و متاثر شدم؛ اما فکر میکردم لااقل من میتوانم به تحصیلاتم ادامه بدهم. از این بابت خوشحال بودم که خوب شد دانشگاهها را حداقل بسته نکردند؛ اما در نتیجه بسته شد».
مادران شماری از این دانشجویان میگویند که دختران شان همواره در بارهی بازشدن دانشگاهها میپرسند؛ اما آنها هیچ پاسخی برایشان ندارند. برخی از اعضای خانوادهها میگویند که از دیدن چهرههای افسرده و چشمهای اشکآلود دخترانشان رنج میبرند.
فریده باشندهی کابل و یکی از این مادران میگوید: «ضمن اینکه من یک آموزگار هستم، یک مادر نیز هستم. با بستهشدن دانشگاهها به روی دختران در سال گذشته، همه دانشجویان اناث دچار تکالیف روانی شدهاند و با مشکلاتی زیادی مواجه هستند. خودم یک مادر هستم و زمانی که میبینم دختران خسته و متاثر و در انتظار بازشدن دانشگاهها هستند، خیلی رنج میبرم. باور کنید امسال زمانی که آزمون نهایی صنفهای شش بود، دختران به حدی جگرخون بودند که ما را هم متاثر ساختند».
برخی از پزشکان میگویند که بیخوابی، اضطراب و سرعت تپش قلب، از نشانههای مهم بیماریهای روحی و روانی شمرده میشوند که ممکن به خودکشی بینجامد. این پزشکان به این باورند که دورشدن دختران از آموزش و تحصیل، این بیماریها را افزایش داده است که تنها راه درمان آنها، بازشدن دانشگاهها و مکتبها به روی دختران است.
محمد الله بلوچ روانشناس است. او در این زمینه به آمو میگوید: «یکی از مولفههای مهم صحت روان، ارزشهای زندگی است و یکی از ارزشهای زندگی، تحصیل و آموزش است. اگر تحصیل و آموزش به روی یک قشر جامعه بند شود، این خود میتواند بزرگترین تخریب را روی صحت روان جامعه داشته باشد. بدون شک حکومت باید متوجه این مسئله باشد».
برخی از دختران دانشجو میگویند که در یک سال گذشته، تمام روز انتظار خبر بازشدن دانشگاهها را میکشیدند؛ اما طالبان خواست همهی دختران را نادیده گرفتند و به آنها اجازهی رفتن به دانشگاهها را ندادند.