بدون تردید رهایی “حاجی بشر” در این مقطع زمانی اهدافی را دنبال میکند که میتواند آبستن حوادث بعدی برای امارت طالبان و همچنان تأثیرات مستقیم بر افغانستان و روابط طالبان با جامعه جهانی داشته باشد؛ اما پیش از اینکه به این اهداف بپردازم، بهتر است چند سطر در مورد خواص و روابط حاجی بشر برای درک بیشتر از آنچه در این نوشته میآید، بنویسم.
حاجی بشر نورزی که به “پابلو اسکوبار خاورمیانه” نیز شهرت دارد، در زمان تجاوز اتحاد شوروی به خاک افغانستان، به مجاهدین پیوست و منحیث یک فرمانده محلی مقتدر مجاهدین عرض اندام کرد و شناخت و دوستیاش با ملا محمد عمر از آن زمان آغاز شد.
وی که اصلن ملا و مولوی نیست، در هنگام جنگهای ذاتالبینی مجاهدین به تبادلهی پول و برعلاوه دخیل بودن خودش در قاچاق مواد مخدر، به حوالهی پولهای سیاه در شهر کویته، از طریق باز نمودن صرافی مصروف شد.
بربنیاد گفتههای بینظیر بوتو و چند تن از رهبران دیگر پاکستان و جهان، زمانی که چندین کشور برای ایجاد ساختاری به نام “تحریک طالبان” در سالهای ۱۹۹۴ به توافق رسیدند، حاجی بشر نورزی در تشکیل تحریک طالبان با شناختی که از پیش با ملا محمد عمر داشت، نقش اساسی را ایفا کرد و اولین محمولهی ۱۰ میلیون دالری پول را بهمنظور تشکیل تحریک طالبان از یکی از کشورهای اسلامی، به نام “اعانهی مسلمین” از طریق پاکستان به ملاعمر و گروه وی تحویل داد و بدینگونه حاجی بشر به یکی از دستاندرکاران، مشاوران و به ظاهر تمویل کنندهی مهم مالی (در حالی که بیشتر پول از استخبارات بیرونی بود) ملا عمر تبدیل شد.
افزون براین، او با استفاده از این روابط با پرداخت عُشر و پول قاچاق مواد مخدر از حاجی بشر به “پابلو اسکوبار خاورمیانه” تبدیل شد. در این مدت با امریکا و شماری از کشورها روابط خود را بهگونهای حفظ کرد و حتا در جمعآوری یک تعداد از راکتهای «ستینگر» با امریکا کمک کرد.
به گفتهی منابع مختلف و اظهارات خود او در سال ۲۰۰۱ هنگام سقوط طالبان، حاجی بشر نورزی ملا عمر را تشویق کرد تا “اسامه بن لادن” را تحویل امریکا بدهد که از جانب ملاعمر با جدیت رّد شد.
پس از سقوط امارت طالبان وی دوباره از طریق سپین بولدک به قندهار آمد و بعد از تعهد همکاری با نیروهای امریکایی، شمار زیادی از اسلحه و نزدیک به ۴۰۰ فیر راکت زمین به هوای مربوط به طالبان را به نیروهای ایالات متحده تحویل داد و رابطهاش را با آنها حفظ کرد تا اینکه به بهانهی مشوره و خوشگذرانی، پایش به نیویارک کشیده شد و در سال ۲۰۰۵ گرفتار و در محاکم امریکا به حبس ابد محکوم شد.
منابع آگاه نقش وی را در برقراری روابط بین سران طالبان و ایالات متحده که منجر به انجام گفتوگوهای دوحه شد، اساسی و کلیدی میدانند. حتا برخی از این منابع اذعان میدارند که اختطاف انجنیر امریکایی به نام «مارک فریریکس» درست چند هفته پیش از امضای تفاهمنامهی دوحه بین امریکا و طالبان، یک افسانهی اوپراتیفی بوده و آقای بشر نورزی پس از امضای قرار داد دوحه آزاد شده بود و زیر نظارت سطحی قرار داشت.
باری رییس جمهور بایدن گفته بود:«تا زمانیکه مارک فریریکس در اسارت طالبان باشد، حکومت آنها (طالبان) به رسمیت شناخته نخواهد شد!»
دوستان نزدیکش آقای بشر نورزی را شخص زیرک، زنباره، پولدوست و حتا میخواره معرفی میکنند که بیشتر علاقه به دنیا دارد و پیآمد عقبا را بسیار جدی نمیگیرد.
با نظر داشت پیشینه و سلیقهی حاجی بشر نورزی و روابط و علایق وی با بعضی از کشورهای دور و نزدیک و برداشت از اولین نشست مطبوعاتی امروز وی میتوان گفت که رهایی وی دو هدف اساسی را دنبال خواهد کرد.
اول: بنا بر نفوذ و تأثیری که در میان طالبان و بهویژه اقوام نورزایی دارد و ملا هبتالله آخوند (وجود فزیکی چنین شخصی تا بهحال هم در هالهای از ابهام قرار دارد) که او هم از اقوام نورزایی و یک ملای روستایی بیش نیست، بربنیاد معلومات حاجی بشر بر علاوه یک تعداد از رهبران ردهی دوم طالبان، بالای ملا هبتالله آخوند نفوذ چشمگیری دارد، فشار وارد خواهد کرد تا به سلسله تغییراتی از قبیل باز شدن مکتبهای دختران، یا هم حکومت به اصطلاح همهشمول، مطابق با خواستههای جامعهی جهانی تن دهد و حتا حدس و گمانهایی میرود که حاجی بشر منحیث مشاور امارت طالبان در امور خارجی تعیین گردد.
حتا این حدس و گمانها را هم بیشتر میسازد که اگر یکی از اینها واقع نشد، امکان جایگزینی ملا هبتالله آخند با وی (حاجی بشر) یا هم کسی دیگری از اقوام نورزایی یا شخص دیگری از رهبری فعلی طالبان -اما به مشوره و مدیریت وی- منحیث رهبر دیفکتو (امیرالمومنین) تعیین خواهد شد.
از سویی هم، شکایتهای پیهم برخی از سران طالبان از شیوهی مدیریت و به اصطلاح یکدندگی و خیرهسری ملا هبتالله در مجالس خصوصی با شماری از افغانها و همچنان جامعهی بینالمللی این احتمال را تقویت میبخشد.
حتا بربنیاد اطلاعات موجود، سراج الدین حقانی در نشست اخیر قندهار اذعان داشته بود که من و اعضای خانوادهام میخواهیم خانهنشین شویم و دعاگوی موفقیت امارت باشیم؛ اما راهی که انتخاب شدهاست، به شکست امارت اسلامی طالبان میانجامد و نمیخواهیم در این شکست سهیم باشیم!
دوم: ازدیاد تنش در سطح رهبری طالبان و عملن برملا شدن بعضی از اختلافات -منجمله باز و بسته ساختن مکتبهای دختران در پکتیا و موقفگیریهای متغایر هدایتهای امیرالمومنین طالبان در سخنرانیها و نشستها- از سوی بعضی از سران و اعضای کابینهی طالبان و بیم طالبان از اینکه این نافرمانیها تبدیل به طغیان درونساختاری طالبان شده و جایگاه قدسیت و اطاعت از اوامر امیرالمومنین طالبان را عملن به چالش بکشاند، وجود دارد.
احتمال اینکه حاجی بشر نورزی عملن در کنار ملا هبتالله ایستاد شود و با نفوذ و جایگاهی که در میان سران طالبان دارد، از ملا هبتالله آخند بنا بر وابستگیها و علایق قومی پشتیبانی کند و تلاش نماید تا بعضی از این چهرههای دردسرساز را به بهانهی موانع اصلی در راه اصلاحات یا هم همه شمول سازی حکومت، منزوی بسازد و به عوض آن چند ملا و چهره از اقوام دیگر را که بیشتر اطاعت پذیر باشند وارد ساختار حکومت شان نماید و بدینگونه موقف ملا هبتالله را در داخل کشور و جامعهی بینالمللی با منزوی ساختن شماری از این چهرهها سفیدسازی نموده و تقویت ببخشد و از سوی دیگر راه را به سلطهی دراز مدت و کمهزینه باز نماید، وجود دارد و این احتمال بنابر زدوبندهای قومی، اقتصادی و حتا تاریخی و چالشهای درونساختاری برای امارت طالبان با آنکه دشوار است؛ اما محال بهنظر نمیآید!
بنابراین زمان ثابت خواهد ساخت که آقای حاجی بشر نورزی در کدام ضلع “مثلث کارپمن” نقشش را ایفا خواهد کرد؟
رحمتالله نبیل رییس پیشین امنیت ملی أفغانستان در زمان حکومت جمهوریت است. او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۹ أفغانستان نیز نامزد بود.
*مسئولیت محتوای مقالههایی که در بخش دیدگاه وب سایت آمو منتشر میشوند به دوش نویسندگان آن است.