زنان شاغل در ولایت بادغیس از شرایط دشوار کاری و دستمزدهای بسیار اندک شکایت دارند. این زنان، که بار زندگی را با وجود تمام محدودیتها به دوش میکشند، خواستار ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و برنامههایی برای بهبود وضعیت معیشتی خود هستند.
گلافروز، یکی از زنان بادغیس، با مشکلات فراوان توانسته در گوشه خانهاش یک کارگاه کوچک خیاطی و پشمریسی راهاندازی کند.
او تنها سرپرست خانواده است و باید هزینههای زندگی خود و دو فرزند یتیمش را تأمین کند.
گلافروز میگوید که درآمد حاصل از پشمریسی بسیار ناچیز است، اما این کار تأثیرات منفی زیادی بر سلامتیاش گذاشته است.
او میگوید: «تمام سال پشمریسی میکنم. دستانم کاملاً خراب شده است. نخی که تولید میکنم را میفروشم و با آن چای، شیرینی و لباس برای فرزندانم میخرم، اما زندگی همچنان سخت است.»
مشکلات اقتصادی حتی زنان سالمند را وادار به انجام کارهای شاقه کرده است. شاهبیبی، یکی از این زنان، که به دلیل مشکلات خانوادگی از خانه رانده شده است، خانه به خانه به دنبال کار میگردد.
او با بغض میگوید: «بچههایم مرا از خانه بیرون کردند. مجبورم کار کنم. خیلی پریشان و حیران هستم.»
بسته شدن نهادها و محدودیتهای جدید
وضعیت زنان شاغل در بادغیس با روی کار آمدن طالبان سختتر شده است. بسیاری از نهادهای آموزشی، درمانی و برنامههای حمایتی که در زمینه آموزش مهارتها و ایجاد مشاغل کوچک برای زنان فعالیت داشتند، اکنون تعطیل شدهاند.
این محدودیتها، همراه با شرایط اقتصادی نابسامان، باعث شده است که زنان به مشاغل سخت و کمدرآمد روی بیاورند، در حالی که حمایتهای اندکی برای آنها وجود دارد.
زنان بادغیس از نهادهای محلی و بینالمللی میخواهند برنامههایی برای ایجاد مشاغل پایدار و مناسب طراحی کنند. آنها میگویند ادامه این وضعیت نهتنها معیشت خانوادهها، بلکه سلامت جسمی و روانی زنان را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
گلافروز، که سالهاست با شرایط سخت دستوپنجه نرم میکند، میگوید: «امیدوارم روزی شرایط تغییر کند و بتوانیم بهجای کارهای طاقتفرسا، شغلی داشته باشیم که دستمزدی منصفانه داشته باشد.»