کوریای شمالی در ۹ سپتامبر ۱۹۴۸ در حضور نیروهای اتحاد شوروی در شمال جزیره کوریا و در موجودیت نیرو های امریکا در جنوب آن جزیره به عنوان یک دولت عرض اندام نمود. سپس در سال ۱۹۵۰ بعد از ان که جنگ سرد تازه آغاز و سازمان پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) جدیدا تاسیس گردیده بود کوریای شمالی با حمایت اتحاد شوروی (سابق) و جمهوری خلق چین به عنوان بک دولت سوسیالیستی و ضد امپریالیستی با یک حمله گسترده بر کوریای جنوبی مورد حمایت ایالات متحده امریکا و غرب، اراضی وسیع آن کشور را تصرف نمود. اما با حملات متقابل ایالات متحده امریکا و سایر متحدان آن (به اساس تصمیم شورای امنیت ملل متحد)، کوریای شمالی اراضی منصرفه را از دست داد و به مواضع اولی خویش عقبنشینی کرد.
در پایان آن در گیری آتشبس بین دو کوریا بر قرار گردید و عملا کوریا به دو کشور، یکی مورد حمایت بلاک شرق تحت رهبری شوروی و دیگری مورد پشتبانی بلاک غرب تحت رهبری امریکا، قرار گرفت. ملل متحد بین دو کوریا خط حایلی (DMZ) را به میان آورد. این اقدام جنگ دوکوریا را متوقف نمود اما هیچگاه به معنای صلح بین دو کشور نبود (تا حال وضعیت به همان منوال است).
و بدین ترتیب کوریای شمالی تا ختم جنگ سرد و اضمحلال اتحاد شوروی همزمان مورد حمایت شوروی سابق و جمهوری مردم چین قرار داشت.
کوریای شمالی تحت زعامت کیم ایل سونگ (Kim Il Sung) ( ۱۹۱۲ – ۱۹۹۴) تحت عنوان جمهوری دموکراتیک خلق کوریا تاسیس و بعدا پسرانش کیم جونگ ایل (۱۹۴۴ -۲۰۱۱) ( Kim Jung Il) و سپس نواسه او کیم جونگ (Kim Jung) به ترتیب به قدرت رسیدند و از زمان تاسیس تا اکنون به توانایی نظامیاش (تا دوران جنگ سرد با حمایت شوروی و چین) پرداخته است و امروز به عنوان یکی از غولهای بزرگ تسلیحاتی مجهز با سلاح هستوی و سیستم راکتی علاوه بر آنکه در آسیا شناخته میشود بلکه در سطح جهان نیز به یک تهدید بالقوه مبدل گردیده است و به سیاست وضع شدهاش به مثابهٔ یک ستراتیژی غیر قابل تغییر ادامه داده و بر قوت نظامیاش میبالد.
کوریای شمالی که بعد از دهه پنجاه قرن گذشته در شرق دور به عنوان یک تهدید برای کشورهای متحد غرب و ایالات متحده ظهور نمود، با کمک چین و اتحاد شوروی در مناسبات بینالمللی به یک بازیگر جدی آغاز نمود و حالا به عنوان یک تهدید بالقوه برای امنیت جهانی شناخته میشود. با اضمحلال بلاک سوسیالیستی، کوریای شمالی توانست بدون حمایت سرشار روسها بر ظرفیت نظامیاش بیافزاید و تا امروز در این راستا با نیروی مجهز شش میلیون نفری از جمله یک و نیم میلیون نیروی فعال حاضر و چهار و نیم میلیون نفر نیروی احتیاط ادامه میدهد.
این کشور با این نیرو و امکانات که دشمنیاش را با امریکا و متحدان جهانی و منطقویاش پنهان نمینماید، بعد از آغاز جنگ اوکراین به صراحت موضع روسیه را تایید نموده است. و اینک قرار گزارشات منابع معتبر غربی، با حدود ده هزار نیروی مجهز عملا وارد این جنگ گردیده است.
این در حالی است که کوریاییها قبلا در جنگ ویتنام (۱۹۵۵ -۱۹۷۵) با اعزام پیلوتها و ارسال تجهیزات ویتنام شمالی را کمک نظامی نموده بودند و همچنین در زمان اشغال افغانستان توسط اتحاد شوروی سابق (۱۹۷۹ -۱۹۸۹) با اعزام مشاوران و ارسال تجهیزات در کنار بلاک سوسیالیستی قرار داشت.
امروز ؛ اما قوای پیاده کوریای شمالی در یک جنگ هزاران کیلومتر دور از قلمرو اش در اروپا به نفع قوای نظامی فدراسیون روسیه به طور مستقیم میجنگد.
این اقدام برای روسها بدین دلایل حایز اهمیت است:
– روسها توانستهاند کمک و مساعدت عملی یک قدرت نظامی جهانی را به خود جذب کنند.
– از نظر مورال یک دشمن نیرومند امریکا و غرب را در جنگ علیه غرب و ناتو با خود به طور بالفعل وفعال همراه داشته باشد.
– روسیه که در جنگ اوکراین به تعداد هزاران سربازش را از دست داده، نیاز به نیروی تازه دم پیاده دارد.
– از نظر سیاسی به غرب پیام میدهد که قادر به ادامه این جنگ در سطح جهانی است و روسیه دیگر در این جنگ تنها نیست.
– و روسیه با این اقداماش یک متحد عملی و بالفعل مجهز با سلاح هستوی را در کنار خود جذب کرده است.
جمهوری دموکراتیک کوریا با این اقداماش علاوه بر آن که توانایی تعرضی قوتهایش را به نمایش میگذارد. در واقع عملا در جنگ در مقابل ناتو قرار میگیرد و میدان بازی را در نزدیکی سرحدات ناتو میرساند.
از سوی دیگر، کوریاییها که از نظر اقتصادی در حالت مطلوب قرار ندارند، طبیعی است که از مسکو مساعدتهای مالی و اقتصادی را بدست خواهند آورد.
از سویی هم، کوریاییها که از نظر تخنیک و تکنالوژی در تحریم غرب قرار دارند میتوانند از فنآوری و امکانات تکنالوژیک روسها به خصوص در عرصه نظامی بهرهمند شوند.
در مقابل، اوکراین و متحدان ناتو با یک چالش جدی مواجه شدهاند. بدین معنی که این بازیگر نوین در این جنگ عملا در تقابل منافع غرب قرار گرفته و علاوه بر آن آمادگیاش را با یک جنگ، نه محدود به شرق دور بلکه در مجاورت ناتو به نمایش میگذارد.
تا حال ناتو عکسالعمل خیلی واضح و جدی به این اقدامات روسیه و جمهوری دموکراتیک خلق کوریا نشان نداده و علت عمده آن انتظار نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا بوده میتواند. حال که اینک دونالد ترامپ وارد قصر سفید میشود و او که به عنوان نخستین رئیس جمهور امریکا در سالهای ۲۰۱۸ در سنگاپور و در ۲۰۱۹ دو بار یک بار در هانوی پایتخت ویتنام و بار دیگر در منطقه «دیامزی»، بین دوکوریا با رهبر موجوده کوریای شمالی ملاقات نموده، دیده شود ناتو در برابر این تهدید جدی چه اقداماتی و راه های حلی را خواهد یافت.
نصرالله ستانکزی آگاه مسایل سیاسی و بین المللی و استاد پیشین دانشکده حقوق و علوم سیاسی در دانشگاه کابل است.
مسئولیت محتوای مقالههایی که در بخش دیدگاه وبسایت آمو منتشر میشوند به دوش نویسندگان آن است.