کشته شدن ایمن الظواهری در حمله هواپیمای بیسرنشین امریکایی در کابل نقطه عطفی در مبارزه با شبکه القاعده به شمار میرود.
او دومین رهبر القاعده است که در حمله نیروهای امریکایی کشته میشود؛ اسامه بن لادن، رهبر نخست این گروه که زمانی یکجا با ظواهری شبکه القاعده را به مخوفترین سازمان تروریستی جهان مبدل ساخته بود در ماه می سال ۲۰۱۱ میلادی در عملیات ویژه نیروهای امریکایی در نزدیک اسلامآباد؛ پایتخت پاکستان کشته شد.
الظواهری که از دیدگاه کارشناسان شخصیت کاریزماتیک بن لادن را نداشت، سازمانی را به ارث برد که پس از کشته شدن نخستین رهبرش، با مشکلات عدیدهای مواجه بود.
کاهش بودجه، کشته شدن رهبران رده دوم و سوم و روی آوردن بخشی از جنگجویان القاعده به داعش از بزرگترین مشکلات این شبکه هستند.
حالا که الظواهری نیز از میان رفته القاعده با چه سرنوشتی روبهرو خواهد شد؟ آیا مانند برخی از گروههای هراسافگن پیشین با پیوستن جنگجویانش به گروههای دیگر ضعیفتر خواهد شد؟ و یا جانشین الظواهری خواهد توانست این شبکه را دوباره به سازمانی قدرتمند تبدیل کند؟
ایمن الظواهری کی بود و چگونه کشته شد؟
ایمن محمد ربیع الظواهری در سال ۱۹۵۱ میلادی در خانوادهای سرشناس در قاهره پایتخت مصر به جهان آمد. در جوانی با افکار «جهادی» آشنا شد و در کنار مطالعات در این بخش دانشگاه را ادامه داد و پزشک چشم شد. (او زمانی پزشک شخصی اسامه بن لادن نیز بود) در سال ۱۹۷۳ میلادی با شماری از افراد دیگر در مصر گروه جهاد اسلامی را بنیاد نهاد. در سال ۱۹۸۱ برای سه سال زندانی شد و سپس برای کمک به «جهاد» افغانستان در برابر شوروی به افغانستان آمد.
در پی تحولات میان جنگجویان خارجی به ویژه عرب در افغانستانِ آن زمان، او با اسامه بن لادن متحد شد و گروه جهاد اسلامی با القاعده مدغم شد و شبکه «القاعده الجهاد» به میان آمد.
از بزرگترین حملههای القاعده که ایمن الظواهری در برنامهریزی آنها نقش اساسی داشته میتوان به بمبگذاریهای سال ۱۹۹۸ در سفارتخانههای امریکا در «دارالسلام» پایتخت تانزانیا و «نایروبی» پایتخت کنیا، (۲۲۳ کشته و هزاران زخمی)، حمله انتحاری سال ۲۰۰۰ بر کشتی جنگی «یو اس اس کول» امریکا در بندر عدنِ یمن (۱۷ کشته و ۳۷ زخمی) و حملههای یازدهم سپتمبر سال ۲۰۰۱ میلادی یاد کرد که در آن نزدیک به ۳هزار تن کشته شدند.
ایمن الظواهری دست راست اسامه بن لادن بود و هرچند برخی از رهبران درجه دوم القاعده از او حرف شنوی نداشتند، اما بن لادن به سخنان او اهمیت میداد.
برخی از کارشناس در آن زمان بر این عقیده بودند که ایمن الظواهری نظریهپرداز اصلی القاعده است؛ اما چون شخصیت کاریزماتیک اسامه بن لادن را ندارد نمیتواند رهبر این شبکه باشد.
در ماههای اخیر او پس از مدتها آوازه درباره بیماری شدید و یا مرگش در چند نوار تصویری ظاهر شد؛ اما به جای آنکه به سازماندهی القاعده بپردازد، درباره مسایل سیاسی و اجتماعی در کشورهای جهان صحبت میکرد و از همین رو گفته میشد که محبوبیت او در میان هواداران القاعده کاهش یافته است.
ظواهری که مدتها در بخشهای قبایلی میان افغانستان و پاکستان پنهان بود، به گفته رییسجمهور امریکا در روزی که کشته شد با خانوادهاش به شمول دختر و نواسههایش دیدار میکرد.
رییسجمهور امریکا گفت که ظواهری به تنهایی هدف قرار گرفت و در این حمله به کسی دیگری آسیب نرسیده است.
بربنیاد گزارشها پس از این حمله طالبان سعی کردند هویت فرد کشته شده را مخفی نگه دارند و خانواده او را نیز با سرعت به جای دیگری انتقال دادند.
واکنشها به کشته شدن الظواهری
در نخستین ساعتهای پخش خبر کشته شدن الظواهری، هواداران این شبکه در فضای مجازی آن را رد کردند و جملههایی مثل «این خبر دروغ است – او سالم است و به زودی یک پیام ویدیویی پخش خواهد کرد… و مانند آن» میان آنان رد و بدل میشد.
اما یک روز پس از اعلام این خبر، هواداران القاعده به شمول برخی از عالمان دین برجسته وابسته به این شبکه «شهادت» ظواهری را به هوادارانشان تسلیت گفتند و کارنامه او را ستودند.
به نظر میرسد که خبر کشته شدن او از سوی امریکا بگونه گسترده پذیرفته شده است؛ اما شبکه القاعده تا هنوز رسماً به آن واکنشی نشان نداده است.
القاعده و داعش
داعش که سرسختترین رقیب القاعده به شمار میرود بیشک از کشته شدن او سود خواهد برد و شاید از اعضای القاعده سربازگیری کند.
همین ماه گذشته این گروه یکجا شدن یازده تن از اعضای القاعده را در مالی به داعش اعلام کرد.
اکنون هواداران داعش در شبکههای اجتماعی کشته شدن ظواهری را در کابل نشانهای از خیانت طالبان میدانند و همچنان از آن خوشحال هستند. (بیشتر بخوانید)
اما تقابل دو گروه در همین جا به پایان نخواهد رسید.
واکنش امریکا در برابر طالبان چی خواهد بود؟
جو بایدن، رییسجمهور امریکا که در کمتر از شش ماه زیر نظارت او رهبران دو گروه بزرگ تروریستی جهان نابود شدهاند، حتما احساس خرسندی و رضایت دارد.
ابو ابراهیم الهاشمی القریشی، دومین رهبر داعش در ماه فبروری سال روان از سوی نیروهای امریکایی در سوریه کشته شد و اکنون هم امریکا رهبر القاعده را از پا درآورده است.
دیروز وزیر خارجه امریکا پناه دادن به رهبر القاعده را از سوی طالبان «نقض فاحش» توافقنامه دوحه خواند و طالبان را به «بیرغبتی یا ناتوانی» در اجرای تعهداتش متهم ساخت.
هر چند بندهای پنهان توافقنامه دوحه میان طالبان و امریکا روشن نیست؛ اما در توافقنامهای که همگانی شده بود طالبان تعهد کرده بودند که به گروههای تروریستی اجازه ندهند از خاک افغانستان امنیت امریکا و کشورهای دیگر را تهدید کنند؛ اما تعهد نکردهاند که به این تروریستان پناه نخواهند داد.
با این حال، وجود یکی از بزرگترین تروریستان جهان در قلب کابل که بیشک امکان پنهان بودن آن از دید طالبان وجود ندارد، پرسشهای بسیاری را در برابر طالبان مطرح میسازد و این گروه را در برابر جهانیان بیاعتبار خواهد ساخت.
به ویژه شبکه حقانی که یک دستیار ارشد رهبر آن سراجالدین حقانی در «خانهاش» در کابل میزبان الظواهری بوده در این قضیه درگیر است.
پیش از این هم گزارشهای تیم نظارتی سازمان ملل متحد تایید کرده بودند که رابطه طالبان و القاعده از میان نرفته است و حقانی نزدیکترین شاخه طالبان به القاعده است.
با همه این مسایل؛ وزیرخارجه امریکا گفته است که واشنگتن به کمکهای انساندوستانه و حمایت از حقوق بشر در افغانستان ادامه خواهد داد.
اما آیا پناه دادن به رهبر شبکه القاعده، بزرگترین ناکامی طالبان در اجرای تعهداتش به توافقنامه دوحه نیست؟
آیا این امر میتواند مانع پیشرفت طالبان در سیاست بهبود روابط با امریکا و کشورهای دیگر شود؟
در این میان نباید نادیده گرفت که آوازههایی وجود دارند که طالبان به گونهای در قتل الظواهری شریک بودهاند و خودشان مکان اختفای او را به امریکاییها داده بودند.
آیا این کار میتواند کار گروههایی از طالبان باشد که با شبکه حقانی مخالف هستند؟
آیا این گروهها میخواهند روابط طالبان و امریکا بهبود یابد؟
این کار به چی اندازه اختلافهای درونی را میان طالبان دامن خواهد زد و آن را به کجا خواهد کشانید؟
یک متهم دیگر به کمک به قتل الظواهری پاکستان است.
هرچند با توجه به کشمکشهای سیاسی جاری در پاکستان (به ویژه متهم شدن امریکا به دست داشتن در برکناری عمران خان از نخستوزیری پاکستان) بعید است که اسلامآباد بهگونه علنی نقش احتمالیاش را در این عملیات بپذیرد؛ اما بر کسی پوشیده نیست که پس از روی کار آمدن طالبان، پاکستان در افغانستان اشراف استخباراتی داشته است.
بربنیاد گزارشها هواپیمای بیسرنشین امریکایی که بر الظواهری حمله کرد از خلیج فارس پرواز کرده بود و با عبور از حریم هوایی پاکستان به کابل رسیده بود.
چه کسی جانشین الظواهری خواهد شد؟
در میان کسانی که احتمال دارد جانشین ظواهری شوند، نام «سیف العدل» از نیروهای ویژه پیشین مصر که هم اکنون هم معاون القاعده به شمار میرود بیشتر از دیگران شنیده میشود.
برخی از کارشناسان از کسان دیگری مانند «عبدالرحمن المغربی»، مسئول کمیته رسانههای القاعده و داماد الظواهری و ابو اخلاص المصری نیز نام میبرند؛ اما شانس رسیدن آنان به رهبری القاعده کمتر است. (بیشتر بخوانید)
سیف العدل که بربنیاد گزارشها در ایران در حبس خانگی به سر میبرد، دارای شخصیت کاریزماتیک گفته میشود و کارشناسان از دیرزمانی از رسیدن او به رهبری القاعده بیم داشتند.
او فردی مصمم گفته میشود که توان بازسازی و سازماندهی دوباره القاعده را دارد.
بربنیاد گزارشها او اجازه ترک ایران را ندارد؛ اما در سالهای اخیر با رهبران دیگر القاعده مانند الظواهری در ارتباط بوده و پیامهایی میان آنان ردوبدل میشده است.
این که ایران او را برای امتیازگیری از ایالات متحده و یا بهکارگیری بر ضد این کشور نگه داشته است جای پرسش دارد؛ اما رسیدن سیف العدل به رهبری القاعده میتواند این شبکه را متحول بسازد.(بیشتر بخوانید)
سیف العدل در سالهای گذشته اجازه یافته بود تنها به وزیرستان از پناهگاههای دیرین القاعده سفر کند، اما به ایران بازگشته بود.
به نظر میرسد اکنون او که از یاران نخستین اسامه بن لادن بود و در میان تمام رهبران القاعده (در تمام سطوح) از پشتیبانی و محبوبیت برخوردار است به رهبری القاعده خواهد رسید.
البته گفته میشود که او در سالهای گذشته آزادی ارتباط با رهبران القاعده و به این ترتیب آزادی دست داشتن در رهبری فعالیتهای این شبکه را داشته است. با این حال در بند بودن او در ایران و این که کشورهای منطقه و ایالات متحده برای منافعشان دست به چی اقداماتی میزنند در آینده روشن خواهد شد.
یکی از رهبران پیشین القاعده که احتمال داشت پس از الظواهری جانشین او شود ابومحمد المصری بود که در نزدیک به یک سال پیش از سوی عوامل سازمان استخباراتی اسرائیل در تهران، پایتخت ایران کشته شد.