آیا جهان در حال تغییر سیاست در برابر طالبان است؟ با توجه به چند رویداد اخیر میتوان نتیجه گرفت که کاسه صبر جهان در برابر سیاستهای سختگیرانه و قرائت فاشیستی آنان از آموزه های دینی لبریز شده و تلاشهای صورت میگیرد که طالبان را در قبال اجرای تعهدات افغانستان نسبت به کنوانسیونها و مصوبات بینالمللی، که قبلا این کشور به آنها پیوسته است، ملزم سازد.
در بیش از سه سال گذشته که طالبان به صورت دراماتیک قدرت سیاسی را در افغانستان بهدست گرفتند، هیچ گاهی حاضر نشدند که به سخن مردم افغانستان و جامعه جهانی گوش فرا دهند. طالبان در طی این سه سال به صورت تحکم آمیزی از سیاست های زن ستیزانه و خلاف موازین بینالمللی خود دفاع کرده اند و آن را به مسائل داخلی افغانستان فروکاسته اند. این نوع سیاست تقریبا شبیه آن است که کسی از اشویتس در آلمان و یا جزایرکولاک در اتحادشوروی سابق دفاع کند و بگوید که این مسایل بخشی از رویکرد داخلی این کشورهاست.
طالبان دراین سه سال نشان داده اند که چیزی نه تنها از استالنیزم و نازیها کم ندارند بلکه میتوانند خشنتر و سبعوعانهتر از آنها عمل کنند. طالبان در عرصه های مختلف نشان داده اند که یک گروه توتالیتارستی اند که فقط حرف و برداشت خودشان از جهان را درست و قابل احترام میدانند و دیگر دیدگاهها بهنظر آنها در مخالفت با دین و فرهنگ کشور قرار دارد. افغانستان در سه سال گذشته نه تنها مامن امن برای گروههای تروریستی فرامرزی مثل القاعده و داعش بوده که خود نیز در حال گسترش تفکرات ضد بشری به دیگر کشورها به وسیله راه اندازی مدارس جهادی طالبان است، که در آنها قرار است میلیون ها کودک و نوجوان افغانستان شستشوی مغزی برای مقابله با« کفار» شوند.
طالبان جهان را به سیاه و سفید فروکاسته اند و در سخنرانیهای سران آنها این تفاوت به صورت واضح بیان میشود. وقتی هبت الله آخندزاده، رهبر طالبان می گوید که «اگر جهان علیه ما بمب اتم هم استفاده کند از سیاست های خود دست نمی کشیم» به معنای آن است که طالبان هیچ نوع انعطافی را نمیخواهند بپذیرند. گویا آنان در بخشی از تاریخ گذشته بشر منجمد شده اند.
در سه سال گذشته با وجود برگزاری چندین کنفرانس جهانی و دهها مورد درخواست نهادهای حقوق بشری و از جمله سازمان ملل متحد از طالبان برای رفع محدودیتها و پذیریش واقعیتهای جامعه افغانستان و جهان، طالبان محدودیتهای خود را با لاپوشانی دینی رنگ و جلایی قانونی بخشیده اند. قانون اخیر امر به معروف و نهی از منکر طالبان که محدودیتهای گستردهای را علیه مردم افغانستان، و به ویژه زنان و دختران وضع کرده است، دلیل روشن رویکرد خشن این گروه در قبال مردم و اجازه ورود به ساحت زندگی خصوصی آنان است. با توجه به چنین تصویری از حاکمیت طالبان جهان میخواهد که موضع خود را در برابر آنها مشخص کند که بدون شک به عنوان نقطه چرخشی در سیاست های جهانی به شمار می رود.
نشست سهم زنان در آینده افغانستان
نخستین نقطه عطف در سیاستهای جهانی برگزاری نشست زنان در حاشیه اجلاس عمومی سازمان ملل متحد در نیویارک است که در آن لحن و صدای جهان به گونه قاطع طنین انداخت. در این نشست علاوه بر دو زن ازافغانستان(فوزیه کوفی نماینده پیشین در پارلمان و حبیبه سرابی وزیر پیشین امور زنان) چهرههای بین المللی نیز در حمایت از زنان افغانستان سخنرانی کردند.
روزمری دی کارلو معاون دبیرکل سازمان ملل که ریاست نشست های دوحه را نیز به عهده دارد در این نشست گفت که سیاست های طالبان سبب میشود که روند گفتگوهای دوحه متوقف شود. در سومین نشست دوحه که نمایندگان طالبان در آن حضور یافتند بهخواست آنان از حضور نمایندگان زن و جامعه مدنی افغانستان جلوگیری صورت گرفت. طالبان این برخورد را توافق جهان با خود نامیدند و از آن به شدت ابراز خرسندی کردند.
اما در نشست نیویارک که رهبری آن را کنفداراسیون سوئیس بر عهده داشت، صدای دیگری از معاون دبیرکل سازمان ملل به گوش رسید که نشان داد جهان عقربه سیاستهای خود را خلاف جهت طالبان به گردش در آورده است. مریل استریپ بازیگر سرشناس هالیوود نیز که در این نشست شرکت ورزیده بود از سیاستهای طالبان بهشدت انتقاد کرد و گفت که در کابل یک پشک ماده و سنجاب از زنان افغانستان بیشتر آزادی دارند. خانم استریپ از کشورهای مسلمان و به ویژه کشورهای سنی مذهب خواست که در برابر سیاستهای طالبان بی تفاوتی اختیار نکنند، چون به باور او این سیاستها میتوانند زنگ هشداری برای دیگر کشورها باشند. وئلا آمهرد رئیس جمهوری کنفدراسیون سوئیس در این نشست گفت که قانون جدید طالبان نشان دهنده «حذف ساختارمند» زنان است. بحث اصلی در نشست «سهمگیری زنان در آینده افغانستان»، عمدتا بر محور حق کار و آموزش زنان و آزادی های مدنی برای آنان متمرکز بود. این نشست نشان داد که سیاست مماشات و تعامل با طالبان چیزی نیست که همواره وجود داشته باشد. جهان میتواند هماهنگ با سیاستهای تندروانه طالبان سیاستهای خود را در قبال آن ها تغییر دهد.
طرح چهارکشور برای کشاندن طالبان به دادگاه دادگستری لاهه
مساله حایز اهمیت دیگری که در این روزها رخ داد تلاش آلمان وسه کشور دیگر برای تهیه طرحی به هدف کشاندن طالبان به دادگاه دادگستری لاهه است. دیوان دادگستری لاهه که مقر آن در هالند است میتواند سران طالبان را به دلایل نسل کشی و جنایت علیه بشریت محاکمه کند. خواست این کشورها برای محاکمه طالبان در چنین دادگاه بین المللی میتواند نشانه عزم جهانی برای تغییر طالبان باشد.
به نظر میرسد که ماه عسل طالبان در افغانستان رو به افول است و این گروه به تهدیدی جهانی مبدل شده است که اکثر کشورهای جهان حضور آنها را در قدرت نمیتوانند برتابند. طالبان حالا از مقبولیت چندانی در میان کشورهای منطقه که در سالهای حضور نیروهای ناتو در افغانستان با آن ها رابطه برقرار کرده بودند، نیز ندارند. کشورهای مثل پاکستان و ایران خطر طالبان را دریافته اند و به میزان گذشته برای آنان ارج و قربی قایل نیستند. با یک نتیجه گیری میتوان گفت که شمارش معکوس علیه طالبان در سطح بین المللی آغاز شده و احتمال دارد در روزهای آینده بر سرعت آن افزوده شود. این بدون شک پیروزی بزرگی برای زنان افغانستان است که از آغاز سلطه دوباره طالبان بر کشور صدای اعتراض خود را در برابر آنان بلند نگاه داشتند. شاید پس از قرنها سکوت حالا فریاد «زن، زندگی، آزادی» بتواند راهی برای نجات انسانها از چنگ ایدئولوژی های کشنده باز کند.
امیر نیک آئین از روزنامهنگاران سابقه دار افغانستان است که مقالاتی در رسانه های ملی و جهانی از او به نشر رسیده است.
مسئولیت محتوای مقالههایی که در بخش دیدگاه وبسایت آمو منتشر میشوند به دوش نویسندگان آن است.